چكيده: مقاله معيار پژوهش قرآني به بيان شاخصهاي اساسي قرآني بودن پژوهش ميپردازد. در اين مقاله براي نخستين بار كاربرگي براي ارزيابي قرآني بودن پژوهش طراحي و عرضه ميشود. پس از بيان مفاهيم و تعريف پژوهشِ قرآني، مراحل سهگانه تحقيقات مورد بررسي قرار گرفته و مشخص شده است كه مطالعه ارزيابي ميزان قرآني بودن پژوهش بيش از همه در مرحله آغازين پژوهش ضرورت دارد كه همان مرحله طرح ايده، بيانِ عنوان يا تبيين مسئله يا مسائل پژوهش است؛ زيرا مديران پژوهش در اين مرحله بيش از هر مرحله ديگري به ارزيابي و تشخيص قرآني بودن پژوهش نيازمندند تا بتوانند بر اساس آن در تخصيص منابع انساني و علمي پژوهش به گونهاي دقيقتر و مؤثرتر به مديريت پژوهش بپردازند. كاربرگ مورد نظر نيز بر اساس سه شاخص اصلي تنظيم و براي هر شاخص يك طيف پنج فاصلهاي در نظر گرفته شده است كه در ضريب هر يك از شاخصها ضرب ميشود. كمترين امتياز صفر و بالاترين امتياز بيست و چهار و امتياز متوسط دوازده است كه به عنوان حداقل امتياز قرآني بودن پژوهش تعيين شده است. اين كاربرگ به وسيله يك يا چند كارشناس تحقيقات قرآني تكميل و معدل امتياز به عنوان امتياز نهايي در نظر گرفته ميشود. به اين ترتيب انتظار ميرود با كمّي شدن اندازه نسبيِ قرآني بودن پژوهش، داوري در اين باره تسهيل و تقسيم كار با دقت بيشتري انجام شود.
کليد واژههاقرآن/ معيار/ پژوهش/ تحقيق/ پژوهش قرآني/ ايده/ عنوان/ مسئله پژوهش
* عضو هيئت علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي
جنبش و اهتزار علمي در کشور به مثابه نهضتي فراگير، شكوفايي علمي و عملي در همه عرصههاي دانش اسلامي را سبب گرديده است. نهضتي که اميد است اين بار زمزمه انقلاب فرهنگي و حرکتهاي مربوط به آن در ايران را به بانگي پرطنين و سيري شتابنده بدل سازد. در اين ميان جايگاهِ عالي قرآن کريم در ميان منابع ديني و گرايش فزاينده به کتاب الهي در همه سطوح جامعه، گسترش پژوهشهاي منسوب به قرآن را به همراه داشته است.
بديهي است نقش مديريت پژوهشي در جهتدهي و هدايت تحقيقات علمي بسيار تعيين کننده و جدي است. ساماندهي امور نرمافزاري و پيشبرد برنامههاي قرآني به ويژه برنامههاي پژوهشي که به گونهاي دانش لازم براي همه فعاليتهاي قرآني را فراهم ميکند، بر دوش مديراني است که تحقيقات مربوط به شئون قرآن کريم را در قالب مديريت پروژهها، طرحها ، گروهها، پژوهشكدهها و پژوهشگاهها رهبري ميکنند.
توسعه کمي و کيفي تحقيقات درباره ابعاد متعدد مسائل ديني تا آنجا بوده است که شاهد پديد آمدن اصطلاحي نو مانند «دين پژوهي» در عرصه پژوهش و تدوين متون علمي هستيم. امروزه مراکز و مؤسسات علمي فراواني به منظور انجام پژوهش در دين تأسيس شدهاند و دينپژوهان بسياري در حال تحقيق و بررسي درباره شئون گوناگون دين در اين مراکز هستند. البته هنوز کمّ و کيف تحقيقات ديني با وضعيت مطلوب و متناسب با مقتضيات زمان و مکاني كه در آن قرار داريم، فاصله بسياري دارد. حتي در برخي موارد تحقيقات غير مسلمانان درباره مسائل اسلامي از تحقيقات ما پيشي گرفته است؛ در عين حال تحقيقات ما نيز از نظر کمّي و کيفي در حال گسترش و تعميق است. به همين دليل اميد فراواني به توسعه همه جانبه تحقيقات ديني وجود دارد. انتظار ميرود اين وضعيت نويد دهنده آن باشد که به زودي استعداد پاسخدهي به مسائل مورد نياز جامعه محلي، ملي، منطقهاي و جهاني درباره دين اسلام بيش از هر زمان ديگر به فعليت درآيد.
معمولاً در همه فعاليتهاي پژوهشي فرآيند مشخصي دنبال ميشود. اين فرآيند از مجموعه مراحلي تشکيل ميشود که از يک نقطه آغاز و به يک نقطه مشخص ختم ميگردد و به «توليد دانش جديد» يا «گزارش دقيقي از يافتههاي علمي» منتهي ميشود. با توجه به اين فرآيند به تحليل مسئله مورد نظر خود پرداخته و به دقت روشن خواهيم ساخت كه در بحث «معيار پژوهش قرآني» بايد به چه مسئلهاي بپرازيم.
توسعه مطالعات ديني و در برخي موارد آميختگي آنها با يکديگر سبب اختلاط حوزههاي تخصصي و صعوبت در سازماندهي و تقسيم کار ميان دانشوران و فرهيختگان حوزه پژوهشهاي منسوب به دين گرديده است. به طور طبيعي اين امر برنامهريزي و مديريت پژوهشي در سطح خرد و کلان را با مشکلاتي مواجه ساخته است. مديران پژوهشهاي ديني که هر يک به سهم خود توسعه دانش و مهارتهاي علمي را در محيط تحقيقاتي مديريت ميکنند، نيازمند معيارهاي روشني براي ساماندهي پژوهشهاي ديني و به ويژه پژوهشهاي قرآني در مرحله «پيش از فعالیت» هستند. از اين رو به نظر ميرسد بررسي اين مسئله و طراحي كاربرگ (Checklist) تعيين ميزان قرآني بودن پژوهش داراي كاركردي مفيد و با اهميت خواهد بود.
به منظور کمک به حل اين مسئله، بايد به پرسش زير پاسخ دهيم:
«معيارهاي تشخيص ميزان قرآني بودن پژوهش كدامند؟»
دينپژوهي مستلزم استفاده از منابعِ اصليِ دين است و در آن، مراجعه به قرآن کريم داراي برترين جايگاه است. تعالي رتبه قرآن در مقايسه با ديگر منابع و معيار و مقياس بودن آن در صحت و سقم ميراث عظيمِ روايي از سويي ـكه مجموعه رواياتِ عرض حاكي از آن استـ1 و علاقهمندي انبوه محققان به مطالعه درباره شئون قرآن کريم از سوي ديگر سبب گرديده تحقيقات قرآني در ميان ديگر تحقيقات ديني جايگاه ويژهاي را به خود اختصاص دهد. افزون بر اين توافق همه مسلمانان در استناد به قرآن براي تأييد و كسب اعتبار گفتهها و ديدگاههاي خود، اين كتاب والا را در جايگاه نقطه پرگار دایره اسلام با فراگيري همه مذاهب آن قرار داده است.
با اين همه شاهد هستيم که بسياري از تحقيقاتي که آنها را قرآني ميناميم، در ضمن ديگرِ تحقيقات ديني شکل ميگيرد. به جز تفسير کلي يا جزئي قرآن کريم و برخي مسائل مربوط به علوم قرآن، تقريباً بقيه تحقيقات مرتبط با قرآن در حوزه مشترک ميان تحقيقات قرآني و ديگر تحقيقات حوزه دين پژوهي قرار دارند. اين مسئله سبب گرديده تا تفکيک تحقيقات قرآني با ديگر تحقيقات و سپردن آن به حوزه تخصصي قرآن کريم به ويژه در آن دسته از محيطهاي پژوهشي که داراي واحدهاي2 خاص تحقيقات قرآني هستند با مشکل مواجه شود. از اين رو تدوين ملاک و ضوابطي که مديران و كارشناسان بتوانند به وسيله آن به تفکيک تحقيقات قرآني از غير آن پرداخته و به راحتي بين واحدهاي مربوط تقسيم کار کنند، از ضرورتهاي اجتناب ناپذير اينگونه مراکز تحقيقاتي شمرده ميشود.
تعيين ملاک و ضوابط تشخيص تحقيقات قرآني از غير آن و نيز تشخيص ميزان قرآني بودن تحقيقات در مواردي که داراي حوزه مشترک با ديگر انواع تحقيقات ديني است، سبب سهولت ارجاع کارهاي مربوط به واحدهاي تحقيقاتي خواهد بود و نيز قلمرو مشارکت آن را نيز با ديگر واحدهاي تحقيقاتي مشخص خواهد کرد. به اين ترتيب اهداف بررسي معيارهاي پژوهش قرآني عبارتند از: 1. تعريف پژوهش قرآني 2. تعيين معيار سنجش ميزان قرآني بودن پژوهش 3. تهيه كاربرگي براي تشخيص قرآني بودن پژوهش. همچنين سهولت تقسيم کار بين واحدهاي تحقيقاتي را ميتوان از كاركردهاي اين پژوهش برشمرد.
به اين ترتيب تعيين معيار سنجش ميزان قرآني بودن پژوهش در مقايسه با ديگر پژوهشهاي ديني در قلمرو دين اسلام به وسيله اين مقاله تبيين ميشود. البته يادآوري اين نكته لازم است كه پس از اين مرحله بايد معيار توزيع پژوهشهاي قرآني ميان گروهها، پژوهشكدهها و به طور كلي سطوح مختلف درون مجموعه تحقيقات قرآني نيز تعيين شود.
براي بررسي پيشينه تعيين معيارهاي پژوهش قرآني مناسب است نگاهي به ادبيات تحقيقاتي كشور و پيشينه به كارگيري اصطلاح «قرآنپژوهي» داشته باشيم؛ زيرا توجه خاص به عرصه پژوهشهاي قرآني با رايج شدن اين اصطلاح در كشور همزمان بوده است. تأكيد بر بررسي اين پيشينه از آن جهت است كه به رغم رواج اين اصطلاح در جامعه علمي كشور، هيچگاه تعريف عملياتي مشخصي از اين اصطلاح نشده است؛ حتي از سوي كساني كه بر اين باورند كه نخستين بار واژه «قرآن پژوهي» به وسيله ايشان به کار برده شده است و پس از وي اين اصطلاح در کشور رواج پيدا کرده است. (خرمشاهی، بهاءالدين 2/1652)3
حقيقت اين است که كاربرد واژه «قرآن پژوهي» مربوط به دو دهه اخير است؛ انتشار کتاب دانشنامه قرآن و قرآن پژوهي سهم بزرگي در رواج اين اصطلاح داشت (همان)؛ زيرا همزمان با انتشار کتاب مذكور در سال 1377 کاربرد اين اصطلاح در جامعه تحقيقاتي کشور نيز تراکم پيدا کرد و در سطح گستردهاي به وسيله دست اندرکاران و محققان به کار گرفته شد؛ به گونهاي که امروز واژه «قرآن پژوهي» به صورت يک اصطلاح شناخته شده و کاملاً معمول در آمده است. مؤلف این کتاب در اثر مذکور چنين مينويسد:
«قرآن پژوهي، اصطلاحي است نوساخته و رايج. پسوند «پژوهي» را در سالهاي پس از انقلاب اسلامي، راقم اين سطور در ترکيباتي چون «قرآن پژوهي» و «حافظ پژوهي» و «دينپژوهي» و غيره به کاربرد که رواج وسيعي يافته است. پسوند «پژوهي» به معناي «شناسي» است؛ ولي اشکال و ايراد آن را ندارد. زيرا در «شناسي» ادعا و احترام به خود نهفته است. يعني يک محقق قرآن نميتواند به راحتي بگويد «من قرآن شناسم». زيرا حمل بر داعيه و ادعا خواهد شد يا همين طور شاهنامهشناس يا حافظشناس. حال آنکه شاهنامهپژوه يا حافظپژوه فروتنانه است و ادعاهايي در بر ندارد. حاصل آنکه امروز هرگونه تحقيق يا پژوهش قرآني را ميتوان قرآنپژوهي ناميد. راقم اين سطور نام يکي از کتابهاي خود را نيز قرآن پژوهي نهاده است .» (همان، 1/15)
اگر چه آقاي خرمشاهي در ضمن دو کتاب خود يعني دانشنامه قرآن و قرآنپژوهي و نيز کتاب قرآنپژوهي مصاديق بسيار فراواني از قرآنپژوهي را به عنوان مدخل مورد توجه قرار داده و درباره آنها گزارشهاي مفيدي ارائه کرده است، ولي در هيچيک از اين دو اثر خود تعريف عملياتي مشخصي از اصطلاح مذكور ارائه نکرده و مؤلّفههاي ابعاد مختلف قرآنپژوهي را مشخص نساخته است.
در قسمت اصول تدوين مدخلها در مقدمه دائرةالمعارف قرآن كريم نيز به گونهاي به پژوهش قرآني پرداخته شده است كه در ادامه به بررسي آن خواهيم پرداخت.
مفاهيم (شرح واژهها، اصطلاحات و مفاهيم (Concept) به کار رفته در تحقيق)
در آغاز سخن به تعريف و تحديد مفهومي عناصر عنوان مقاله مورد نظر ميپردازيم. تحديد مفهومي سبب ميشود مباحث را با دقت بيشتري دنبال کنيم و در پيگيري بحث، قلمروِ روشني از اصطلاحات مورد نظر را داشته باشيم.
«معيار: اندازه و پيمانه. وسيلهاي که بدان چيز ديگر را بسنجند و برابر کنند. بنابراين ترازو و پيمانه معيار است؛ زيرا به وسيله آن دو، اشياء سنجيده و پيموده ميشوند.» (دهخدا) 4
معيار، واژه بسيار پر کاربردي است و تقريباً در همه علوم به کار برده ميشود، ولي تعريف اصطلاحي خاصي در علوم ندارد. شايد بتوان علت اصطلاحناپذيري آن را در غناي معناي لغويِ آن جستجو کرد؛ چرا که معناي لغوي آن چنانکه در لغتنامه دهخدا آمده است، ـيعني «وسيلهاي که بدان چيز ديگر را بسنجند»ـ در همه علوم و حوزهها قابل کاربرد است.
با اين هدف که فضاي مفهوم معيار به گونهاي پايدار در طول بررسي و نگارش اين رساله تثبيت شود، با کمي پردازش معناي لغوي آن، به تعريف (Definition) مورد نظر خواهيم رسيد. مراد ما از معيار در اين نوشته عبارت است از: «شاخصهايي كه با استفاده از آن بتوانيم پژوهش قرآني را در همه مراحل تحقيق از غير آن ممتاز کنيم.»
«پژوهش، اسم مصدر پژوهيدن؛ به معني جستجو، بررسي، و تحقيق است.» (همان)
واژه پژوهش در فارسي کهن شناخته شده بوده و در اشعار حکيم ابوالقاسم فردوسي چنين آمده است:
ز هر کشوري گرد کن مهتران
از اختر شناسان و افسونگران
سخن سر بسر مهتران را بگوي
پژوهش کن و راستي بازجوي (همان)
همچنين دهخدا واژه تحقيق را در فرهنگ خود به نقل از فرهنگ نظام به معني «به كنه مطلب رسيدن و واقع چيزي را به دست آوردن» بيان کرده است. (همان)
بسياري از ما گمان ميكنيم كه هر گونه فعاليت و تلاش علمي، از جمله: تأليف5، تصحيح متون6، ترجمه7، تفسير8، شرح9، احياي نسخ10 و آزمايش11 در تحقيقات تجربي و بسياري فعاليتهاي ديگر را ميتوان تحقيق ناميد، در حالي كه با وجود ارزشمند و مفيد بودن اين اقدامات، همگي جزو مقدمات و يا بخشهايي از يك تحقيق ميباشند و هيچ يك از آنها را نميتوان تحقيق ناميد.
اگرچه برخي معتقدند معني پژوهش با معني تحقيق که دربردارنده مفهوم حق و به معناي حقيابي است تفاوت دارد و تحقيق از اين نظر اخص از پژوهش است، ولي امروزه معمولاً اين دو واژه به جاي يکديگر به کار برده ميشوند و گاهي نيز آن دو را به عنوان دو کلمه هممعني و مترادف در کنار هم ميآورند. بنابراين در اين مقاله دو واژه «پژوهش» و «تحقيق» در يك معني به كار برده ميشود كه مراد ما از آن عبارت است از:
«يك عمل منظم كه در نتيجه آن پاسخهايي براي سؤالهاي مورد نظر و مطرح شده پيرامون موضوع تحقيق به دست ميآيد.» (نادري و ديگران، /34)
قرآني از نظر واژگاني يعني منسوب به قرآن. شايد کليديترين بخشِ بحث درباره «معيار پژوهشِ قرآني» مشخص کردن کمّ و کيف اين نسبت است. به ديگر سخن مسئله اصلي ما پاسخ به اين پرسش است که: هر پژوهش بايد از چه نسبتي با قرآن برخوردار باشد تا بتوان آن را پژوهشي قرآني ناميد؟
به منظور تعيين قرآني بودن پژوهش و ميزان آن در هر مرحله، لازم است مراحل گوناگون تحقيق را مورد بررسي و تحليل قرار دهيم و براي مرحلهاي كه در صدد ارزيابي ميزان قرآني بودن پژوهش در آن مرحله هستيم، كاربرگ لازم را طراحي كنيم تا با استفاده از كاربرگ مناسب آن مرحله به ارزيابي قرآني بودن آن بپردازيم. براي سهولت تقسيمبندي مراحل و فرآيند تحقيقات قرآني، آن را بر اساس عمليات پژوهش به سه مرحله زير تقسيم ميكنيم:
1. مرحله پيش از فعالیت
2. مرحله در جريان فعاليت (انجام پژوهش)
3. مرحله پس از فعاليت (نتيجه پژوهش: محصول و خروجي)
اكنون به تحليل هر يك از مراحل سهگانه فوق ميپردازيم و سپس مشخص ميكنيم كه ما بايد در صدد تعيين معيارهاي قرآني بودن پژوهش در كدام مرحله از مراحل تحقيق باشيم.
معمولاً مرحله پيش از فعاليت در پژوهشهاي قرآني خود مراحل سهگانه زير را دارد:
الف) شكلگيري ايده پژوهشي12
ب) تنقيح عنوان پژوهش13
ج) تدوين طرح تحقيق
در مرحله «در جريان فعاليت» همان طرح تحقيق صورت عملي به خود ميگيرد. بنابراين با وجود طرح تحقيق و ارزيابي آن، در حقيقت پژوهش «در جريان فعاليت» نيز ارزيابي شده است.
معمولاً مرحله پس از فعاليت نيز در بردارنده مراحل دوگانه زير است:
الف) محصول پژوهش14
ب) خروجي پژوهش15
اكنون كه مراحل مورد نظر خود در تحقيقات قرآني را مشخص ساختيم، نوبت آن است كه مشخص سازيم در كدام يك از مراحل اصلي و فرعي فوق بيش از هر مرحله ديگري به معيارهاي پژوهش قرآني و ارزيابي ميزان قرآني بودن پژوهش نيازمنديم. پس از تعيين نقطه ضروريتر در اين مسئله به معيارهاي مورد نظر و سپس طراحي شناسه و كاربرگ لازم براي آن میپردازیم و به اين ترتيب پا به پاي همان مرحله مورد ابتلا به بررسي معيارهاي پژوهش قرآني خواهيم پرداخت.
ضرورت ارزيابي ميزان قرآني بودن پژوهش در مرحله پيش از فعالیت
براي تعيين مرحله مورد نظر از ميان مراحل سهگانه فوق بايد اين مسئله را مورد بررسي قرار دهيم كه در تصميمگيري كدام يك از مراحل به معيارهاي پژوهش قرآني و سنجش ميزان قرآني بودن آن نياز بيشتري داريم.
طبعاً در مرحله پس از فعاليت كه اثر پژوهشي شكل گرفته است، مشكل چنداني جز طبقهبندي اثر پديد آمده باقي نميماند. همچنين در مرحله در جريان فعاليت كه مديران پژوهشي تصميمات لازم براي تحقيق درباره عنوان مورد نظر بر اساس طرح مربوط را اتخاذ و عمليات پژوهش را آغاز كردهاند نيز مشكل خاصّي وجود ندارد.
بيشترين ابتلاي مديران در تشخيص پژوهش قرآني در مرحله پيش از فعالیت است؛ زيرا در همين مرحله است كه بايد مديران نوع پژوهش را مشخص سازند تا بتوانند به گونهاي مؤثر درباره منابع انساني پژوهشگر و منابع علمي مورد نياز آن تصميمگيري كنند. بدين معني كه اساساً در اين مرحله است كه لازم است مشخص سازند قرآني بودن پژوهش به چه ميزان است تا بدين وسيله بتوانند در محيط پژوهشي ساز و كار مديريت آن را به گونهاي مناسبتر پيشبيني كنند.
شناسايي و معرفي مؤلفههاي پژوهش قرآني داراي اهميت اساسي در اين مقاله است؛ زيرا با تجزيه و تحليل مؤلفههاي مورد نظر، به معيارهاي لازم براي ارزيابي پژوهش در مرحله مورد نظر دست خواهيم يافت و بر اساس آن قادر خواهيم بود به تهيه كاربرگ مورد نياز براي ارزيابي قرآني بودن پژوهش در آن مرحله بپردازيم.
سه عنصر در قرآني شمردن يك پژوهش در مرحله پيش از فعاليت نقش اساسي دارد. به ديگر سخن مؤلفههاي پژوهش قرآني به شرح زير است:
1. خاستگاه قرآني عنوان و مسئله تحقيق
2. نياز به مطالعه قرآن و منابع قرآني از آن جهت كه به توضيح آيات كلام الهي پرداختهاند
3. نقش تحقيق بر توسعه و تعميق علوم و معارف قرآني
اين مؤلفهها در مرحله پيش از فعالیت پژوهش با توجه و نظر به مراحل سهگانه تحقيق در اين مرحله، در جدول زير مشخص شده است:
پيش از پژوهش (مرحله ايده و تنقيح عنوان) | در جريان فعالیت پژوهش با نظر به مقتضيات حين انجام پژوهش | پس از فعالیت پژوهش با نظر به كاركرد و نتايج بعد از انجام پژوهش |
برخاسته از قرآن باشد | نيازمند به مطالعه قرآن و منابع قرآني از آن جهت كه به توضيح آيات كلام الهي پرداختهاند باشد | توسعه دهنده علوم و معارف قرآني و عمل به قرآن كريم باشد |
اصولاً پژوهشهايي را قرآني ميناميم كه دستكم موضوع آن «برخاسته از قرآن» بوده يا پژوهش درباره آن «نيازمند مطالعه قرآن كريم و منابع قرآني از آن جهت كه به توضيح آيات الهي پرداختهاند» باشد و يا نتايج آن به «توسعه و تعميق علوم و معارف قرآني و عمل به قرآن» منجر شود.
عنصر «خاستگاه قرآني عنوان» به پيش از انتخاب عنوان يا به مبدأ شكلگيري ايده، عنوان يا مسئله پژوهش نظر دارد. بدين معني كه هر گاه متن قرآن سبب شكلگيري ايده، عنوان يا مسئلهاي پژوهشي شده باشد، خاستگاه آن را قرآني خواهيم دانست كه درباره قرآن و موضوعات طرح شده در قرآن بحث و بررسي ميشود.
عنصر «نياز به مطالعه قرآن و منابع قرآني» با نظر به عمليات پژوهش و مرحله در جريان فعالیت پژوهش نظر دارد و مقصود آن است كه معيار اخذ و رفض گزارهها و نظريهها در آن مدلول آيات قرآن است و ما براي انجام تحقيق ناگزير از مطالعه قرآن كريم خواهيم بود.
عنصر «نقش تحقيق بر توسعه و تعميق علوم و معارف قرآني» به نتايج و كاركرد پژوهش نظر دارد و بدين معني است كه اگر نتيجه و كاركرد يك پژوهش توسعه و تعميق علوم يا معارف قرآني باشد، اقتضاي قرآني بودن پژوهش را خواهد داشت.
بررسي ملاكها و اصول مدخليابي در دائرة المعارف قرآن كريم
تا كنون سه مؤلّفه اصلي در قرآني بودن ايده، عنوان يا مسئله پژوهش را مورد توجه قرار داديم. اكنون مناسب است اصول مدخليابي در دائرةالمعارف قرآن كريم که به همت محققان مركز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبليغات اسلامي تدوين شده است را مورد بررسي قرار دهيم.
در پيشگفتار دائرة المعارف قرآن کريم مرکز فرهنگ و معارف قرآن، به ويژه در بخش «مدخل يابي»، اصولي براي اين امر در نظر گرفته شده است. جا داشت همين جا اصطلاحِ «مدخل قرآني» كه قابل انطباق بر «عنوان قرآني» است، تعريف ميشد و مراد از آن بيان ميگرديد. اگرچه برخي ضوابط طرح شده در اين بخش را ميتوان بيانگر عناصري از قرآنپژوهي دانست که به تبيين اين اصطلاح کمک خواهد کرد. به لحاظ اهميت خاص دائرة المعارف قرآن کريم و نقش اين اثر در گسترش معارف قرآني، آن قسمت از مطالب بخش «مدخليابي» که در بردارنده عناصري از مفهوم «قرآن پژوهي» است را مورد توجه قرار ميدهيم. در قسمتي از اين بخش چنين آمده است:
«مهمترين اصولي که به طور خاص در گزينش و تدوين مدخلها مراعات شدهاند از اين قرارند:
1. مدخلها از سه حوزه اصلي برگزيده ميشوند: «موضوعات و مفاهيم قرآني» «اعلام قرآني» و «علوم قرآني.»
اين اصل از اصول تدوين مدخلها به مؤلفه اول مورد نظر ما مربوط است؛ يعني خاستگاه قرآني عنوان تحقيق. البته در اين اصل مطلب قابل ملاحظهاي وجود دارد؛ زيرا روشن است كه مراد از مدخل همان موضوع يا عنوان قرآني است. به اين ترتيب در اين اصل «موضوعات و مفاهيم قرآني» به عنوان ملاك موضوع قرآني بيان شده، كه مستلزم نوعي دور است؛ زيرا طبق اين اصل براي شناخت موضوع قرآني نيازمند «موضوعات قرآني» خواهيم بود.
به اعتقاد نگارنده اين مشكل به دليل تعريف نشدن «موضوع يا مدخل قرآني» ايجاد شده است. اگر چه ميتوان اين اشكال را با تغيير عبارت «موضوعات و مفاهيم قرآني» به «مفاهيم قرآني» تا اندازهاي رفع كرد.
يکي ديگر از مطالبي که ميتوان آن را دربردارنده عناصري در اين رابطه دانست، بند سوم اين بخش است که ميگويد:
3. مفاهيم و موضوعاتي که به طور مستقيم در قرآن شريف آمدهاند، لزوماً مدخل قرار ميگيرند. مفاهيم انتزاعي نيز چنانچه به آيهاي از قرآن مستند باشند، مدخل ميشوند، مانند آثار باستاني.»
اصل سوم نيز از آن جهت كه مفاهیم و موضوعاتي را كه به طور مستقيم در قرآن شريف مورد نظر قرار داده و آن را نيازمند مستند قرآني دانسته است، به مؤلفه خاستگاه قرآني عنوان پژوهش مربوط است.
شمارگان 10، 11، 13 و 14 اين بخش (اصول تدوين مدخلها) نيز دربردارنده عناصري است که به نوعي قلمرو موضوعي پژوهش قرآن در اين اثر را تعيين کرده است؛
10. اعلامي که در اين دائرة المعارف مدخل قرار ميگيرند، شامل اشخاص، اشياء، مکانها، زمانها، حوادث و گروههاي خاص هستند.
11. هم اعلام مصرّح در قرآن مدخل قرار ميگيرند و هم اعلام غير مصرح که بر اساس روايات و کتابهاي تفسير و اسباب نزول، مراد اشارههاي قرآن هستند؛ مانند ابوجهل که «کان الکافر» (فرقان/ 55) به او اشاره دارد.
13. به موضوعات علوم قرآن در اين دائرة المعارف پرداخته ميشود؛ چه آنهايي که در قرآن کريم به آنها اشاره شده باشد و از مفاهيم قرآني قلمداد شوند؛ مانند محکم و متشابه، نسخ و...، و چه موضوعاتي که در قرآن به آن اشاره نشده، ولي به فهم يا شناخت قرآن کمک ميکند؛ مانند اسباب نزول، تاريخ قرآن، حجيت ظواهر قرآن و... .
14. اسما و صفات خداوند، چون غفور و حليم چنانچه در قرآن شريف به آنها تصريح شده باشد، مدخل ميشوند. اسماء و صفات غير مصرح مثل آمِر نيز اگر از افعال منسوب به خداوند در قرآن انتزاع يابند، مشروط به اينکه در بيان معصوم(ع)به آنها تصريح شده باشد يا در کتابهاي کلامي از آنها بحث شده باشد؛ مانند متکلّم، مدخل قرار ميگيرند. شايان ذکر است که مقصود از اسما و صفات در اين بخش، اصطلاحي است؛ يعني تحقق ملاک اسم و صفت که «واجد بودن کمال» است، مدّ نظر است، پس به هيچ وجه قصد نامگذاري خداوند در کار نيست و به اين ترتيب، طرح اسما و صفاتي از قبيل آخذ، با مبناي «توقيفيت اسما» ناسازگار نخواهد بود.16
اصل يازدهم نيز به همان مؤلّفه اول قرآني بودن پژوهش اشاره شده است، ولي در فقره دوم بند سيزدهم به مؤلفه سوم قرآني بودن پژوهش، يعني كاركرد و نتيجه پژوهش توجه شده است. بدين معني كه حتي موضوعاتي را كه خاستگاه قرآني ندارند؛ ولي به فهم يا شناخت قرآن كمك ميكنند، مدخل قرآني شمرده است. به اين ترتيب در نظر تدوين كنندگان دائرةالمعارف قرآن كريم، اگر موضوعي سبب توسعه علوم و معارف قرآن گرديد، ميتواند به عنوان يك موضوع قرآني مورد بررسي و تحقيق قرار گيرد.
در اصل چهاردهم نيز تنها محدودهاي از مطالب اصول گذشته، يعني قلمرو اسماء و صفات الهي مورد بحث قرار گرفته و ميتوان آن را يك مسئله فرعي دانست.
بايد به اين نكته توجه داشت كه اگرچه در اين اصول به دو مؤلفه از مؤلفههايي كه برشمرديم اشاره شده است، ولي مؤلفه دوم مورد نظر ما نيز، يعني نياز به مطالعه قرآن و منابع قرآني از آن جهت كه به توضيح آيات الهي پرداختهاند، در همه اصول مبني عليه و مفروض در نظر گرفته شده است. به هر حال بايد اذعان داشت که اصطلاح «قرآن پژوهي» به طور مشخص در آثار قرآني موجود، تعريف نشده و مؤلفههاي آن تبيين نگرديده است.
به طور معمول امروزه در مراكز پژوهشي حوزوي يا دانشگاهي هرگاه واژه «قرآني» به يك عنوان افزوده ميشود، آن پژوهش را قرآني ميخوانند، ولي حقيقت اين است كه با نظر دقيق علمي، برخي از اين تحقيقات را به صرف افزودن واژه قرآني نميتوان پژوهشي قرآني خواند. بسياري نيز به طور مسامحه واژه قرآني را براي هر پژوهش ديني و اسلامي به كار ميبرند.
چنانكه برخي هر اثر ديني يا نمايش مذهبي اعم از كتاب، فيلم سينما يا تلويزيوني، تئاتر يا هر هنر تجسّمي مذهبي را قرآني ميخوانند و شايد به لحاظ همين نامشخص بودن معيار قرآني بودن آثار علمي و هنري است كه بسياري از آثاري كه به عنوان آثار قرآني در نمايشگاههاي قرآني نظير نمايشگاه بينالمللي قرآن كريم ـ كه بزرگترين نمايشگاه قرآني كشور است ـ به نمايش درميآيد، تنها ميتوان آنها را آثاري ديني، اسلامي و يا حتّي صرفاً معنوي دانست و قرآني بودن آنها محل تأمل است.
از اين رو در محيطهاي تخصصي و علمي تعيين معيار و شناسهاي كه بتوان به وسيله آن با دقّت لازم ميزان قرآني بودن آثار را تعيين كرد، امري ضروري است، به ويژه آثار علمي كه در محيط پژوهشي شكل ميگيرد. لازمه مديريت پديد آوردن يك اثر تخصصي علمي در زمينه قرآن، تشخيص ميزان قرآني بودن آن است.
امروزه براي مدخلهاي پژوهشي واژههاي متعددي به كار برده ميشود و كاربرد اين واژگان و اصطلاحات مربوط به آن به گونهاي است كه هنوز استاندارد مشخصي كه بتوان آن را در همه مراكز علمي و پژوهشي معتبر دانست و درك يكسان و دقيقي از آن داشت به چشم نميخورد. البته به طور كلّي به نظر ميرسد ادبيات پژوهش در جهان سوم و از جمله در كشورهاي در حال توسعه مانند كشور ما به آن درجه از پختگي لازم نرسيده است. آشفتگي به كارگيري واژگان گوناگون براي يك معني و دقيق نبودن كاربردها كه تا اندازهاي عموميت دارد و برخي اهل فضل نيز بدان مبتلا هستند، به خوبي حكايت از اين توسعهنيافتگي در ادبيات پژوهش دارد.
بيش از همه واژگاني مانند موضوع، عنوان، مسئله، مدخل و در مواردي اصطلاحات خارجي آن مانند تِز و برخي حتي واژه مركّب «موضوعِ تز» را در اين باره به كار ميبرند. واژه تِز كه پركاربردترين واژه خارجي در اين باره است، در موارد بسياري معادل نظريه و تئوري نيز به كار برده ميشود.
به هر حال زماني پژوهش به سوي دقّت و تحقيق ـبه معني واقعيـ و نوآوري و كشف مطالب جديد پيش خواهد رفت كه پژوهش كاملاً متمركز و به ديگر سخن از نوع «مسئله پژوهي» باشد. بدين معني كه محقق مسئلهاي از مسائل علمي را به درستي درك كرده، بتواند آن را به خوبي تبيين كند و سپس به حلّ آن و تهيه پاسخ و توليد دانش لازم براي آن بپردازد. با اين نگاه كه شايد بتوان آن را معادل عبارت «تحرير محلّ نزاع» در ادبيات كلاسيك علمي حوزه دانست. چنانكه برخي عالمان را به دو دسته شارحان و محرّران تقسيم ميكنند. شارحان به شرح و توضيح هر مطلبي ميپردازند كه درباره يك متن يا مسئله قابل طرح است؛ در حالي كه محرّران تنها به آن بخش از مطالب ميپردازند كه بتوانند از رهگذر آن يافتههاي جديدي به ارمغان آورند. معمولاً مطالب شارحان خسته كننده و حجيم است ولي آثار محرّران دقيق، جذّاب و ماندني است.
ميتوان از جمله محرّران معاصر در حوزه دينپژوهي، مرحوم استاد شهيد آيتالله مرتضي مطهري(ره) را نام برد كه در آثارِ خود بيش از هر چيز به شناسايي مسائل مورد ابتلاي جامعه و سپس تحرير و تبيين دقيق مسئله و آنگاه به حلّ آن پرداخته است.
اگرچه گردآوري و تتبّع در آثار علمي جايگاه خاصي در پژوهش دارد ولي هيچگاه نميتواند جاي حل كردن مسائل جديد جامعه و حركت در مرزِ دانش را بگيرد. اين سخن دور از واقعيتي نيست اگر بسياري از مراكز علمي موجود را «موضوع محور» بدانيم كه بيش از هر چيز به تتبّع، گردآوري و تدوين17 ميپردازند و كمتر به حلّ مسائل و حوادث واقعه توجه دارند. البته همانگونه كه اشاره شده، تحقيقِ بدون تتبّع و پيشينهشناسي منظّم و علمي و پديد آوردن شبكهاي از اطلاعات به دست آمده نيز نتيجهاي نخواهد داشت؛ ولي بايد توجّه داشت كه تتّبع تنها مرحلهاي از تحقيق و پژوهش است، نه سرمنزل مقصود.
تنها در صورتي ميتوان از رهگذر تتبّع به توليد دانش و گسترش كرانه آن پرداخت كه به «مسئله پژوهي» در پژوهش رو آوريم و به گردآوري و تدوين ميراث گذشته فقط به عنوان گامي از مسير بلند و صعب پژوهش بنگريم. در اين صورت شاهد شكوفايي دانش و بر سر نشستن شكوفههاي جديد بر سرشاخههاي درخت تحقيق در بهار جنبش و اهتزاز علمي كشور خواهيم بود.
وقت آن فرار سيده است كه تنها به تدوين، تصنيف و تنظيم ميراث علمي گذشته بسنده نكنيم و با دقت به زمانهشناسي بپردازيم و درباره حوادث واقعه و مسائل جديد با هوشمندي و درايت لازم به بررسي و تحقيق اقدام كنيم. بنابراين گردآوري كلياتي درباره هر مسئله براي توليد و گسترش دانش كافي نيست؛ لازم است با تحرير درست و دقيق مسئله ـمسئلهشناسيـ و استخدام اصول متقن و پايدار منابع اصيل ديني به ويژه قرآن كريم به حلّ آن پرداخت. خوشبختانه امروز افراد بسياري به امور پژوهشي اشتغال دارند، ولي متأسّفانه تعداد كساني كه از عهده حلّ مسائل جامعه معاصر برآيند بسيار اندك است. در اين مقاله، همين مقدار سخن در اين باره بس است؛ بادا كه در خانه كسي باشد!
دكتر حسن انوري واژه «ايده» را اينگونه معني كرده است: «انديشه؛ فكر؛ رأي: ايدههاي درخشان» (انوري، 1/677) مراد نگارنده از ايده در اين مقاله معني لغوي آن نيست. به همين منظور تعريفي از ايده ارائه ميشود تا افزون بر اينكه مقصود از آن تا اندازه ممكن روشن شود، تعريفي عملياتي و قابل مشاهده و سنجش از آن داشته باشيم.
ايده پژوهشي انديشهاي كه در عبارتي پژوهشبرانگيز و دربردارنده مطالبهاي پژوهشي بيان ميشود. معمولاً عناصري از عنوان پژوهش در ايده پژوهش يافت ميشود.
اگرچه «ايدههاي پژوهشي» بخش قابل توجهي از وروديهاي واحدهاي پژوهشي را تشكيل ميدهند و ناگزير از تعيين معيارهايي براي شناخت و جداسازي ايدههاي پژوهش قرآني از غير آن خواهيم بود، ولي «ايدههاي پژوهشي» در حكم عنوانهاي نارسايند؛ از اين رو ميتوان از همان معيارهاي سنجش قرآني بودن «عنوان پژوهش» براي سنجش قرآني بودن «ايده پژوهشي» نيز بهره برد.
به طور مثال عبارت «مديريت در قرآن» صرفاً يك ايده پژوهشي است. براي تبديل شدن اين ايده به بيانيه عنوانِ تحقيق، لازم است عناصر عبارت مذكور به گونهاي در نظر گرفته شود كه «شناختي دقيق و روشن از حوزه موضوع مورد تحقيق را عرضه دارد و در عين داشتن ويژگيهايي نظير صراحت، قاطعيت و اختصار، خالي از هر گونه ابهام و پيچيدگي باشد». (خاكي، غلامرضا، /22)
در ايده «مديريت در قرآن» ابهامات فراواني وجود دارد. به طور مثال معلوم نيست مراد ما از پژوهش در اين باره، پژوهش درباره مباني مديريت، اصول مديريت يا مصداقهاي مديريت در قرآن است. همچنين لفظ قرآن نسبت به آيات و سورهها مطلق و عام است. چنان كه محدوده موضوعي نيز ميتواند به گونهاي مشخصتر مورد نظر قرار گيرد. مثلاً مشخص شود كه اين تبيين درباره كدام سوره و كدام موضوع انجام ميشود.
همان گونه كه اشاره شد، هر عبارت پژوهشبرانگيزي را نميتوان «عنوان پژوهشي» ناميد. عنوان تحقيق بايد كاملاً روشن و مشخص باشد و جاي هيچگونه ابهامي در آن وجود نداشته باشد. هر چه عنوان به طور دقيقتر در نظر گرفته شود مراحل بعدي تحقيق با وضوح و روشني بيشتري قابل پيگيري خواهد بود.
بنابراين اگر ايده فوق پس از بررسي و تأمل با قيودات و اوصاف مشخصه لازم همراه شد، آنگاه ميتوان آن را «عنوان پژوهشي» ناميد. به طور مثال ميتوان ايده مذكور را به عناويني به اين شرح تبديل كرد: «مباني مديريت در سورههاي مكي»، «اصول مديريت در سوره يوسف»، «نمونههاي مديريت در سوره سبأ».
در تعريف ايده متذكر شديم كه يك مطالبه پژوهشي در قالب ايده در بردارنده عناصري از عنوان پژوهشي است. چنانكه در ايده مذكور مفاهيم «مديريت» و «قرآن» عناصري از عبارت ايدهاند كه در ساخت عنوانِ تحقيق به كار گرفته ميشوند.
عنوانهاي سهگانه مذكور را كه با استفاده از ايده پژوهشي «مديريت در قرآن» تنقيح كرديم به گونهاي بازهم دقيقتر قابل تنقيح است و ميتوان آنها را به گونهاي دقيقتر و تفصیليتر به اين شرح تبيين كرد: «مباني مديريت سياسي در سورههاي مكي»، «اصول مديريت بحران در سوره يوسف »، «نمونههاي برخورد با چالشها در سوره سبأ».
در اين عناوين به ترتيب به عنوان اول قيد «سياسي» و به عنوان دوم واژه «بحران» را افزوديم و در عنوان سوم به جاي كلمه «مديريت» عبارت «برخورد با چالشها» را به كار برديم كه يكي از شئون مديريت است. افزودن اين قيود و نيز تغيير برخي تعابير، عنوانِ مورد نظر را بيش از پيش محدودتر و دقيقتر ميسازد. طبعاً قيد «سياسي» اقسام ديگر مديريت را خارج ميكند. قيد «بحران» مديريت در وضعيت عادي را ناديده خواهد گرفت و عبارت «برخورد با چالشها» نيز نمونههاي عمومي مديريت را كنار خواهد گذاشت و تنها اتفاقاتي را در قرآن كريم مورد توجه قرار ميدهد كه دربردارنده رفتار مديريتي در برابر فرصتها و تهديدهاست.
پيشتر مؤلفههاي اساسي پژوهش قرآني را در سه مؤلفه برشمرديم. اين سه مؤلفه را مبناي ارزيابي پژوهش پيش از فعالیت قرار ميدهيم. بنابراين ارزيابي قرآنی بودن ايده، عنوان يا مسئلهاي كه براي تحقيقات قرآني در نظر گرفته شده است، مستلزم سنجش سه معيار اساسي18 در اين باره است:
1. خاستگاه قرآنيِ عنوان
2. نياز به مطالعه قرآن و منابع قرآني (از آن جهت كه به توضيح آيات كلام الهي پرداختهاند)
3. نقش پژوهش بر توسعه و تعميق علوم، معارف و يا رفتار قرآني (عمل به قرآن)
پيشنهاد ميشود براي ارزيابي اين سه معيار دست كم يك كارشناس تحقيق كاربرگ مربوط به اين مرحله را تكميل كند. در صورتي كه بيش از يك نفر كاربرگ را تكميل كنند، معدلِ امتيازات به دست آمده به عنوان امتياز قرآني بودن پژوهش در اين مرحله در نظر گرفته شود.
لازم است براي حل مسئله مورد نظر و به منظور سنجش ميزان قرآني بودن پژوهش در اين مرحله به ساخت مقياسي بپردازيم كه بتوان از طريق آن به سنجش قرآني بودن پژوهش پرداخت. مناسبترين راه براي رسيدن به اين هدف طراحي يك كاربرگ با استفاده از معيارهاي به دست آمده است.
حال بر اساس معيارهاي سهگانه فوق به ساخت مقياس سنجش قرآني بودن پژوهش از طريق طراحي كاربرگ مورد نظر در اين باره خواهيم پرداخت. بنابراين معيارهاي سهگانه را به عنوان شاخص سنجش در سمت راست جدول قرار داده و براي هر يك از آنها يك طيف پنج فاصلهاي را در نظر ميگيريم و سپس ضريب مناسبي براي هر معيار تعيين ميكنيم، در نتيجه كاربرگي در اختيار خواهيم داشت كه ميتواند قالب ارزيابي قرآني بودن پژوهش پيش از فعالیت را فراهم سازد. اين كاربرگ به شرحي خواهد بود كه به نام «كاربرگ ارزيابي قرآني بودن پژوهش پيش از فعالیت» در ضميمه يك درج شده است.
براي سنجش معيارها و به دست آوردن امتياز نهايي، روش نگرشسنجي در نظر گرفته شده است. پيشفرض ما در اين نوع ارزيابي آن است كه در صورت مشخص ساختن معيارهاي ارزيابي ايده يا عنوان يا مسئله تحقيق، كارشناسان تحقيق ميتوانند كميت معيارها را تعيين كنند. به اين منظور كاربرگ ارزيابي معيارها در اختيار كارشناس تحقيق قرار ميگيرد تا نگرش خود درباره هر معيار را در يك طيف پنج فاصلهاي مشخص سازد. به نظر نگارنده تكميل اين كاربرگ به وسيله يك كارشناس تحقيق قابل انجام است، ولي در موارد پيچيده و حساس ميتوان از تعداد بيشتري از كارشناسان در تكميل آن بهره گرفت و سپس معدل امتيازها را به عنوان امتياز نهايي محسوب كرد.
سطح امتيازات با اين فرض كه براي همه مؤلفهها طيفِ يكساني در نظر گرفته شود به اين شرح خواهد بود: هيچ = 0؛ كم = 6؛ متوسط = 12؛ زياد = 18؛ خيلي زياد = 24.
بنابراين حداكثر امتياز در اين كاربرگ 24، متوسط 12 و حداقل آن 0 است. به اين ترتيب اگر جمع امتياز به دست آمده فراتر از 12 باشد ميتوان پژوهش مورد نظر را قرآني دانست. حداقل امتياز مورد نياز براي قرآني بودن پژوهش كسب امتياز 12 است. از این رو اگر امتياز ايدهاي كمتر از 12 بود، ميتوان آن را قرآني ندانست و هر چه امتياز مورد نظر از 12 بالاتر باشد، ميزان قرآني دانستن پژوهش افزايش خواهد يافت.
بالاي جدول كاربرگ محل درج عبارت عنوان يا ايده است. عنوان يا ايدهاي كه در صدد سنجش آنيم، با سه معيار اساسي مورد سنجش قرار ميگيرد.
در قسمت عوامل سنجش قرآني بودن ايده كه همان معيارهاي سنجش قرآني بودن ايدهاند سه معيار در نظر گرفته شده است كه عبارتند از:
1. معيار «خاستگاه قرآني عنوان»
مراد از خاستگاه قرآني عنوان يا ايده آن دسته از زمينههاي آگاهي قرآني است كه در شكلگيري عنوان دخيل بوده است. همان گونه كه پيشتر گفته شد اصول 1، 3، 10، 11، 12، 13 و 14 از بخش «اصول مدخليابي » در پيشگفتار جلد نخست دائرةالمعارف قرآن كريم به تبيين خاستگاه قرآني بودن مدخل پرداختهاند كه با مصاديق اين معيار همخواني دارد. كارشناسان تحقيق براي سنجش ميزان قرآني بودن اين معيار زمينه تكوّن عنوان يا ايده را مورد توجه قرار ميدهند. به طور مثال كارشناس تحقيق در ارزيابي ميزان قرآني بودن خاستگاه عنوان يا ايده به اين نكته توجه ميكند كه آيا صرفاً آگاهيهاي قرآني سبب شكلگيري عنوان يا ايده شده است يا برخي آگاهيهاي ديگر عنوان يا ايده را شكل داده يا در شكلگيري آن دخيل بوده است. توجه به ميزان نسبت قرآني بودن خاستگاه عنوان يا ايده و ديگر عوامل دخيل در تكوّن آن، امتياز اين معيار را رقم خواهد زد.
2. معيار «نياز به مطالعه قرآن و منابع قرآني (از آن جهت كه به توضيح آيات كلام الهي پرداختهاند)»
مراد از اين معيار آن است كه قرآنپژوه در مطالعات مربوط به عنوان يا ايده در مقايسه با ديگر منابع به چه ميزان نيازمند مطالعه بر روي متن قرآن و منابع قرآني است. به ديگر سخن آيا قرآنپژوه براي تحقيق درباره عنوان يا ايده مورد نظر تنها نيازمند مطالعه متن قرآن و منابع قرآني از آن جهت كه به تبيين آيات كلام الهي پرداختهاند است يا ناگزير از مراجعه به ديگر منابع علمي نيز خواهد بود؟ توجه به ميزان تأكيد بر مطالعه متن قرآن و متون قرآني نظير تفسير و تك نگاريهاي قرآني از آن جهت كه به توضيح و تفسير متن قرآن پرداختهاند، در مقايسه با منابع ديگر امتياز اين معيار را رقم خواهد زد.
3. معيار «نقش و تأثير عنوان يا ايده بر توسعه و تعميق علوم، معارف و يا رفتار قرآني»
مراد از اين معيار آن است كه نتايج پژوهش به چه ميزان بر ارتقاء سطح آگاهي مخاطبان درباره علوم يا معارف قرآني كمك خواهد كرد و به آن عمق خواهد بخشيد و يا عمل آنان را با توصيههاي قرآن كريم هماهنگتر خواهد ساخت.
طيفبندي امتياز معيارهاي سهگانه
در طيفبندي امتيازهاي هر معيار از مقياس پنج فاصلهاي استفاده شده، در عين حال براي هر طيف نيز وزن و ضريبي خاص در نظر گرفته شده است تا نتيجه نهايي با دقت بيشتري همراه شود.
«خاستگاه ايده قرآني» خود قابل تحليل به دو مؤلفه است:
1. آگاهي اجمالي قبلي از قرآن و معارف قرآني
2. انگيزه دستيابي به معارف تفصيلي قرآني با قطع نظر از آگاهي اجمالي به قرآن
اگر چه «خاستگاه قرآني عنوان يا ايده» از معيارهاي مهم قرآني بودن پژوهش درباره آن است، ولي نقش آن در پژوهش قرآني، فوقالعادگي خاصي ندارد. چه بسا خاستگاه ايده قرآني باشد، ولي تحقيق درباره آن نيازي به تحقيقات تفصيلي در قرآن نداشته باشد و همه مباحث در دامن ديگر علوم شكل گيرد. به طور مثال اگر برداشتي علمي از يك آيه مورد نظر قرار گيرد، ممكن است در مطالعات قرآنيِ مربوط تنها آشنايي با همان آيه و ترجمه و تفسير آن آيه و اطلاعات علمي طرح كننده عنوان يا ايده منشأ و خاستگاه ايده بوده باشد. در اين صورت اطلاعات اندك قرآني و نيز آگاهي از برخي مطالب علمي موجب شكلگيري ايده شده است. بنابراين اگر چه ميتوان گفت خاستگاه اين عنوان يا ايده قرآني است، ولي از آنجا كه مطالعات مورد نياز براي تحقيق درباره عنوان يا ايده الزاماً به بررسي منابع قرآني منحصر نيست، نقش فوقالعادهاي در قرآني بودن پژوهش و تمركز بر مطالعات قرآني ندارد. از اين رو ضريب خاصي براي اين مؤلفه در نظر گرفته نميشود.
ضريب امتياز معيار دوم (نياز به مطالعه قرآن و منابع قرآني از آن جهت كه به توضيح آيات كلام الهي پرداختهاند)
بستر مطالعات هر ايده نسبت آن را با منابع اصلي تحقيق مشخص ميسازد. هر چه در مطالعات مربوط بر روي منبع خاصي تأكيد شود و بيشترين نياز تحقيق را تعيين كند، نسبت تحقيق با آن منبع قويتر خواهد بود. البته اين بدان معني نيست كه اگر مطالعات شما بر روي يك منبع خاص متمركز شود، الزاماً به توسعه و تعميق آموزههاي آن مبنع كمك خواهد كرد. به طور مثال اگر شما درباره آمار حيواناتي كه در قرآن نام برده شدهاند به تحقيق و بررسي در قرآن بپردازيد، به منبعي جز قرآن مراجعه نخواهيد كرد، در عين حال معمولاً تحقيق در باره اين ايده هيچ نقشي در توسعه معارف و آموزههاي قرآني نخواهد داشت يا دستكم اين نقش بسيار اندك خواهد بود. از اين رو براي اين معيار دخيل در قرآني بودن عنوان يا ايده، ضريب (2) در نظر گرفته ميشود.
ضريب امتياز معيار «نقش ايده در توسعه و تعميق علوم قرآني، معارف قرآني يا رفتار قرآني»
اين معيار مهمترين معيار در ميان معيارهاي سهگانه سنجش قرآني بودن ايده است؛ زيرا در حيطه غايات و اهداف تحقيقات قرآني قرار دارد؛ و همواره غايات و اهداف شكلدهنده مقدماتند. اگر هدف قرآنپژوه دستيابي به وسعت بيشتري از علوم يا معارف قرآني باشد، بنابراین دغدغه قرآنپژوهي او بيشتر خواهد بود. از اين رو براي اين معيار تعيين كننده در پژوهش درباره ايده، ضريب (3) در نظر گرفته ميشود.
نمونهها و نحوه امتيازدهي معيار «خاستگاه قرآني» به ايدههاي پژوهشي
به عنوان مثال معيار خاستگاه قرآني بودن در سه ايده «پيام صلح در قرآن»، «مديريت در قرآن» و «انفجار هيدروژني در قرآن» را مورد بررسي قرار ميدهيم.
اگر يك نفر غير مسلمان كه قبلاً اطلاع چنداني از قرآن نداشته است، ايده «پيام صلح در قرآن» را مطرح كند، طبعاً خاستگاه شكلگيري اين ايده در او صرفاً انگيزه شناخت ديدگاه قرآن در اين باره است، بي آنكه اطلاع خاصي از قرآن داشته باشد. البته ممكن است او با پيشفرضهايي در اين باره همراه بوده باشد چنانكه ممكن است يكي از پيشفرضهاي وي اين باشد كه «همه كتب آسماني در بردارنده پيام صلح براي بشريتند» و از جمله كتب آسماني دربردارنده پيام صلح، قرآن، كتاب مسلمانان است؛ ولي اين بدان معني نيست كه به طور خاص آگاهي از قرآن و سابقه مطالعات قرآني وي عامل شكلگيري چنين ايدهاي بوده باشد. از سوي ديگر انگيزه آگاهي از پيام قرآن در اين باره، ميتواند سبب شكلگيري اين ايده گرديده باشد. بنابراين اگر چه آگاهي تفصيلي از قرآن منشأ شكلگيري اين ايده نبوده است، ولي انگيزه بررسي اين ايده به منظور آگاهي از معارف قرآني سبب شكلگيري آن بوده است؛ از اين رو امتياز متوسط به بالا براي سنجش اين معيار در اين ايده مناسب خواهد بود؛ زيرا هم اطلاع وي از متن قرآن در تكوّن ايده تأثير داشته و هم انگيزه وي از انجام اين تحقيق دستيابي به اطلاعات درون قرآن در اين باره است.
19(متوسط)Xn1 ≥ 2
حال اگر يك دانشمند مسلمان كه آشنايي مناسبي با قرآن كريم و دانش مديريت دارد، ايده «مديريت در قرآن» را مطرح سازد، با توجه به اينكه معمولاً افزون بر اينكه آگاهي از آموزههاي قرآني زمينه شكلگيري اين ايده را در طرح كننده اين ايده كه با علم مديريت آشنايي دارد، فراهم كرده است، به طور طبيعي انگيزه دستيابي به ديدگاه قرآن در اين باره نيز در تكوّن اين ايده نقش خواهد داشت. به اين ترتيب معيار «خاستگاه قرآني بودن» اين ايده بالاترين امتياز را خواهد داشت.
(خيلي زياد) Xn2 = 4
اگر بخواهيم معيار «خاستگاه قرآني بودن» ايده «انفجار هيدروژني در قرآن» را بسنجيم، همان گونه كه پيشتر اشاره شد، اين معيار را با دو مؤلفه «پيشينه آگاهي قرآن» و «انگيزه دستيابي به ديدگاه قرآن» مورد توجه قرار ميدهيم. كسي كه چنين ايدهاي را مطرح ميكند، افزون بر اينكه تا اندازهاي از دادههاي علوم طبيعي مانند فيزيك و شيمي آگاهي دارد، از دادههاي قرآني نيز اطلاع دارد. به طور طبيعي بايد ميزان آگاهي صاحب اين ايده از گزارههاي قرآني به اندازهاي باشد كه بتواند مستنداتي از آيات قرآني را براي دلالت بر اين پديده به خاطر آورد.20 از طرفي بسيار روشن است كه او نميتواند جزئيات علمي اين پديده را از قرآن استخراج كند و ناچار است با الهام از قرآن در اين زمينه فرضيهسازي كند و سپس به طور كامل با استفاده از دادههاي علوم طبيعي به مطالعه در اين زمينه بپردازد. از اين رو به نظر ميرسد «خاستگاه قرآني بودن اين ايده» نيز ميتواند دست كم متوسط باشد.
(متوسط)2Xn3 ≥
نمونهها و نحوه امتياز دهي معيار دوم «نياز به منابع قرآني از آن جهت كه به تبيين آيات پرداختهاند»
براي نمونه سه عنوان «مديريت سياسي در سوره سبأ»، «روششناسي پاسخ دهي به شبهات در قرآن» و «روشهاي آموزش قرآن در زمان رسول خدا (ص)» را با معيار «نياز به مطالعه قرآن و منابع قرآني از آن جهت كه به توضيح آيات كلام الهي پرداختهاند» مورد سنجش قرار ميدهيم.
اگر چه براي تحقيق درباره ايده «مديريت سياسي در سوره سبأ» نيازمند بررسي متون مربوط به علم سياست خواهيم بود، ولي به هر حال لازم است به مطالعه دقيق قرآن نيز بپردازيم. بنابراين امتياز اين معيار از متوسط يعني 2 بيشتر خواهد بود.
(متوسط) 2Yn1≥
به طور طبيعي تحقيق درباره ايده «روششناسي پاسخدهي به شبهات در قرآن» مطالعات بسيار وسيعي در قرآن را ميطلبد و نياز چنداني به مطالعات غير قرآني ندارد، از اين رو امتياز معيار «نياز به مطالعه قرآن و منابع قرآني از آن جهت كه به توضيح آيات كلام الهي پرداختهاند» بالاترين ميزان را خواهد داشت.
(خيلي زياد)Yn2 = 4
روشن است كه مطالعه درباره عنوان «روشهاي آموزش قرآن در زمان رسول خدا(ص)» بيش از آنكه نياز به مطالعه متن قرآن داشته باشد، نيازمند مطالعات تاريخي است. از اين رو امتياز مربوط به معيار «نياز به مطالعه قرآن و منابع قرآني از آن جهت كه به توضيح آيات كلام الهي پرداختهاند» درباره اين ايده كمتر از متوسط خواهد بود.
(متوسط) 2Yn3 <
نمونهها و نحوه امتياز دهي به معيار سوم «نقش پژوهش در توسعه علوم يا معارف قرآني يا عمل به قرآن كريم»
براي سنجش اين معيار كه مهمترين معيار مشخص كردن ايده قرآني است، سه عنوان «قلمرو ولايت پيامبر در قرآن»، «شيوههاي تفسير شيعه در قرن چهاردهم» و «تأويل گروه فرقان از قرآن» را مورد ارزيابي قرار ميدهيم. در نگاهي ابتدایي به اين سه عنوان درمييابيم كه عنوان نخست معارفي و دو عنوان ديگر علوم قرآنياند.
ايده «ولايت پيامبر در قرآن»
كسي كه تحقيق درباره ايده «قلمرو ولايت پيامبر در قرآن» را مد نظر دارد، در صدد گسترش معارف قرآني درباره شخصيت پيامبر در قرآن است و پژوهش در اين مورد است كه موجب توسعه آگاهي درباره معارف قرآن در اينباره و نيز تعميق آن در اين زمينه خواهد شد. به اين ترتيب امتياز اين عنوان با توجه به اين معيار در بالاترين ميزان خواهد بود.
(خيلي زياد)Zn1 = 4
اين ايده علوم قرآني است و هدف پژوهشگر از بررسي درباره آن گسترش آگاهي درباره يكي از مسائل علوم قرآني است كه همان «روشهاي تفسير قرآن» است. به اين ترتيب ممكن است اين تحقيق در گسترش معارف قرآني نقش مستقيمي نداشته باشد، ولي به توسعه دانايي در حوزه علوم قرآني كمك خواهد كرد، اگر چه اين تأثير نيز مستقيم نيست. به هر حال هدف تحقيق گسترش دانش در اين زمينه است. از اين رو امتياز اين معيار در اين ايده بالاتر از متوسط در نظر گرفته ميشود.
(متوسط)Zn2 ≥ 2
اين عنوان نيز علوم قرآني است. هدف از اين تحقيق، مطالعه درباره رويكرد برداشت از قرآن در ميان گروهي سياسي به نام فرقان است كه در اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60 در كشور ما ظهور و بروز داشت و دست به اقداماتي اعتقادي از جمله تفسير قرآن و فعاليتهايي سياسي از جمله ترور بزرگان انقلاب زد. بررسي رويكرد اين گروه در تأويل قرآن بيش از آنكه به تبيين تأويل قرآن كمك كند، به معرفي روش اين گروه میپردازد، و در صدد معرفي نوع تمايلات فكري اين گروه است. اگرچه ممكن است محقق در هنگام مطالعه درباره اين ايده به مقايسه روش اين گروه با ديگر روشها بپردازد و حتي به طور گسترده روش تأويل گروه فرقان را ابطال كند، ولي آنچه از عناصر و عبارات اين ايده برميآيد، چيزي جز گزارش رويكرد اين گروه در اين باره نيست. از اين رو امتياز مربوط به معيار «نقش ايده در توسعه و تعميق علوم قرآني، معارف قرآني يا رفتار قرآني» در اين ايده كمتر از متوسط در نظر گرفته ميشود.
(متوسط)Zn3 ≤ 2
نمونه ارزيابي «قرآني بودن ايده يا عنوان » بر اساس كاربرگِ ارزيابي ايده «مديريت در قرآن» به شرح زير قابل ارزيابي است:
كاربرگ ارزيابي قرآني بودن ايده، عنوان يا مسئله تحقيق(پژوهشي قرآني شمرده ميشود كه دستكم امتياز آن 12 باشد.) | |||||||||
ايده، عنوان يا مسئله تحقيق: مديريت در قرآن | |||||||||
رديف | عوامل ارزيابي | امتیاز | ضریب | نتیجه | توضیح | ||||
4 | 3 | 2 | 1 | 0 | |||||
1 | خاستگاه قرآني | 2 | 1 | 2 | اين ايده ميان رشتهاي است و داراي خاستگاهي دوگانه در قرآن و علم مديريت است. | ||||
2 | نياز به مطالعه قرآن و منابع قرآني از آن جهت كه به توضيح آيات كلام الهي پرداختهاند | 3 | 2 | 6 | اگر چه ايده ميان رشتهاي است، ولي نمونهها با استخراج از قرآن با علم مديريت مورد تحليل قرار ميگيرند. | ||||
3 | نقش پژوهش درباره آن در توسعه و تعميق علوم، معارف يا عمل به قرآن كريم | 4 | 3 | 12 | تحقيق درباره اين ايده ديدگاه و آموزههاي قرآن درباره مديريت را مورد توجه قرار ميدهد و از اين طريق انتظار ميرود سبب توسعه و تعميق معارف قرآني گردد | ||||
جمع امتیاز | 20 |
ضمیمه یک
كاربرگ ارزيابي قرآني بودن ايده، عنوان يا مسئله پژوهش پژوهشي قرآني شمرده ميشود كه دستكم امتياز آن 12 باشد. | |||||||||
ايده، عنوان يا مسئله تحقيق: | |||||||||
رديف | معيار ارزيابي | خيلي زياد | زياد | متوسط | کم | هيچ | ضريب | نتيجه | توضيح |
4 | 3 | 2 | 1 | 0 | |||||
1 | خاستگاه قرآني | 1 | |||||||
2 | نياز به مطالعه قرآن ومنابع قرآني از آنجهت كه به توضيح آيات كلام الهي پرداختهاند | 2 | |||||||
3 | نقش و تأثير پژوهش درباره آن بر توسعه و تعميق علوم، معارف، يا رفتار قرآني | 3 | |||||||
جمع امتياز | |||||||||
کارشناس ارزياب: امضا: |
1. أصول الكافي 1 / 69، ح5: «روي الصادق(ع): أنّ رسول الله خطب الناس بمنى، فقال: أيها الناس ما جاءكم عني يوافق كتاب الله فأنا قلته، وما جاءكم يخالف كتاب الله فلم أقله»؛ وسائل الشيعه: ج 18، الباب 9 من أبواب صفات القاضي، الحديث 40 و 41: روي الطبرسي في «الاحتجاج» عن الحسن بن الجهم(2) قال: قلت له تجيئنا الأحاديث عنكم مختلفه، فقال: «ما جاءك عنّا فقس علي كتاب اللّه عزّ وجلّ وأحاديثنا، فإن كان يشبههما فهو منّا، وإن لم يكن يشبههما فليس منّا»، قلت: يجيئنا الرجلان وكلاهما ثقه بحديثين مختلفين ولا نعلم أيّهما الحق؟ قال: «فإذا لم تعلم فموسّع عليك بأيّهما أخذت». حسن بن الجهم بن بكير بن أعين الشيباني، در ترجمه نجاشي، ص 108 مورد توثيق قرار گرفته و درباره وي چنين آمده است: «وقال ثقه، روي عن أبي الحسن الرضا.»
2. مقصود ما از واحد تحقيقاتی هر مجموعهاي است که به گونهاي جمعی به تحقيق میپردازند؛ خواه يک کارگروه يا گروه يا پژوهشکده يا پژوهشگاه باشد.
3. ايشان چند سال پيش اين مطلب را در يک مکالمه تلفني به نگارنده اعلام کرد. چنانكه در کتاب مذكور نيز اين مطلب را آورده است.
4. مرحوم دهخدا اين معنی را از اقرب الموارد اقتباس کرده است.
5. تأليف، از ريشه «أ ل ف» به معني پيوند زدن كه اصطلاحاً به معني جمعآوري و تنظيم مجموعهاي از مطالب متناسب با يكديگر است.
6. تصحيح متون، كه معمولاً بر روي متون كهن و سنگين علمي انجام ميگيرد و همراه با مقابله نسخههاي خطي آن متن و شرح و توضيح لغات و عبارات دشوار است.
7. ترجمه، كه در آن، متني از زباني به زبان ديگر برگردانده ميشود.
8. تفسير، كه به معني آشكار كردن مراد گوينده و يا نويسنده از يك متن است.
9. شرح، كه به معني رفع ابهامها و ارائه توضيحات و اطلاعات بيشتر در رابطه با يك متن است.
10. احياي نسخ، كه شامل، شناسايي، مرمت، بازخواني، مقايسه و ديگر فعاليتهاي لازم براي تبديل كردن يك نسخه خطي به نسخه چاپي و يا قابل استفاده ميباشد.
11. آزمايش، كه به معني سنجش و بررسي يك متغير در حالات و شرايط گوناگون است.
12. نگارنده معادل فارسي واژه «ايده» را نيافتم تا از آن در اين عبارت استفاده كنم. اگرچه برخي اظهار ميدارند كه اساساً اين واژه فارسي است و به زبانهاي ديگر راه پيدا كرده است. تا كنون دليلي بر اين سخن نيافتهام.
13. بسياري عنوان پژوهش را «موضوع پژوهش» مينامند كه تعبير دقيقي نيست. اصولاً موضوع، محوري از مسائل يا حوزهاي از علم را در برميگيرد كه نميتوان در تحقيقات و پژوهش از آن استفاده كرد. به هر حال آنها كه تعبير «موضوع پژوهش» را به كار ميبرند مرادشان «عنوان پژوهش» است.
14. مراد از محصول، پژوهشي است كه عمليات پژوهشي آن به پايان رسيده، ولي هنوز به عنوان خروجي و برونداد منتشر و توزيع نشده و در اختيار مخاطبان قرار نگرفته است.
15. مراد از «خروجي پژوهش» آن دسته از محصولات پژوهشي است كه توزيع شده و در اختيار مخاطبان قرار گرفته است.
16. مركز فرهنگ و معارف قرآن، دائرة المعارف قرآن کريم، ج 1، ص 23 تا 25. مركز مذكور اين قسمت از سخن خود را به الميزان، ج 8، ص 359 ارجاع داده است.
17. مراد از تدوين، تنظيم و تنسيق جديد علوم موجود است.
18. ميتوان مؤلفهها يا معيارهاي سهگانه فوق را به معيارهاي بيشتري تحليل كرد، ولي از آنجا كه هدف آن است كه كاربرگ و عناصر ارزيابي ساده باشد و از هرگونه پيچيدگي پرهيز كنيم، به اين سه معيار بسنده شده است. به طور مثال مؤلفه اول (خاستگاه قرآني) به مؤلفههاي زير قابل تحليل است:
1. برخورداري از سابقه آگاهي درباره مسئله مورد نظر در قرآن
2. عدم برخورداري از سابقه آگاهي مذكور و صرفاً انگيزه آگاهي از معارف قرآن سبب طرح مسئله شده است. (با قطع نظر از اينكه نقشي در گسترش علوم و معارف قرآني و عمل به قرآن كريم داشته باشد يا نه.)
همچنين مؤلفه دوم (نياز به مطالعه قرآن و منابع قرآني از آن جهت كه به توضيح آيات كلام الهي پرداختهاند) به مؤلفههايي به اين شرح قابل تحليل است:
1. نياز به متن قرآن در تحقيق
2. نياز به منابع تفسيري از آن جهت كه به تبيين آيات الهي پرداختهاند
3. نياز به تكنوشتههاي موضوعي درباره علوم و معارف قرآني
تحقيق درباره ايده مؤلفه سوم (نقش و تأثير پژوهش بر توسعه و تعميق علوم، معارف و يا رفتار قرآني) نيز به مؤلفههايي به شرح زير قابل تحليل است:
1. نقش پژوهش بر توسعه معارف قرآني
2. نقش پژوهش بر توسعه علوم قرآني
3. نقش پژوهش بر توسعه عمل به قرآن كريم
4. نقش پژوهش بر توسعه برنامهريزي درباره گسترش تمسك به قرآن كريم
به اين ترتيب 9 معيار خواهيم داشت كه در سه دسته قابل تقسيم و ارزيابي خواهد بود.
19. شرح علائم اختصاري:
X: امتياز معيار خاستگاه قرآني
n: ايده، عنوان يا مسئله مورد نظر
n1: ايده پيام صلح در قرآن
20. آيات مباركه سوره تكوير/ 6: «وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ» و سوره انفطار/ 3: «وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ» ميتواند زمينه طرح فرضيههايي در اين باره باشد.
1. انصاري، مرتضي؛ فرائد الأصول، دفتر انتشارات اسلامي
2. حسن بن زين الدّين؛ معالم الدّين معالم الأصول، دفتر انتشارات اسلامي
3. حرّ عاملي، محمد؛ تفصيل وسائل الشيعة الي تحصيل مسائل الشريعة (وسائل الشيعة)، قم، مؤسسه آلالبيت(ع) ، 1409ق.
4. خراساني، محمد کاظم؛ کفاية الأصول، قم، مؤسسه آلالبيت(ع) ، 1409ق.
5. خرّمشاهی، بهاءالدين؛ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان [و] ناهيد، 1377ش.
6. خاكي، غلامرضا؛ روش تحقيق با رويكردي به پايان نامهنويسي، تهران، بازتاب، 1382ش.
7. صفایي حائري، علي (عين ـ صاد)؛ درآمدي بر علم اصول، قم، ليلة القدر، 1380ش.
8. انوري، حسن،؛ فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، 1381ش.
9. عياشي، محمد بن مسعود؛ تفسير العياشي، تهران، چاپخانه علميه، 1380ق.
10. مركز فرهنگ و معارف قرآن؛ دائرةالمعارف قرآن كريم، قم، بوستان كتاب، 1382ش.
11. مطهّري، مرتضي؛ آشنايي با علوم اسلامي (اصول فقه، فقه)،
12. اعتمادی تبريزی خواجوی، مصطفی؛ شرح رسائل، قم، مهر، بیتا.
13. نادري، عزّت الله ـ سيف نراقي، مريم؛ روشهاي تحقيق و چگونگي ارزشيابي آن در علوم انساني، بیجا، دفتر تحقيقات و انتشارات بدر، 1375ش.
14. دهخدا، علي اكبر؛ لغتنامه دهخدا، (زير نظر دكتر محمّد معين و دكتر سيد جعفر شهيدي)، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1377ش.