share 746 بازدید
مكر

روح‌الله رضائی

كلمات كليدي :

قرآن، مكر، مكار، خداوند، انسان، منافقان، خُدعه، نيرنگ، فريب، كيد، حيله گري و خودفريبي
مکر در لغت به معنای تدبیر برای ضرر رساندن[1] یا حیلهگری در نهان آمده؛[2] یعنی منصرف کردن غیر، از تصمیم خودش به وسیلهی نیرنگ.[3] معادل "مکر" در زبان فارسی فریب، نیرگ و... است.[4]
مکر در اصطلاح علم اخلاق به معنای جستن راههای پنهان برای اذیت رساندن به مردمان است؛ لذا رذیلهای از رذائل قوهی عاقله است و جزء مهلکات بزرگ و زشتترین رذائل به حساب میآید که گناه شدید و بزرگی به شمار میرود.[5]
مادهی "مکر" در قرآن کریم 43 بار به کار رفته که بیشتر موارد دربارهی خداوند مطرح شده؛[6] از این رو برخی برای مکر در قرآن کریم معنای تدبیر و تقدیر را ارائه دادهاند.[7]
در علم لغت واژهی مکر مترادف با کلماتی مانند کید و خدعه گرفته شده که در معنای پنهانکاری مشترک هستند؛[8] اما از وجوهی دیگر با هم تفاوت دارند:
1. کید: به معنای سعی و تلاش در ضرر رساندن به غیر به صورت حیله کردن معنا شده است.[9] این ماده در بسیاری از موارد به معنای مکر بیان شده و 35 مرتبه در قرآن به کار رفته؛[10] و تفاوتش با مکر اینست که شدیدتر از آن است.[11]
2. خدعه: از مادهی "خدع" است به معنای وادار كردن ديگرى به كارى که او در صدد آن کار نبوده و آشكار کردن كارى بر خلاف آنچه كه پوشيده است.[12] "خدعه" معنایی شبیه به معنای مکر دارد،[13] که در قرآن پنج بار بهکار رفته،[14] اما گسترهی معنایی آن محدودتر از "مکر" است، به نحوی که خدعه فقط شامل مخفی کردن مواردی میشود که از شأن آنها ظاهر بودن است؛ یعنی تنها تفاوتشان در صفت مخفی بودن گفته شده است.[15] 

مکر در قرآن

بر اساس معنایی که برای "مکر" ذکر شده، مکر جنبه ابزاری دارد و میتواند ابزاری برای افعال خیر یا افعال شر قرار گیرد؛ از این رو مکر هم میتواند در افعال شر و هم در افعال خیر به کار رود؛ مانند: خوراندن داروی مفید به کودک مریض به وسیله مکر.[16] البته استعمال لفظ "مکر" بیشتر در موارد مذموم است، به خصوص در زبان فارسی؛[17] لذا برخی مفسران تمام موارد مکر را در رابطه با افعال شر و مذموم دانستهاند.[18]
در قرآن کریم مسائلی دربارهی مکر بیان شده که با توجه به آن آیات میتوان گفت: مکر در نگاه قرآنی ابزاری برای نیتهای مذموم و نیتهای خیر به کار میرود:
«...اسْتِكْبَارًا فىِ الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّیىّ‏ِ وَ لَایحیقُ الْمَكْرُ السَّیئّ‏ُِ إِلَّا بِأَهْلِهِ»[19]
«...اینها همه بخاطر استكبار در زمین و نیرنگهاى بدشان بود؛ امّا این نیرنگها تنها دامان صاحبانش را مى‏گیرد.»
در این آیه و آیات مانند آن (غافر/45 و نحل/45)، مکر با وصف "سیّئه" توصیف شده و این وصف میرساند كه مكر از منظر قرآنی میتواند ابزاری برای افعال شر باشد؛ و در مقابل مفهوم مخالفش این است که مکر میتواند ابزاری برای افعال خیر نیز باشد.[20]
همچنین در فرازهای دیگری از آیات شریفه مکر به خدا نسبت داده شده است:
«وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ...»[21]
«و (یهود و دشمنان مسیح، براى نابودى او و آیینش،) نقشه كشیدند و خداوند (بر حفظ او و آیینش،) چاره‏جویى كرد...»
انتساب مکر به خداوند و توجه به این نکته که از خدای تبارک هیچ فعل مذمومی سر نمیزند، روشن میکند که قرآن کریم مکر را فقط ابزاری برای افعال شر نمیداند؛ بلکه مکر میتواند در دست کسانی با نیتهای پاک باشد و در افعال خیر به کار رود؛ همچنانکه میتواند ابزاری در دست صاحبان نیتهای شوم باشد و در افعال شر به کار رود.[22]

مکر خداوند

مکر دربارهی خدا در آیات بسیاری به کار رفته و کاربرد آن در قرآن کریم مباحث بسیاری را در پی دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم:

1. معنا و مفهوم مکر خدا:

در معناشناختی مکر خداوند در بیان قرآنی نظریات متفاوتی از سوی مفسران ارائه شده است:
برخی قائلند که مکر دربارهی خداوند به صورت حقیقی به کار نرفته و اینکه قرآن میفرماید: «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ...»،[23]  کاربرد این نوع مکر به صورت مجازی است؛ البته مجازی بودن به دو صورت توجیه شده است:
اولاً.بهکارگیری مکر خدا در برابر مکر دیگران اشاره به برتر و قدرتمندتر بودن خداوند نسبت به دیگران است که به بدکاران نتیجه مکرشان را میچشاند، نه اینکه معنای واقعی مکر اراده شده باشد.[24] 
ثانیاً. مکر خدا تنها برای هماهنگی و تقارن در کلام است؛ مثل آیهی ذیل که میفرماید:
«...فَمَنِ اعْتَدى‏ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَااعْتَدى‏ عَلَيْكُم»[25]‏
«...و (به طور كلّى) هر كس به شما تجاوز كرد، همانند آن بر او تعدّى كنيد!»
تعدی به مثل، تجاوز نیست؛ بلکه جزاء تعدی کننده است؛[26] به عبارتی تعدی اولی ظلم است، اما دومی ظلم نیست؛ بلکه عقاب و جزاء تجاوزگران است؛[27] پس "مکر" اگرچه قبیح است، اما چون خداوند به خودش نسبت داده، برای تقارن کلام بوده و مجازاتی است برای مکر کنندگان جهت عقوبت؛ بنابراین مکر حقیقی نیست، بلکه به عنوان مجاز به کار رفته است.[28]
این نوع تفسیر در صورتی با معنای مکر سازگاری دارد که مکر را ذاتاً مذموم فرض کنیم؛ لذا به توجیه آن میپردازیم. بر اساس همین اندیشه دربارهی مذموم بودن مکر، برخی انتساب مکر به خداوند را در غیر از مواردی که در قرآن به کار رفته، ناحق میدانند.[29]
پس از بیان تفاسیر ارائه شده برای آشکار شدن معنای مکر در انتساب به خداوند، به دو نوع کاربرد مکر میپردازیم که به خدا نسبت داده شدهاند و در آیات به دو صورت ابتدایی و ثانوی به کار رفتهاند و برای هر کدام معنا و مفهوم خاص ارائه شده است:[30]
مکر ابتدایی: در برخی از آیات قرآن نسبت مکر به خدای تبارک به صورت ابتدایی بوده و بطور مستقیم از مکر خدا سخن به میان آمده است:
«أَفَأَمِنُوا مَكْرَاللَّهِ فَلایأْمَنُ مَكْرَاللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ»[31]
«و آیا (آنان) از ترفند خدا ایمن شده‏اند و [حال آنكه‏] جز گروه زیانكاران از ترفند خدا ایمن نمى‏باشند؟»
مكر ابتدايى یعنی بدون اينكه بندهای مرتکب معصيت و مکری شود، صدورش از ناحیهی خداوند ممتنع است؛ اما اينكه فرمود: «هیچ احدی از عذاب الهی در امان نیست»، وجهش اینست كه ايمن بودن از مكر خدا در حقيقت خود مكرى از ناحیهی خداى تعالى است كه دنبالش عذاب است؛ و اینکه فرمود: «مردم ايمن از مكر خدا فقط زيانكارانند»، چون همان ايمنى‏شان نیز مكر خداست.‏[32]
مکر ثانوی: در اکثر آیات مکر خدا در مرتبهی دوم به کار رفته؛ یعنی اول از مکر دیگران در برابر خداوند و دین خدا یاد شده، سپس در مقابل این مکر از مکر خداوند نیز یاد شده است:
«إِنَّ الْمُنافِقینَ یخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى‏ یراؤُنَ النَّاسَ وَ لایذْكُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلیلاً»[33]
«منافقان مى‏خواهند خدا را فریب دهند؛ درحالىكه او آنها را فریب مى‏دهد و هنگامى كه به نماز برمى‏خیزند، با كسالت برمى‏خیزند و در برابر مردم ریا مى‏كنند و خدا را جز اندكى یاد نمى‏نمایند!»
"مكر" در اصل به معنای غافل‏گير کردن شخصى و ضرر رساندن به اوست؛ اين عمل از خداوند وقتى صحيح است كه به عنوان مجازات صورت بگيرد، و از ناحیهای که خود فریبکار از آن غافل است، عذاب نماید؛ و همچنین خداوند سرنوشتى را براى او تنظيم میكند كه وی با پاى خودش، درحالیکه غافل از سرنوشت خود است، بسوى عذاب الهی برود.[34]
بنابراین خدعهی منافقان همان ناتوانی، حیلهگری، کذب و نفاق است؛ اما خدعهی خداوند همان قدرت لایتناهی است در برابر ناتوانی آنها، صدق در جاری کردن احکام اسلام در برابر کذبشان و جزاء موافق با پنهان کاری و حال منافقان، و در آخرت نیز گرفتار عذاب دردناک میشوند.[35]

2. صفات مکر خدا:

در قرآن کریم مکر خدا سریعترین و کارآمدترین مکرها و خداوند بهترین و برترین مکاران معرفی شده که در این بخش به بررسی برخی از این صفات میپردازیم:
«...وَاللَّهُ خَیرُ الْماكِرینَ»[36]
«...و خداوند، بهترین چاره‏جویان است.»
مکر خداوند در این آیه به صفت "خیر" یعنی برتر بودن متصف شده که از دو لحاظ میتوان آن را در نظر گرفت؛ هم از لحاظ نظری به این معنا که از جهت حق، صدق، صحت و روابودن كامل‏تر است؛ هم از لحاظ عملی به این معنا که از نظر قوت و قدرت برتر است. پس اینکه مکر خداوند و ماکر بودن او خیر است؛ یعنی از هر دو جنبه برتر از مکرها و ماکرهای غیر اوست.[37]
در آیهی دیگر میفرماید:
«...قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْراً»[38]
«...خداوند سریعتر از شما مكر [چاره‏جویى‏] مى‏كند»
صفت دیگری که برای مکر خداوند در قرآن کریم بیان شده، سریعتر بودن است؛ اما خدا چگونه سریعترین مکار است و منظور از سرعت در مکر چیست؟ مفسران در این زمینه چنین بیان کردهاند که خداوند از اعمال و ارادهی بندگان خود پیش از همه آگاهی دارد و نمیتوان چیزی را بر خدا مخفی کرد؛ از این رو بندگانی که در رفتار و نیتهای خود خیال میکنند خداوند از آنها آگاهی ندارد و میتوانند دربارهی دین خدا مکری به کار گیرند، در اشتباهند و در حقیقت به خود مکر میزنند.بنابراین اضلال خداوند و مکر اوست که پیش از هر مکر به آنها رسیده و اینچنین سریع بودن مکر خدا معنا پیدا میکند.[39]

مکر غیر خداوند

در برابر مکر خداوند در قرآن کریم، خداوند از مکری یاد کرده که غالبا مذموم میباشد؛ این مکر به منافقان،[40] کافران،[41] زنان،[42] شیطان،[43] دنیا[44] و... نسبت داده شده است.

تبیین روانشناختی مکر

مکر، رفتاری ناپسند است که خداوند مکاران را به شدت توبیخ نموده[45] و در قرآن مجازاتی را برای آنها رقم زده که این مجازات نشان از ریشه داشتن این رفتار در اختیار و صفات روانی انسان دارد.[46]

مکر زدن به خدا از نگاه قرآنی

مکر غیر خداوند در قرآن کریم در برابر حق است که گاهی در برابر خداوند بیان شده، گاهی در برابر پیامبران و گاهی در برابر مؤمنان؛ اما سؤال اینست که آیا مکر زدن به خداوند امکان دارد؟ و اگر ممکن است، منظور از آن چیست؟
جواب اینست که منظور از مکر و حیله زدن به خدا نمیتواند به صورت واقعی باشد؛ چون در معنای مکر قید مخفی بودن و ضرر رساندن لحاظ شده؛ درحالیکه چیزی برای خداوند مخفی نیست و کسی نمیتواند به خدا ضرر برساند؛ لذا خدعه و مکری که به خدا نسبت داده شده، به چند معنا قابیل توجیه است:[47]
1. این تعبیر به اعتبار رفتار منافقان آمده، به این صورت که عمل و رفتار آنان طورى است كه اگر كسى باطن قضیه و واقع را نداند، گول میخورد؛ با اینکه در حقیقت احدی نمیتواند خدا را گول بزند.[48]
2. مراد حقیقی از این تعبیر، مکر با پیامبر است؛ زیرا همانطور كه اطاعت رسول خدا(ص) اطاعت خداست، نیرنگ با آن حضرت نیز نیرنگ با خداست.[49]

بی تأثیری مکر در دیدگاه قرآن

مکارانی که میخواهند مکر خود را در برابر حق به کار ببرند، از نظر بیانات و آموزههای قرآنی شکست خوده هستند که ذیل دو عنوان بر اساس آیات قرآن به نوع شکست میپردازیم:

1. بازگشت مکر به خود مکار:

در آیاتی از قرآن کریم خداوند مکر و خدعهی مکاران را خودفریبی دانسته و بازگشت آن به خود مکار بیان نموده است:
«يخُادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ مَا يخدَعُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَ مَا يَشْعُرُونَ»[50]
«با خدا و كسانى كه ايمان آورده‏اند، نيرنگ مى‏بازند، در حالى كه جز برخودشان نيرنگ نمى‏زنند و (با درك حسّى) متوجه نمى‏شوند.»
نیرنگ منافقان با خداوند و مؤمنان در حقیقت خودفریبی است. منافقان با نیرنگ خود کسی جز خود را فریب نداده و نمیدهند و طبق آیات قرآن اثر عمل انسان، نیک باشد یا بد، به خود اوست؛[51] و این نکته سرّ پنهان است در قرآن که بازگشت حیلهی مکاران را به خودشان میداند.[52]

2. شکست مکاران در حیله و مکرشان:

قرآن کریم از مکر و خدعهی بسیاری از مکاران یاد کرده و این مکر را شکست خورده دانسته که در مورد مکر کافران میفرماید: «نقشهی كافران جز در گمراهى نيست.»[53] و یا دربارهی مکر فرعون میفرماید: «توطئهی فرعون (و همفكران او) جز به نابودى نمى‏انجامد!».[54] دلیل شکست مکاران در برابر حق این است که خداوند عالم و محیط بر همه چیز است و مکر و نیرنگ در برابر چنین شخصی امکان ندارد:
«وَ قَدْ مَكَرُواْ مَكْرَهُمْ وَ عِندَاللَّهِ مَكْرُهُمْ وَ إِن كاَنَ مَكْرُهُمْ لِتزَولَ مِنْهُ الجبَالُ»[55]
«و بيقين [با] فريبكاريشان فريبكارى كردند و فريبكاريشان نزد خدا (آشكار) است و اگرچه فريبشان (چنان باشد كه) از آن كوه‏ها از جا كنده شود!»
حیلهگران هر چه در برابر خداوند نقشه بکشند و حیله کنند، نقشههایشان نقش بر آب میشود؛ چون گرچه مکاران حیلههایشان را پنهان میدارند؛ اما برای خداوند چیزی مخفی نیست، بلکه کاملاً آشکار بوده و خداوند از آن آگاه است.[56]

پی نوشت ها:

[1]. مصطفوى، حسن‏؛ التحقیق فی كلمات القرآن الكریم‏، تهران‏، بنگاه ترجمه و نشر كتاب‏، 1360ش‏، ج‏11، ص143.
[2]. ابن منظور، محمد بن مكرم‏؛ لسان العرب‏، بیروت‏، دار صادر، 1414ق‏، چاپ سوم، ج‏5، ص183.
[3]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن‏، بیروت‏، دارالعلم الدارالشامیة، 1412ق‏، چاپ اول، ص772.
[4]. مهیار، رضا؛ فرهنگ ابجدى عربى- فارسى‏، بیتا، بیجا، ص855 و دهخدا، علیاکبر؛ لغتنامهی دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، بهار 1373ش، چاپ اول، ج13، ص18891.
[5]. نراقی، مولی مهدی؛ جامع السعادات، ترجمه سید جلالالدین مجتبوی، تهران، حکمت، 1370ش، چاپ چهارم، ص246.
[6]. آل عمران/54، انفال/30، اعراف/99، یونس/21 و...
[7]. قرشى، سید علىاكبر؛ قاموس قرآن‏، تهران‏، دارالكتب الإسلامیة، 1371ش‏، چاپ ششم‏، ج‏6، ص265.
[8]. مصطفوى، حسن‏؛ التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ج‏11، ص143.
[9]. طریحی، فخرالدین؛ مجمع البحرين، تحقیق سیداحمد حسینی، تهران، کتابفروشی مرتضوی، 1375ش، چاپ سوم، ج‏3، ص139.
[10]. آل عمران/120، نساء/76 و...
[11]. عسکری، ابیهلال؛ معجم الفروق اللغویه، قم، اسلامی، 1412ق. چاپ اول، ص508.
[12]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن‏، ص276.
[13]. لسان العرب، ج‏8، ص63.
[14] . بقرة/9، نساء/142 و أنفال/62.
[15]. فراهیدى، خلیل بن احمد؛ كتاب العین‏، قم‏، هجرت‏، 1410ق،‏ چاپ دوم، ج‏5، ص370.
[16]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ کرانه سعادت، ترجمه سیدمهدی شمسالدین، قم، مترجم، چاپ اول، 1376ش، ص213.
[17]. مكارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه‏، تهران‏، دارالكتب الإسلامیة، 1374ش‏، چاپ اول، ج‏2، ص566.
[18]. ابن عاشور، محمد بن طاهر؛ التحریر و التنویر، بیتا، بیجا، ج‏22، ص185.
[19]. فاطر/43.
[20]. قاموس قرآن، ج‏6، ص265.
[21]. آل عمران/54.
[22]. فضل الله، سید محمد حسین‏؛ تفسیر من وحى القرآن‏، بیروت، دارالملاك، 1419ق‏، چاپ: دوم، ج‏6، ص: 46.
[23]. آل عمران/54.
[24]. دروزة، محمد عزت‏؛ التفسیر الحدیث‏، قاهره‏، دار إحیاء الكتب العربیة، 1383ق‏، ج‏2، ص435.
[25]. بقره/194.
[26]. طوسى، محمد بن حسن؛‏ التبیان فى تفسیر القرآن،‏ بیروت، دار احیاء التراث العربى،‏ بیتا، ج‏2، ص476.
[27]. لسان العرب، ج‏5، ص183. 
[28]. التبیان فى تفسیر القرآن،‏ ج‏2، ص476 و لسان العرب، ج‏5، ص183. 
[29]. کرانه سعادت، ص214 – 215.
[30]. خدایاری، ناصر؛ و مرادی صادق؛ نگرشی بر اخلاق از دیدگاه قرآن، تبریز، سالار، 1379ش، ص372.
[31]. أعراف/99.  
 32. طباطبایى(علامه)، سیدمحمدحسین؛‏ المیزان فى تفسیر القرآن، قم‏، جامعه‏ى مدرسین حوزه علمیه قم، ‏1417ق،‏ چاپ پنجم، ج‏8، ص202.
[33]. نساء/142.  
 32. المیزان فى تفسیر القرآن، ج‏8، ص202.
[35]. صادقى تهرانى، محمد؛ الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن‏، قم، فرهنگ اسلامى‏، 1365ش‏، چاپ دوم، ج1، ص191 و 192.
[36]. آل‏عمران/54 و أنفال/30.  
[37]. جوادی آملی، عبدالله؛ تفسیر تسنیم، قم، اسراء، 1378ش، چاپ اول، ج14، ص381.
[38]. یونس/21.  
[39]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏10، ص36، تفسیر من وحى القرآن‏، ج‏13، ص127 و زحیلى، وهبة بن مصطفى؛ التفسیر المنیر فى العقیدة و الشریعة و المنهج،‏ بیروت، دارالفكر المعاصر، 1418ق‏، چاپ دوم‏، ج‏13، ص193.
[40]. نساء/142.
[41]. رعد/33.
[42]. یوسف/31.
[43]. نساء/120.
[44]. لقمان/33.
[45]. «وَ إِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِّن بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتهمْ إِذَا لَهُم مَّكْرٌ فىِ ءَايَاتِنَا: هنگامى كه به مردم، پس از ناراحتى كه به آنها رسيده است، رحمتى بچشانيم، در آيات ما نيرنگ مى‏كنند.» یونس/21.
[46]. اژهای، جواد؛ انسان در قرآن از دیدگاه فردی و اجتماعی، مجله روانشناسی و علوم تربیتی، شماره 3و4، 1385ش، ص11.
[47]. تفسیر تسنیم، ج2، ص253 – 254.
[48]. مجمع البیان فى تفسیر القرآن‏، ج‏1، ص134.
[49]. تفسیر تسنیم، ج2، ص254.
[50]. بقره/9.
[51]. اسراء/7.
[52]. تفسير تسنيم، ج2، ص 254.
[53]. غافر/25.
[54]. غافر/37.
[55]. ابراهیم/46.
[56] جوادی آملی، عبدالله؛ تفسیر موضوعی قرآن کریم (وحی و نبوت در قرآن)، قم، اسراء، 1381ش، چاپ اول، ج3، ص136.

مقالات مشابه

مطالعه سبك شناختي واژه هاي گناه در قرآن

نام نشریهمشكوة

نام نویسندهسیدمهدی مسبوق, رسول فتحی مظفری

سالم سازي جامعه از انحرافات اخلاقي در قصص قرآن

نام نشریهمشكوة

نام نویسندهمحمد حسین مردانی نوکنده

سرگرمي و لهو در قرآن كريم

نام نشریهشيعه شناسي

نام نویسندهسیدحسین شرف‌الدین

بررسی تطبیقی عصبیت مذموم در تفاسیر فریقین

نام نشریهپژوهش های تفسیر تطبیقی

نام نویسندهعلی ‏احمد‌ناصح, نگین علیزاده, محمد جواد حق پرست

قرآن و موانع رفتارى بهره‏مندى از محبت الهى در ارتباط با افراد جامعه

نام نشریهمعرفت

نام نویسندهمصطفی کریمی, حسین تاج‏الدین