نگاهي به وظايف حكومت از منظر قرآن مجيد

پدیدآورعلی آقاخانی

نشریهروزنامه کیهان

تاریخ انتشار1388/01/27

منبع مقاله

share 1220 بازدید
نگاهي به وظايف حكومت از منظر قرآن مجيد

علي آقاخاني

علت اصلي تشكيل حكومت، سر و سامان دادن به وضع مردم و زمينه سازي مناسب براي آسايش و آرامش فردي و اجتماعي و رسيدن انسانها به رستگاري ابدي است.
براي اينكه انسانها به فلاح و رستگاري برسند، حكومت وظيفه دارد كه ساز و كارهاي مناسب را فراهم آورده و مردم را به سوي ارزش ها هدايت كرده و كساني كه نمي خواهند به قانون گردن نهند را سر جاي خود بنشاند.
نويسنده سعي كرده است بطور اجمال به وظايف حكومت كه در قرآن مجيد آمده، اشاره نمايد. اينك مطلب را با هم از نظر مي گذرانيم:

خاستگاه حكومت ها

حكومت به عنوان نهاد اجتماعي در برابر اجتماع مسئوليت ها و وظايفي دارد كه برخاسته از انگيزه ها و علل غايي برپايي حكومت هاست. به اين معنا كه وظايف و مسئوليت هاي هر حكومتي با توجه به علل ايجادي و غايي آن است. بنابراين به نظر مي رسد كه هر جامعه با توجه به علل و انگيزه ها ايجادي و غايي خواسته ها و مطالبات مختلف و متفاوتي از حكومت ها انتظار دارند. به اين عنوان كه هر جامعه اي براي دست يابي و پاسخ گويي به نيازها و خواسته هاي ويژه اقدام به ايجاد نهادهايي مي كند كه از آن به دولت و يا حكومت ياد مي شود. اين نهاد در حقيقت نماينده مردم جامعه است تا آنان را به مقاصد و غايات خاصي برساند و نيازها و مطالبات خاصي را پاسخ دهد.
از آن جايي كه مطالبات و خواسته ها و نيازهاي مردم هر جامعه با توجه به نيازهاي نوشونده و متغير اجتماعي تغيير مي كند به نظر مي رسد كه وظايف و مسئوليت هاي دولت وحكومت نيز تغيير مي كند و كم تر از عنصر ثابت و پايداري برخوردار مي باشد تا بتوان درباره آن بحث و گفت و گو كرد.
از اين رو مي توان گفت كه وظايف و مسئوليت ها براي دولت ها همانند مساله راهبردهاي كشورها در عرصه جهاني است؛ زيرا راهبردهاي هر دولتي با توجه به بازيگران عرصه جهاني و منطقه اي تغيير مي كند و هميشه شكل ثابت و پايداري ندارد. زماني امري به عنوان راهبرد نخست و كلي و اولويت اول دولتي مطرح و همه توان و ظرفيت هاي ملي و فراملي دولتي براي دست يابي به آن بسيج مي شود و در زماني ديگر نه تنها در اولويت هاي راهبردي قرار نمي گيرد بلكه از حوزه مسائل راهبردي دولت ملتي بيرون مي رود.
با اين همه مي توان براي مسئوليت هاي دولت و وظايف آن مجموعه اهداف و وظايفي را در نظر گرفت كه به نظر مي رسد از اهداف و مسئوليت كليدي و اساسي و ثابت باشد به گونه اي كه نه تنها از دولتي تا دولتي بلكه از زماني تا زماني ديگر تغيير نكند و همواره به عنوان اهداف و در نتيجه مسئوليت ها و وظايف دولت ها قلمداد شود. اين مجموعه را مي بايست در نيازهاي دايمي و هميشگي انسان ها و جوامع بشري جست.

نيازهاي ثابت و متغير انسان

براي انسان وجوامع مي توان دو دسته نيازهاي ثابت و متغير تعريف كرد. بسياري ارزش هاي انساني برخلاف حوزه هاي روشي را مي توان در بخش نيازها و خواسته هاي ثابت دسته بندي كرد. اين دسته از امور ارتباط تنگاتنگي با ماهيت و هويت بشر و جامعه انساني دارد و فقدان آن به معناي فقدان انسانيت و يا جوامع انساني قلمداد مي شود.
از مهم ترين نيازهاي پايدار و خواسته هاي هميشگي بشر مي توان به سعادت توجه داد. سعادت به معناي خوشبختي، فضيلتي انساني است و هر كس و يا جامعه اي مي كوشد تا آن را به دست آورد. از اين رو نه تنها دغدغه فلاسفه و فرزانگان جامعه بلكه مطلوب و هدف هر بشر و يا جامعه اي است.
خوشبختي به عنوان فضيلت انساني داراي دو مولفه اصلي و اساسي است كه از آن به آرامش و آسايش ياد مي شود. آدمي مي كوشد تا به اين دو مطلوب به شكل دايمي و پايدار دست يابد و همه هدف وي آن است كه نه تنها آن را داشته باشد بلكه هرگز آن را از دست ندهد. اگر شرايط دنيوي به گونه اي بود كه بتواند آن را براي هميشه داشته باشد هرگز از دست يابي به چنين موقعيت و وضعيتي باز نمي ايستد. با اين همه مي داند كه دست يابي به خوشبختي جاويدان يعني آرامش و آسايش پايدار و هميشگي ممكن و شدني نيست.
اين جاست كه دين و آموزه هاي وحياني وارد ميدان عمل و انديشه مي شوند و جهاني ديگر را به عنوان جايي معرفي مي كنند كه قابليت و ظرفيت دست يابي به آرامش و آسايش جاويداني دارد. افزون بر آن روش ها و شيوه هايي را نيز نشان مي دهد كه مي توان با بهره گيري از آن به اين خوشبختي دايمي و جاويدان دست يافت.
با اين همه خوشبختي و سعادت دنيوي خود مطلوبي است كه همگان به شكل فردي و جمعي در جست وجوي آن هستند و از آن جايي كه بسياري از علل و عوامل ايجادي و يا بقايي خوشبختي به تنها قابل دست يابي نيست نهادهايي به عنوان دولت و حكومت شكل گرفته تا اين عوامل و شرايط را فراهم آورد.

هدف غايي حكومت ها

بنابراين ايجاد علل و عوامل و يا شرايط تحقق و يا بقاي خوشبختي و سعادت يعني آرامش و آسايش از مهم ترين مطالبات و خواسته هاي بشر و علت اصلي تشكيل و انگيزه ايجادي و غايي دولت ها و حكومت هاست.
با اين همه برخي از دولت ها و حكومت از وظيفه و يا وظايف اصلي و مسئوليت هايي كه به طور طبيعي بر عهده آن ها نهاده شده است غافل مي شوند و به اموري ديگري مي پردازند و آن را به شكل وظيفه و مسئوليت اصلي خويش قلمداد مي كنند. به عنوان نمونه از آن جايي كه دولت هاي اروپايي در سده هاي بيداري و بازگشت به عصر يوناني و رومي متأثر از ثروت بخشي از جامعه بودند كه از آنان به بورژوازي ياد مي شد خود را مديون اين بخش از جامعه دانسته و تنها وظايف و مسئوليت هاي خويش را در برابر اين قشر از طبقات اجتماعي جامعه خود تعريف و شناسايي مي كردند. اين گونه بود كه تاجران بي زمين و طبقه متوسط شهري كه از انباشت ثروت و سرمايه هاي تجاري به قدرت دست يافته بودند مهم ترين دغدغه دولت هاي جديد اروپايي شدند و آنان براي تأمين رضايت و خشنودي اين بخش از طبقات اجتماعي جامعه تلاش مي كردند. اين گونه شد كه دولت هاي جديد اروپايي نخست با هدف تأمين خواسته هاي اين طبقات شكل گرفته و سامان دهي شد و اكثريت مردم و خواسته هاي آنان ناديده گرفته شد و براساس آن سرمايه داري و سرمايه داران و برآورد نيازها و مطالبات و خواسته هاي آنان به عنوان وظايف و مسئوليت هاي دولت تعريف شد.
با اين همه ديري نپاييد كه دولت هاي جديد اروپايي نيز متوجه اكثريت جامعه شده و ناچار شدند تا در وظايف و مسئوليت خويش تغيير دهند و اهداف فراگيرتر و پايدارتري را درنظر گيرند تا بيش تر مردم را نيز با خود همراه و هماهنگ سازند. از اين روست كه نقش دولت هاي اروپايي جديد باز به سبب شرايط و مقتضيات جمعي بشري تغيير كرد و همان اهداف و وظايف اصلي يعني آسايش و آرامش جامعه و ملت دوباره به شكلي ديگر خودنمايي كرد و به عنوان وظيفه اصلي خود را بر آن ها تحميل كرد.

وظايف و مسئوليت دولت ها ازنظر قرآن مجيد

خداوند در آيات چندي به مسأله وظايف و مسئوليت هاي دولت ها توجه مي دهد. در همه اين وظايف و مسئوليت ها باتوجه به نگرش اسلام به انسان و جوامع انساني عنصر ايجاد شرايط مناسب براي رشد و تعالي جمعي بشر و دست يابي همگان به كمالات و بروز و ظهور استعدادها و ظرفيت هاي نهان در سرشت و ذات بشر به عنوان عنصر اصلي در وظايف و مسئوليت هاي دولت مورد توجه قرار گرفته است.
از اين روست كه اصلاح جامعه و حفظ شرايط مساعد و متناسب براي بهره برداري بشر از امكانات زيستي به عنوان وظيفه اصلي و مسئوليت اساسي دولت ها مطرح مي شود. بر اين اساس است كه دولت هايي كه بر خلاف اين شيوه و رويه عمل كرده و به جاي بسترسازي و فراهم كردن زمينه هاي مساعد و متناسب عمل كنند به عنوان دولت هاي فاسد مطرح مي شود. به نظر خداوند مردماني كه مديريت دولتي را به عهده مي گيرند و به جاي اصلاح امور فردي و جمعي به فساد مي پردازند و يا به جاي ايجاد بسترهاي آسايشي و آرامشي به بحران تغذيه و نسل و حرث و كشاورزي دامن مي زنند دولت هاي فاسدي هستند كه برخلاف وظيفه و مسئوليت هاي خويش عمل مي كنند. (بقره آيه 205)
خداوند به عنوان منشاي حكومت و اعطاي قدرت (بقره آيه 247و 251و 258 و آل عمران آيه 258) از دولت ها و حكومت ها مي خواهد كه جامعه را به گونه اي مديريت كنند كه مردم به عبوديت و عبادت خداوند روي آورند و زمينه هاي بندگي و عبوديت پروردگاري با به پاداشتن نماز فراهم آيد. (حج آيه41)
در حقيقت ايجاد بستر براي عبوديت مردمان از آن جايي به عنوان وظيفه و مسئوليت دولت ها مطرح مي شود كه عبوديت چيزي جز دست يابي آدمي به كمال نيست. براي اين كه ملتي به آرامش به عبوديت بپردازد نياز است تا دولت ازنظر امنيت غذايي تلاش كند و با تقويت كشاورزي و امنيت غذايي و افزايش طبيعي زاد و ولد فرصت برابر براي عبوديت و كمال يابي و اتصال با مبداي كمالي را فراهم آورد. از اين روست كه ايجاد امنيت اجتماعي (نور آيه 55) و امنيت غذايي و كشاورزي (بقره آيه 205) و فرصت برابر از نظر آسايشي با پرداخت زكات و كمك هاي اقتصادي به بينوايان و تنگدستان (حج آيه 41) به حاكميت دين و اجراي فرمان هاي الهي در سطح جامعه كمك كند. (نور آيه 55)
به سخن ديگر دولت ها براي اين كه جامعه اي را به سوي كمال سوق دهند و مردم را به اجراي فرمان هاي الهي تشويق و ترغيب كنند و حاكميت دين را در جامعه معنا بخشند لازم است كه زمينه ها و بسترهاي متناسب آن را با ايجاد فضاي امنيت اقتصادي و غذايي و اجتماعي و مانند آن فراهم كنند تا مردم دغدغه امنيت غذايي و اجتماعي و مانند آن را نداشته باشند.

لزوم تهيه ساز و كار مناسب

بر اين اساس است كه امر به معروف و نهي از منكر در جامعه معنا مي يابد؛ زيرا فرصت هاي برابري براي همگان فراهم آمده است و جامعه مي تواند در فضاي سالم براي دست يابي به كمال حركت كند و هنجارها و معروف ها و پسنديده هاي عقلاني و عقلايي و شرعي را به مورد اجرا گذارد و از منكرات و زشتي هاي عقلي و عقلايي و شرعي باز دارد؛ زيرا زماني مي توان از منكرات و زشتي ها در جامعه جلوگيري به عمل آورد كه جايگزين مناسب و متناسبي براي آن مطرح ساخت. هرگاه خداوند از امري به عنوان منكر نهي مي كند به جاي آن جايگزين معروفي را مطرح مي سازد. اين معرفي جايگزين به دو شكل حكم كلي و معرفي مصداق عيني و ملموس مي باشد.
به عنوان نمونه هنگامي كه حضرت لوط قوم خود را از امر شنيع لواط باز مي دارد و مردمان را به امر كلي و مفيد و معروفي چون نكاح و زناشويي امر و فرمان مي دهد نه تنها به بيان حكم جايگزين در حوزه قانوني اشاره مي كند بلكه مصداق ملموس و در دسترسي را نيز براي انجام عمل به معروفي چون نكاح نيز معرفي مي كند و به صراحت مي فرمايد: هولاء بناتي هن اطهر لكم فاتقوالله؛ اين هم دختران من كه براي شما پاك تر هستند پس از پلشتي ها و زشتي هاي اخلاقي و هنجاري دوري ورزيد و به خدا پناه بريد. (هود آيه 78)
به عنوان نمونه هنگامي كه از مصرف بنزين و ماشين هاي بنزين سوز به عنوان عمل زشت و منكر قانوني ياد مي شود و قانون براي محدوديت مصرف بنزين به تصويب مي رسد مي بايست براي آن يك جايگزين قانوني كه معروف و پسنديده است نيز سخن گفت. كه در اين مثال مي تواند گاز طبيعي باشد. با اين همه معرفي كردن بنزين به عنوان منكر قانوني و حتي معرفي گاز طبيعي به عنوان معروف قانوني نمي تواند به تنهايي كفايت كند بلكه بر دولت است تا با ايجاد جايگاه هاي مناسب و به تعداد مورد نياز زمينه اجرايي معروف قانوني را فراهم آورد.
همين مسئله را مي توان درباره اوقات فراغت جوانان و نوجوانان مطرح كرد كه تنها تصويب قانون هاي خوب و معرفي موارد بد كفايت نمي كند بلكه مي بايست دولت با ايجاد مراكزي كه فرصت هاي عمل به معروف ها و امور پسنديده را فراهم مي آورد به قانون فرصت اجرا را دهد. تنها تصويب قوانين بازدارنده كفايت نمي كند چنان كه تنها تصويب قوانين جايگزين نيز نمي تواند به تنهايي جامعه را به سوي كار خير و نيك سوق دهد بلكه لازم و ضروري است كه براي جايگزين فرصت ها ظهور و بروز داد و مصاديق و مواردي عيني و ملموس را در اختيار جامعه قرار داد.

تأمين امنيت

به هر حال از وظايف و مسئوليت هاي دولت ها تأمين امنيت كامل و جامع است كه به شكل هاي پيش گفته مي تواند تحقق يابد. البته اين همه آن وظايفي نيست كه برعهده دولت ها گذاشته شده است بلكه قرآن برقراري نظم و دفاع از جان و مال مردم را به عنوان وظيفه دولت ها مطرح مي سازد. (بقره آيه 246 و 251 و يوسف آيات 99 تا 101)
اطلاع رساني

شفاف و صحيح

از ديگر وظايف ديگر دولت ها مي توان به اطلاع رساني شفاف و صحيح و به موقع اشاره كرد، زيرا تنها راه براي مقابله با شايعات آن است كه دولت به موقع و به درستي اطلاع رساني كند و فرصتي را براي ايجاد فقدان امنيت رواني به دشمنان و افراد بيمار دل ندهد. (نساء آيه 83)

وحدت و همگرايي

دولت ها به حكم اين كه با وحدت و همگرايي مردم جامعه شكل گرفته است و همگرايي در روش و هدف و همسويي آنان موجب شده است تا دولت ها به وجود آيد بنابراين بر دولت هاست تا وحدت اجتماعي را حفظ كنند و با علل و عوامل تفرقه افكن مقابله كنند. دست يابي به اهداف و انجام درست وظايف دولت ها در سايه وحدت جمعي جامعه و همراهي همه اقشار آن شدني است. در زمان وحدت است كه همه توان و ظرفيت ها مديريت و به سمت و سويي كه كمال جامعه در آن است هدايت مي شود. از اين روست كه خداوند اطاعت از مديريت جامعه و هم سويي با آن را از وظايف دولت و ملت مي داند و به شكل متقابل به آن اشاره مي كند. به اين معنا كه دولت ها موظف هستند كه وحدت اجتماعي را براي دست يابي به اهداف دولتي حفظ كند و بر مردم است كه در محور اهداف تعيين شده و روش هاي برنامه ريزي شده و راهبردهاي تبيين شده شفاف و روشن حركت كنند و با اطاعت از فرمان هاي دولتي آن را ياري رسانند.(نساء آيه 59)

تدبير امور اقتصادي

تدبير امور اقتصادي در همه مراحل از برنامه ريزي و مديريت توليد و توزيع و بيان الگوهاي درست مصرف (بقره آيه 205 و توبه آيه 60) و نيز رعايت حقوق مردم و داوري و قضاوت عادلانه و مبارزه با ظلم فردي و جمعي (ص آيه 26) و مجازات گناهكاران و دوري از اذيت و آزار بي گناهان به هر عنوان (يوسف آيه 78 و 79) از جمله وظايف و مسئوليت هاي دولت هاست كه در قرآن به آن اشاره شده است.

مبارزه با ظلم

مبارزه با ظلم و تلاش با كساني كه مي كوشند تا مقررات اجتماعي و قوانين كمالي جامعه را تخريب كنند و آن را سبك و بي فايده جلوه دهند و قانون شكني كنند (كهف آيه 87 ي 88) و نيز كمك به رهايي همه مستضعفان زمين و روشنگري و تبيين حقوق آنان و تحريك آنان و كمك به آنان براي مبارزه با ظالمان و مستكبران از ديگر وظايفي است كه خداوند در آيه 75 سوره نساء به آن اشاره مي كند.
اين ها مهم ترين و اساسي ترين وظايف و مسئوليت هاي حكومت از نظر قرآن است كه به عنوان وظايف ثابت و هميشگي براي دولت ها در همه زمان ها و در همه جوامع و مناطق جغرافيايي زمين مطرح شده است و از دسته اهداف و در نتيجه وظايف و مسئوليت هاي پايدار و دايمي دولت هاست كه زمان و آثار آن بر آن تأثيري ندارد و در دام مقتضيات زمان و مكان نمي افتد.

مقالات مشابه

اصل رحمت در حکمرانی از منظر قرآن

نام نشریهقرآن، فقه و حقوق اسلامی

نام نویسندهمحمد جواد ارسطا, سیداحمد حبیب‌نژاد

نقدی بر نظریه بیگانگی قرآن با سیاست (با الهام از اندیشه سیاسی امام خمینی(ره))

نام نشریهآموزه‌های قرآنی

نام نویسندهمحمد واعظ‌زاده خراسانی, محمد امامی, علی‌اکبر رستمی

نظريه حاكميّت در ديدگاه اسلام

نام نویسندهمحمدرضا کریمی والا

سياست و حكومت در قرآن

نام نویسندهمحمدهادی معرفت

پادشاهى

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهعلی اسدی

نقش حكومت در دگرگونى اجتماعى

نام نشریهحکومت اسلامی

نام نویسندهسیدمحمدباقر حکیم

حكومت ازمقوله وكالت نيست

نام نشریهحکومت اسلامی

نام نویسندهحسن ممدوحی

آیاتی درباره حکومت

نام نویسندهمحمدهادی معرفت

درآمدى بر اهداف حكومت از ديدگاه قرآن كريم

نام نویسندهعلی نعیم‌الدین خانی

حكومت و حاكمان در قرآن

نام نویسندهخلیل منصوری