گزارشي از ترجمه هاي ژاپني قرآن كريم
ساوادا صفا، محمد القائم
در طول هشتاد سال گذشته، يعني از سال 1920 تا سال 2000 ميلادي، سيزده ترجمه از قرآن مجيد به زبان ژاپني، با تلاش و همت دوازده مترجم مسلمان و غير مسلمان ژاپني انجام شده كه بيشتر آنها چاپ و منتشر شدهاند. در نخستين كوششهايي كه براي ترجمه قرآن مجيد به زبان ژاپني توسط تني چند از انديشمندان ژاپني صورت گرفت، تأكيد بر مقايسه قرآن با كتابهاي اديان ديگر بود. بجز يكي دو مورد كه مترجمان به تبيين و توضيح آيات پرداختهاند، ديگران همان هدف نخستين را دنبال كردهاند. با اين حال در بسياري از موارد، ترجمهها از توضيحاتي كه به فهم بيشتر قرآن كمك ميكنند، خالي هستند.علاوه بر اين، محصور بودن ژاپن در ميان آبها و عدم ارتباط آن با كشورهاي ديگر و نيز ممنوع بودن تبليغ اديان ــ كه از اواخر قرن شانزدهم توسط حاكمان فئودال اعمال ميشد ــ عملاً موجب قطع ارتباط فرهنگي اين كشور با ساير نقاط جهان به مدّت سيصد سال يعني تا نيمه دوّم قرن نوزدهم گرديد. به همين سبب ژاپن نتوانست به اديان ديگر به ويژه مسيحيّت و اسلام كه در آن دوران به طور وسيعي گسترش يافته بود نزديك شود. اما در ميان متفكران ژاپني، افراد معدودي وجود داشتند كه مشتاق آشنايي با اصول اسلام و خواندن قرآن كريم بودند. در آن روزگار، يعني هشتاد سال پيش، مطالعه زبان عربي كه زبان قرآن است كار چندان آساني نبود. بر اين اساس، براي رفع نياز افراد علاقهمند به معاني قرآن، ترجمه قرآن به زبان ژاپني آغاز شد.
ما در اين مقال برآنيم تا ترجمههاي ژاپني قرآن مجيد را مورد بررسي قرار دهيم و به ويژگيها و خصوصيات هر يك اشارهاي كنيم.
1. نخستين ترجمه كامل قرآن كريم به زبان ژاپني، توسط فردي به نام ساكاموتو ري سيو (كِن ايچي)1 انجام شد. اين ترجمه با نام ژاپني Koran-kyo در سال 1920 در دو جلد از مجموعهاي پانزده جلدي به نام «كليات كتابهاي مقدس جهان» با همت «انجمن نشر و توزيع كتابهاي مقدس جهان»2 چاپ و منتشر گرديد، كه جلد اول آن 419 صفحه و جلد دوم آن 428 صفحه داشت.
ساكاموتو مترجم اين قرآن، فارغ التحصيل دانشكده ادبيات دانشگاه توكيو بود. وي مسلمان نبود و به زبان عربي اندكي آشنايي داشت. ساكاموتو در مقدمه ترجمهاش به اين مطلب اشاره كرده است كه در كار خود از برخي ترجمههاي غير عربي كه توسط بعضي از مترجمان از جمله جُرج سِيْل (1736-1697م)، جِي. اِم. رادوِل (1900-1808م) و ادوارد هنري پالمر (1900-1808م) انجام گرفته، استفاده كرده است.
به نظر ميرسد ساكاموتو كه در دانشكده ادبيات دانشگاه توكيو درس تاريخ ميخوانده، به زبان انگليسي نيز تسلط داشته است؛ چنان كه در همان سالها وقتي تاريخ مغرب زمين را به عنوان بخشي از تاريخ جهان مطالعه ميكند، متوجه اين نكته ميشود كه اسلام كمك فراواني به پيشرفت تمدن جهان نموده است، و همين عامل توجه او را به مطالعه اسلام جلب ميكند. وي در سال 1903 كتابي به نام تاريخ جهان منتشر ساخت. ساكاموتو در پايان ترجمهاش از قرآن، به آشنايي نزديكي كه از نظر فكري با اسلام پيدا كرده بود، اشاره نموده و اين آرزو را كه بتواند درباره اسلام به عنوان يك مذهب توضيحاتي بنويسد، ذكر كرده است.
او علاوه بر ترجمه قرآن كريم، تاريخ زندگي پيامبر اكرم(ص) را نيز به نام زندگينامه محمد با سبكي شيوا و دلپذير نوشته است. در دوراني كه ترجمه او از قرآن در ميان مردم ژاپن انتشار يافت، ژاپنيها مطالعه چنداني درباره اسلام و زبان عربي نداشتند، و به همين دليل امكان ارزيابي اين ترجمه نيز وجود نداشت. علاوه بر اين، چون اين ترجمه از روي ترجمههاي انگليسي انجام شده بود، واژههاي قرآني در آن فاقد هرگونه توضيح روشن بود، و اين غربت تا آن جا كشيده شد كه براي تبيين آن اصطلاحات، از واژههاي مذهبي مكتب بودايي كه در ادبيات مذهبي ژاپن كاربُرد دارد، استفاده ميشد. به كارگيري واژههاي مترادف از اناجيل اربعه كه در آن زمان به طور كامل ترجمه و منتشر شده بود، و حتي استخدام عباراتي از مكتب كنفوسيوس كه از گذشته تأثير زيادي بر فرهنگ ژاپني نهاده بود، از جمله كارهايي بود كه در توضيح واژههاي قرآني مورد توجه قرار ميگرفت.
اطلاعات محدود مترجم از زندگي مردم عربستان در آن روزگار، زمينه اشتباهات و ابهامهايي را در ترجمه او به وجود آورده است. با اين همه، ترجمه قرآن، خوانندگان ژاپني را براي نخستينبار با چهره قرآن كريم آشنا كرد و به آنان شناختي نسبي از اسلام و قرآن ارزاني داشت.
در سالهاي ميان 1920 تا 1940 ميلادي، به دنبال تحولاتي كه در ژاپن و ديگر نقاط جهان از نظر صنعت و توسعه تكنولوژيهاي ارتباطي پيش آمد، جهان به كلي دگرگون شد. در اين دوران، و به دنبال انتشار آثاري در مورد قرآن و اسلام در ژاپن، ژاپنيها به تاريخ اسلام به عنوان بخشي از تاريخ دنيا و جغرافياي مذهبي جهان، علاقه خاصي پيدا كردند، به گونهاي كه در حوالي سال 1930، انديشمندان ژاپني به مسائل سياسي و اقتصادي مسلمانان آسيا توجه بيشتري مبذول داشتند و مطالعه گستردهتر اسلام را در راستاي آشنايي بيشتر با مسلمانان جهان مورد تأكيد قرار دادند.
2. دومين ترجمه ژاپني قرآن مجيد با همكاري سه نفر به نام آريگا آماد3، تاكاهاشي گورو4 و ياماگوچي ميزوهُ5 به انجام رسيد. اين ترجمه با عنوان ژاپني Sei-Koran-Kyo در سال 1938، همزمان با بناي مسجد توكيو، در يك جلد به كوشش «انجمن نشر و توزيع كتاب مقدس قرآن»6 در ژاپن چاپ و منتشر گرديد.
در اين ترجمه گروهي، تاكاهاشي مسئول ترجمه بود و آريگا كار چاپ و انتشار آن را برعهده داشت. تاكاهاشي به عنوان محور انجام اين مهم، در تكميل كار دشوار ترجمه ژاپنيِ انجيل نيز كمك فراواني كرده بود. اين ترجمه در اصل، در سالهاي 1807 تا 1911 توسط اِن. براون، مبلّغ امريكايي ساكن ژاپن و نيز جي.سي. هپبورن انجام شده بود.
در سال 1887 نيز ترجمه كاملي از متون قديم و جديد انجيل به زبان ژاپني انتشار يافت. تأثير اين ترجمهها بر افكار و ادبيات و اعتقادات مذهبي مردم ژاپن بسيار چشمگير بود. تاكاهاشي در دوران نوجواني در زمينه تبليغ مسيحيت تلاش فراواني كرد و از اين رهگذر، آثار ادبي و ترجمههاي فراواني از خود باقي گذاشت. اما از اين كه از چه زماني آشنايي وي با آريگا آغاز شد و اسباب ترجمه ژاپني قرآن فراهم آمد، اطلاعي در دست نيست. آريگا كه در ترجمه ژاپني قرآن با تاكاهاشي همكاري داشت، در جواني به قصد تجارت عازم هند شد. او كه فردي مسيحي بود، هنگام اقامت در بمبئي تحت تأثير افكار مسلمانان و مطالعات اسلامي خود قرار گرفت و مسلمان شد. واژه «آماد» در نام وي، تغيير يافته واژه اسلامي «احمد» است. او چندي بعد، از فعاليتهاي بازرگانياش دست كشيد و وقت خود را صرف تبليغ اسلام كرد. براي اين كار احساس ميكرد كه بايد به هر طريقي كه ممكن است از قرآن شناخت بيشتري پيدا كند. آريگا خود نيز به انتشار ترجمهاي روان و سليس اشتياق فراوان داشت. اين ترجمه كه در قطع كوچك انتشار يافت، تمامي 114 سوره قرآن را در 878 صفحه در بر داشت. ترجمه مزبور فاقد مقدمه، تفسير و هرگونه حاشيه بود و از متن عربي قرآن نيز خالي بود و ترتيب سورهها در آن با چاپهاي معمولي قرآن تفاوت داشت و به نظر ميرسيد كه براساس ترجمه انگليسي رادوِل تدوين شده باشد.
3. يك محقق تواناي ژاپني به نام اوكوبو كوجي7 كه عمر خود را صرف مطالعه و تحقيق درباره اسلام كرده بود، تنها سه سوره اوّل قرآن كريم را با همكاري «مركز پژوهشهاي قرآن» به زبان ژاپني ترجمه كرد. اين ترجمه ناقص در سال 1950 با نام Hoyaku-Koran توسط انتشارات توكوشواين8 در ژاپن چاپ و منتشر گرديد.
اگر از ديدگاه اسلامي به اين گونه ترجمهها توجه شود، شايد انجام اين كارها، آن هم توسط يك غير مسلمان، فاقد هرگونه ارزش به شمار آيد؛ اما نبايد فراموش كرد كه به هر حال همين تلاشها زمينه را براي ترجمههاي معتبر قرآن در سالهاي بعد فراهم كرد و موجب آشنايي بيشتر مردم ژاپن به ويژه دانشمندان ژاپني با اسلام شد.
4. محققي ديگر به نام اوكاوا شومهاي9 تمام قرآن را به زبان ژاپني ترجمه كرده است. اين ترجمه با نام Koran، پنج سال پس از جنگ جهاني دوم، يعني در فوريه 1950 توسط انتشارات «ايوانامي شوتن»10 در 863 صفحه چاپ و منتشر گرديد. در آن دوران، بيشتر كشورها در حال بازسازي خود بودند، اما ويراني در بيشتر شهرهاي ژاپن همچنان به چشم ميخورد. تهيه مواد چاپي به ويژه كاغذ با مشكلات فراواني رو به رو بود. از اين رو انتشار ترجمهاي از قرآن مجيد در آن دوران، اقدامي كاملاً استثنايي به شمار ميآمد، به ويژه آن كه در برابر چاپ و انتشار آن، سودي نصيب مترجم نميشد. به همين جهت براي بسياري از ژاپنيها كه اطلاعي از علاقهمندي اوكاوا به قرآن نداشتند، درك اين معني مشكل بود كه چرا وي دست به كاري زده است كه توجيه اقتصادي چنداني ندارد. پيش از جنگ، روحيه نظامي فرماندهان ژاپني به نحوي بود كه رژيم حاكم بر آن كشور در سوداي تهاجم به چين و منچوري لحظه شماري ميكرد و مردم ژاپن نيز مجبور بودند تحت عنوان ميهنپرستي به درخواست نظاميان گردن نهند. شعار دستيابي به استقلال ملي آسيا كه اوكاوا نيز از طرفداران سرسخت آن بود، محور اتحاد عمومي شده بود. با شكست ژاپن در جنگ و استقرار نيروهاي اشغالگر كه توسط امريكا سازماندهي ميشد، اوكاوا دستگير شد و به اتهام همكاري در جنگ به زندان افتاد.
در نخستين روز محاكمه (30 مه 1946) اوكاوا در دادگاه، رفتاري غير عادي از خود نشان داد تا آنجا كه او را براي تحقيق بيشتر از دادگاه بيرون بردند. آزمايشهايي كه از سوي پزشكان امريكايي و ژاپني از وي به عمل آمد، نشان ميداد كه وي به نوعي بيماري رواني مبتلا شده است. سرانجام محاكمه او به بعد از معالجهاش در بيمارستان موكول شد، كه آن هم نهايتا مسكوت ماند. پس از اين ماجرا، جز برخي از نزديكانش، كسي از محل زندگي او اطلاعي نداشت؛ به همين دليل در آن اوضاع آشفته پس از جنگ، نام اوكاوا به طور كامل از خاطرهها رفت؛ ولي اين حقيقت كه چگونه اوكاوا پنج سال پس از جنگ، قرآن مجيد را ترجمه كرد و آن را منتشر ساخت، تعجب مردم را برانگيخته بود. شايد نگاهي كوتاه به زندگي او تا حدودي بتواند پاسخ اين سؤال را روشن كند. اوكاوا در سال 1886 در منطقه ياماگاتا در شمال ژاپن به دنيا آمد. پس از پذيرفته شدن در بخش فلسفه دانشكده ادبيات دانشگاه توكيو با انديشههاي شرقي و فلسفه هندو آشنا شد. چندي بعد در شركت راهآهن جنوب منچوري كه در آن زمان يك شركت ملي ژاپني بود، مشغول به كار شد. او غير از تلاشهاي معمول خود به كارهاي ادبي گوناگوني نيز اشتغال داشت و به عنوان يك كارشناس علوم نظري در مباني انديشهها و تفكرات مردم ژاپن نيز اشتهار يافت.
اوكاوا يك پژوهشگر جدي در رشته حقوق بود و به همين دليل پس از چندي از دانشگاه توكيو كه عاليترين مركز آموزشي در ژاپن است، دكتراي حقوق گرفت. عنوان رساله دكتراي او «مطالعه خط مشي مستعمراتي شركت انگليسي هندشرقي» بود. از نوشتههاي اوكاوا بر ميآيد كه وي در دوران تحصيل در دبيرستان، داستان زندگي حضرت محمد(ص) را مطالعه نموده و دورهاي آموزشي درباره اسلام ديده است. اما روندي كه به طور كلي اوكاوا را به مطالعات اسلامي و نهايتا به گرايش به سوي اسلام هدايت ميكرد آشنايي او با آثار گوته بود؛ چنان كه خود در نخستين بخش مقدمه ترجمهاش از قرآن مجيد به اين نكته اشاره كرده است. اوكاوا پس از آن، تا پايان عمر خود مطالعه درباره اسلام را ادامه داد.
اوكاوا در سي سالگي كار ترجمه قرآن را آغاز كرد. ترجمه او به صورت پيوسته تا سوره توبه در يك مجله محلي به چاپ ميرسيد. او همزمان كتاب الحديث را ترجمه كرد و زندگينامه حضرت محمد(ص) را نيز نوشت. در سال 1942 كتابي تحت عنوان آشنايي با اسلام منتشر ساخت. اين كتاب در ميان كتابهايي كه در ژاپن درباره اسلام منتشر شده است، با ساختاري منطقي، به فهم و درك اسلام به عنوان يك دين اصيل كمك فراواني ميكند.
اوكاوا پس از گذراندن دوران نقاهت در بيمارستان و بهبودي نسبي، به فكر عملي ساختن آرزوي ديرينهاش، يعني ترجمه قرآن مجيد افتاد. چندي بعد، كار را آغاز كرد و مدت دو سال وقت خود را صرف انجام اين كار بزرگ نمود. سرانجام اين ترجمه در سال 1950 به چاپ رسيد.
اوكاوا با اين كه پيامبر اسلام(ص) را بسيار ميستود و مطالعات فراواني درباره اسلام داشت، خود مسلمان نشد و سرانجام در سال 1959، در سن 71 سالگي دفتر زندگي پرحادثهاش بسته شد. اوكاوا با وجود اطلاعات فراواني كه در زمينههاي مختلف از جمله اسلام داشت و بر چند زبان خارجي مسلط بود، به زبان عربي احاطه كافي نداشت. از اين رو، در يادداشتي كه در اين زمينه از او به جاي مانده، چنين آمده است: «تنها يك مسلمان پرهيزگار آن هم با تسلط به زبان عربي قادر خواهد بود قرآن مجيد را آن چنان كه شايسته است ترجمه كند».
5. يك مسلمان ژاپني به نام اوكاوا هارومي11 در سال 1954 قرآن كريم را به زبان ژاپني ترجمه كرد و آن را به دولت پاكستان اهدا نمود. از چاپ يا عدم چاپ آن در پاكستان، اطلاعي در دست نيست.
6. يك اسلامشناس معروف ژاپني به نام توشي هيكو ايزوتسو12 تمام قرآن را به زبان ژاپني ترجمه كرد. اين ترجمه در سال 1957 با نام Koran در سه جلد و در 952 صفحه به همت انتشارات ايوانامي شوتن به چاپ رسيد، و در سال 1962 نيز تجديد چاپ شد. نخستين چاپ اين ترجمه به دليل اشتباهات و برداشتهاي نادرستي كه در آن وجود داشت با خشم مسلمانان ژاپن رو به رو گرديد و در نتيجه چاپ مجدد آن متوقف شد، تا آن كه در سال 1980 انجمن اسلامي ژاپن توانست به كمك عدهاي از كارشناسان علوم اسلامي و قرآني اشتباهات آن را رفع و زمينه تجديد چاپ آن را فراهم كند. شكل جيبي و قيمت ارزان اين ترجمه باعث پخش وسيع آن در سطح جامعه شد؛ چنان كه امروز نيز پس از گذشت 43 سال از نخستين چاپ آن، به آساني ميتوان در كتابفروشيهاي سراسر ژاپن به آن دست يافت.
بارزترين ويژگي اين ترجمه آن است كه مترجم آن از محققان برجسته اسلامشناس بود و به زبان عربي تسلط كامل داشت. لذا اين ترجمه به طور مستقيم از متن عربي برگردانده شده است و از اين جهت با ترجمههاي ديگر فرق دارد.
توشيهيكو ايزوتسو در سال 1914 به دنيا آمد. پس از گذراندن دورههاي اوليه تحصيل وارد دانشگاه «كِه اي اُ»13 شد و به مطالعه فلسفه و زبانشناسي پرداخت و زبانهاي خارجي متعددي فراگرفت و به زبان عربي تسلط كاملي پيدا كرد. ايزوتسو طي سالهاي طولاني با سرپرستي مؤسسه مطالعات فرهنگي و زبانشناسي دانشگاه «كِه اي اُ» مطالعات اصلي خود را سامان داد و دانشجوياني نيز در اين زمينه تربيت كرد، و بعدها به عنوان استاد مدعو دانشگاه مك گيل كانادا، نقش برجستهاي در پيشرفت مطالعات اسلامي در خارج از كشور ايفا كرد. او با دانشگاه تهران و دانشمندان برجسته ايراني نيز تماسهاي علمي فراوان داشت و چندينبار به ايران سفر كرد.
ترجمه ژاپني قرآن مجيد كه توسط پروفسور ايزوتسو به نگارش درآمد، سبك محاورهاي خاصي دارد كه ارتباط نزديكي را با خواننده برقرار ميكند. البته اين سبك آزادنويسي در نگارش، موجب بروز اشتباهات و تعابير نادرست در ترجمه گرديد كه با واكنش مسلمانان ژاپن مواجه شد. با اين حال، مترجم در مقدمه ترجمهاش در دفاع از سبك خود مينويسد:
«تا زماني كه قرآن به زبان عربي است ميتوان آن را كتاب مقدس ناميد، اما در ترجمه به زبانهاي ديگر، به نوعي توضيح و نوشتار تبديل ميشود كه چيزي جز يك اثر ادبيِ معمولي نيست، و به همين دليل اين ترجمه ژاپني، ديگر يك كتاب مقدس نميتواند باشد.»
ايزوتسو در اشاره به مشكل بزرگي كه در ترجمه قرآن با آن مواجه بوده است ميافزايد:
«هرچه دانش خود را در زمينه فهم زبان عربي عمق ميبخشيم، مشكلات ترجمه قرآن كريم از زبان اصلي به زبانهاي ديگر را بيشتر احساس ميكنيم، تا آن جا كه حتي به نظر ميرسد انجام چنين كاري تقريبا محال است.»
در پايان بايد بيفزاييم كه وي به رغم تحقيقات و مطالعات عميقش درباره ابعاد مختلف دين اسلام، مسلمان نشد و چند سال قبل در گذشت.
7. تاناكا شيرو14 نيز تمام قرآن را به زبان ژاپني ترجمه كرد. اين ترجمه با عنوان معاني قرآن شگفتانگيز15 در سال 1972 به همت «شركت ژاپني صنعت و تجارت»16 در ژاپن به چاپ رسيد.
8. سه محقق ژاپني به نامهاي فوجي موتو كاتسوجي17، بان ياسوناري18 و ايكدا اُوسامو19 قرآن را با همكاري يكديگر به زبان ژاپني ترجمه كردند. كاتسوجي كار چاپ و انتشار را بر عهده داشت و كار ترجمه بر عهده آن دو تن ديگر بود. اين ترجمه به طور مستقيم از متن عربي قرآني كه در سال 1923 در مصر به چاپ رسيده بود، انجام شد. ناشر اين ترجمه، «انتشارات مركزي افكار عمومي»،20 يكي از خوشنامترين ناشران ژاپني است كه توانست آن را در سال 1979 در يك جلد به نام Koran به عنوان يكي از سلسله شاهكارهاي جهاني به چاپ برساند.
در اين ترجمه به جاي به كارگرفتن مترادفهاي نامأنوس مذهبي، از اصطلاحات رايج در زبان ژاپني استفاده شده و توانايي علمي اغلب خوانندگان ژاپني در درك معاني اين كتاب مقدس در نظر گرفته شده است. به همين سبب تعصب خاصي در حفظ چهار چوب مفاهيم آن به كار نرفته و به منظور آشنايي بيشتر خوانندگان، توضيحات فراواني در ضمن ترجمه و در حاشيه آن آورده شده است. از همين رهگذر است كه پارهاي كاستيها نيز در آن راه يافته است. اين ترجمه به آساني در كتابفروشيهاي سراسر ژاپن يافت ميشود و در كتابخانههاي مراكز آموزشي نيز به طور گسترده مورد استفاده قرار ميگيرد.
چنان كه پيشتر اشاره شد، طي سالهاي 1920 تا 1970، حدود هفت ترجمه به زبان ژاپني از قرآن مجيد انتشار يافت كه صرف نظر از فراز و نشيبهاي كيفي، تا حدودي در آشنا ساختن مردم ژاپن با قرآن نقش بسزايي داشتند؛ گرچه اين واقعيت را نميتوان ناديده گرفت كه متأسفانه بيشتر مترجمان آنها مسلمان نبودهاند. از اين رو، همه بر اين قول اتفاق نظر دارند كه ترجمه قرآن كريم به زبان ژاپني، وظيفهاي است كه بايد از سوي يك مسلمان متخصص ژاپني به صورتي شايسته انجام پذيرد.
9. يكي ديگر از ترجمههاي ژاپني ترجمهاي است كه آن را شيخ الاسلام مسلمانان ژاپن حاج عمر ميتا ريوايچي21 انجام داده است. اين ترجمه با عنوان Sei-Koran نخستين بار در سال 1972 و سپس در سال 1982 به همت «انجمن اسلامي ژاپن» چاپ و منتشر گرديد. ترجمه مزبور صرف نظر از اين كه توسط يك محقق مسلمان ژاپني انجام شده، داراي ويژگيهاي خاص و منحصر به فردي نيز هست. در اين ترجمه هر آيه از متن عربي در برابر برگردان ژاپني آن قرارداده شده و در حاشيه نيز يادداشتهاي كوتاهي درباره آيات آمده است.
نگاهي به زندگي حاج عمر ميتا رهبر مسلمانان ژاپن، ما را تا حدودي با روند زندگي او و چگونگي مسلمان شدنش آشنا ميسازد. او جايگاه خاصي در ميان مسلمانان ژاپن داشت و برجستهترين فرد در تاريخ معاصر اسلام در ژاپن به شمار ميرفت. حاج عمر ميتا در نوزدهم دسامبر 1892 در يك خانواده سامورايي در شهر فوچو واقع در منطقه ياماگوشي و در بخش غربي يكي از جزيرههاي اصلي ژاپن «هونشو» ديده به جهان گشود. شرايط سخت زندگي و ناتواني جسمياش كه از دوران كودكي او را آزار ميداد موجب شد تا ديرتر از همسالان خود، سالهاي تحصيلي را پشت سر بگذارد. به همين جهت در سن 24 سالگي از دانشكده بازرگاني ياماگوشي فارغ التحصيل شد و اندكي پس از فراغت از تحصيل عازم چين شد؛ كشوري كه از مدتها قبل آرزوي رفتن به آن جا را داشت. نام چين براي ريوايچي، از دوران كودكي نامي آشنا بود و جنگهاي چين و ژاپن او را در مورد چين، كنجكاوتر كرده بود. سفر وي به چين و ديدارش از اين كشور، به او اين فرصت را نيز داد تا با اسلام آشنا شود. ريوايچي، در زمينه پزشكي هم مهارتهايي داشت؛ از اين رو با سفر به نقاط مختلف چين و اشتغال به كار پزشكي، با مردم آن كشور آشنايي فراواني پيدا كرد و همزمان زبان چيني را نيز آموخت و تجربههاي فراواني در زندگي كسب كرد. ريوايچي در طول اين مدت تحت تأثير افكار مسلمانان چيني قرار گرفت و با مباني اسلام آشنايي فراواني پيدا كرد، تا آن جا كه در سال 1920، در يك مجله ژاپني كه در زمينه اقتصاد خاور دور تحقيق ميكرد، مقالهاي تحت عنوان «اسلام در چين» به رشته تحرير درآورد. بررسي زندگي ريوايچي نشان ميدهد كه او قبل از سفر به چين نيز آشنايي مختصري با اسلام داشته است.
10. يك مسلمان ژاپني به نام علي آبه هارو22 فقط سي و هشت سوره از قرآن كريم را به زبان ژاپني در آورد كه البته متن عربي قرآن همراه با ترجمه ژاپني و انگليسي نيز در آن درج شده است. اين ترجمه ناقص با نام Sei-Quran در سال 1982 توسط انتشارات «تاني زاوا شوبو»23 در ژاپن چاپ و منتشر گرديد.
11. نويسنده اين مقاله نيز پس از سالها تلاش، سرانجام يازدهمين ترجمه كامل قرآن كريم به زبان ژاپني را با عنوان قرآن، تقديم به خوانندگان24 به انجام رسانيد. اين ترجمه در سال 1988 با كمك مالي برخي از مسلمانان نيكوكار ژاپني در شمارگاني محدود چاپ شد و بين مسلمانان ژاپن توزيع گرديد.
نويسنده، علاوه بر ترجمه فوق، دو بار ديگر نيز قرآن را با اسلوبي جديد به زبان ژاپني درآورده است. اين دو ترجمه را ميتوان دوازدهمين و سيزدهمين ترجمه قرآن به زبان ژاپني به شمار آورد. نخستين آنها در 27 ژانويه سال جاري با هزينه شخصي در چند جلد و در ششصد صفحه در شمارگاني محدود به چاپ رسيد، و دومين آنها نيز حروفچيني و آماده چاپ شده است. ذكر اين نكته لازم است كه اين دو ترجمه جديد، در تهران، در هشتمين نمايشگاه بينالمللي قرآن كريم در معرض ديد علاقهمندان قرآن قرار داده شد.
پی نوشتها
1. Sakamoto Reisyu (Kenichi).
2. Sekai - Seiten - FUKYU Kai.
3. Ariga Amad.
4. Takashi Goro.
5. Yamaguchi Mizuho.
6. Sei-Koran Kyo Kanko Kai.
7. OËkubo Koji.
8. Toko Shoin.
9. OËkawa Shumei.
10. Iwanami Shoten.
11. Ukawa Harumi.
12.Toshi Hiko Izutsu.
13. Keio.
14. Tanaka, Shiro.
15. Hiten-Koran-No-Chie.
16. jitsugyo-no-nihon sha.
17. Fujimoto Katsuji.
18. Ban Yasunari.
19. Ikeda Osamu.
20. Chuo-KoÎron Sha.
21. Haj Omar Mita Ryoichi.
22. Ali Abe Haruo.
23. Tanizawa Shobo.
24. Kin-hissha-Quran.