اعجاز اقتصادي قرآن، آموزه ها یا نظام هایي از آموزه های اقتصادی قرآن است كه بشر هیچ گاه نمی تواند بدون بهره گيري از دين به آن سطح برسد، از اینرو قابل تحدي نيز می باشد.
معارف قرآنی در هرکدام از قلمروهاي عمده اقتصادي اسلام، از قبیل جهان بيني اقتصاد قرآني، ايدئولوژي اقتصاد قرآني، فلسفه اقتصاد قرآني، مباني ارزشي اقتصاد قرآني، سازوكارهاي اقتصاد قرآني و... به تنهایی می تواند موضوعی برای تحقیق اعجاز اقتصادی باشد. به نظر می رسد بدون ملاحظه این نگاه تفکیکی به قلمروهای متنوع اقتصاد قرآنی بحث از اعجاز اقتصادی قرآن ناتمام باشد.
اين تحقیق به بررسی سه کتاب مرتبط با اعجاز اقتصادی قرآن پرداخته: 1) «الاعجاز الاقتصادي للقرآن الكريم، دکتر رفيق يونس المصري»؛ 2) «الاعجاز الاقتصادی فی القرآن الکریم ـ دراسة تاصیلیة تطبیقیه ـ تألیف دکتر اسامه السید عبدالسمیع، استاد دانشکده شریعت و قانون دانشگاه الازهر مصر»؛ 3) «المنظومة المعرفیة لآیات الربا فی القرآن الکریم «نموذج للاعجاز القرآنی فی المجال الاقتصادی، اثر دکتر رفعت السید العوضی».
قرآن، اقتصاد، اعجاز اقتصادي، اعجاز علمي.
قرآن كريم مشتمل بر معارف گوناگون در حوزه هاي مختلف اعتقادي، اخلاقي و عملي است که در ساحت هاي متعددي از جمله فرهنگ، سياست، اقتصاد، اجتماع، تربيت و... آموزه ها و معارفي را براي سعادت انسان ها به ارمغان آورده است. بدون ترديد بخش قابل توجهي از آيات قرآن به پديده هاي هستي و راهنمایی انسان ها در تدبير امور آن ها اختصاص يافته و سعادت دنيا و آخرت آنان را تضمين نموده است (رفیعی محمدی، ناصر، سير تدوين و تطور تفسير علمي قرآن/ 14). از گذشته تا به امروز مفسران و دانشمندان اسلامي در ابعاد متنوع تفسير علمي، اظهارنظر كرده و تلاش كرده اند تا به مدد كشفيات و يافته هاي علمي به تفسير آيات قرآن بپردازند.تفسير علمي كه در ميان انديشمندان اسلامي با موافقت ها و مخالفت هايي مواجه شده است، امروزه دغدغه ذهني بسياري از متفكران را به خود جلب كرده و روز به روز به علاقه مندان آن افزوده مي شود. آنچه در سال های اخیر به دامنه مباحث علم و دین افزوده گشته، موضوع اعجاز علمی قرآن است که به ویژه به عرصه اقتصاد نیز کشیده شده و مدعی است نه تنها قرآن حاوی مطالب علمی می باشد بلکه این معارف در عرصه اقتصاد نیز قابل تحدی و اعجاز می باشد.
اين نوشتار در ضمن چند گفتار به مفهوم اعجاز اقتصادي و گونه هاي آن پرداخته و پس از آن چند كتاب مدعي اعجاز اقتصادي قرآن را مورد بررسی قرار داده است.
واژه معجزه از مصدر اعجاز مشتق از ريشه ثلاثي مجرد «ع ج ز» است كه به معناي درماندگي، ناتواني و نيز انتهاي هر چيز است (ابن فارس، احمد، مقاييس اللغة، 4/232). اعجاز در اصطلاح علم كلام و تفسير، كار شگفت و امري خارق عادت است كه پيامبران الهي به رغم قوانين عادي و جاري طبيعت به منظور اثبات ادعاي رسالت خدايي خويش انجام مي دهند. اموري كه آدميان عادي از انجام مانند آن در مانده اند. (سعيدي روشن، محمد باقر، معجزه شناسي/ 18)
در مجموع تعاريف و ويژگي هاي ياد شده براي معجزه در كلام انديشمندان و بزرگاني همچون: (سيوطي، جلال الدین، الاتقان/38)؛ (تفتازاني، شرح المقاصد، 5/61)؛ (فخر رازي، تلخيص المحصل/ 350)؛ (علامه حلي، ارشاد الطالبين/ 306)؛ (طوسی، خواجه نصيرالدين، كشف المراد في شرح تجريدالاعتقاد/275)؛ (علامه بلاغي، محمد جواد، آلاء الرحمان في تفسير القرآن/3)؛ (خويي، ابوالقاسم، البيان في تفسيرالقرآن/43) مي توان نتيجه گرفت كه در تحقق معجزه 6 شرط لازم است:
1. به خواست و عنايت خدا صورت گيرد؛
2. به دست مدعي نبوت آشكار شود؛
3. به گونه اي باشد كه نشانه صدق ادعاي پيامبر باشد؛
4. خارق عادت باشد؛
5. ديگران از انجام آن عاجز باشند و قابل تعليم و تعلم نباشد؛
6. همراه تحدّي بوده و از معارضه سالم بماند. (شاهد، رئيس اعظم، اعجاز قرآن از ديدگاه مستشرقان/51) به عبارت ديگر در معجزه سه حيثيت وجود دارد:
اول) جهت معجزه گر [که] بايد مدعي منصب الهي و تحدي كننده باشد و هدف او هم اثبات امر محال نباشد؛
دوم) جهت معجزه [که] بايد خارق عادت بوده و گواه صدق ادعا باشد و از امور شرّ هم نباشد؛
سوم) جهت مخاطبان معجزه [که] بايد از آوردن مثل آن معجزه، ناتوان باشند. (رضايي اصفهاني، محمد علی، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن،1/63).
مبارزه طلبي قرآن سه نوع شمول دارد:
1. شمول افرادي؛ يعني اگر همه افراد جمع شوند نمي توانند مثل قرآن را بياورند و شامل همه افراد موجود، اعم از انس و جن و حتي آيندگان نیز مي شود (اسراء/88)؛
2. شمول زماني؛ يعني اين دعوت و تحدي از صدر اسلام شروع شده و تا قيامت ادامه دارد. (بقره/24)؛
3. شمول احوالي؛ يعني در هيچ حالي و در هيچ زمينه اي نمي توان مثل قرآن را آورد.
علامه طباطبايي و آيت الله معرفت معتقدند که تمامي ابعاد قرآن معجزه است ولي با اختلاف مخاطبان متفاوت است. براي مثال قرآن معجزه ادبي براي اديبان، معجزه سياسي براي سياست مداران و معجزه حكمت براي حكيمان است. (ر.ک: طباطبایی، محمدحسین، تفسير الميزان، 1/57ـ 67؛ معرفت، محمد هادی، التمهيد في علوم القرآن، 4/23 و 134؛ رضایی اصفهانی، محمد علی، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن،1/70 و 77).
آيت الله خويي نيز همه ابعاد را نشانه اعجاز قرآن مي داند، اما آن را منحصر به مخاطبان عرب يا اهل فن و علم خاص نمي كند. (ر. ک: خویی، سید ابوالقاسم، البيان في تفسير القرآن/43ـ91).
برای اعجاز علمي قرآن تعاریف ذیل ذکر شده است:
1. رازگويي علمي آیات قرآن، به این معني که قرآن مطلبي علمي را كه قبلاً كسي از آن اطلاع نداشته، بيان نمايد به طوري كه مدت ها بعد از نزول آيه، علمي بودن آن كشف شود آن هم به گونه ای كه با وسايل عادي كه در اختيار بشر عصر نزول بوده قابل اكتساب نباشد؛
2. اِخبار غيبي آیات قرآن، به این مفهوم كه در هنگام نزول آيه كسي از آن اطلاع نداشته باشد و پس از خبر دان قرآن، همان محقق شود. (رضایی اصفهانی، محمد علی، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن،1/ 85).
شايد بتوان تعريف سوم و چهارمی نیز از اعجاز علمي قرآن بيان نمود و آن اينكه:
3. آموزه هايي كه بشر هیچ گاه نتواند بدون بهره گيري از دين به آن دست یابد.
4. آموزه هایی که نظام هايي است كه اين نظام ها قابل دسترسي براي بشر نبوده و بلكه قابل تحدي نيز می باشد.
از چهار تعريف بالا، دقيق ترين تعريف در اعجاز علمي قرآن در حوزه علوم انساني، تعريف چهارم است، چرا كه نگاه جامع و دقيق اسلام ـ كه مبتني بر علم و حكمت الهي نسبت به ظرفيت ها و ويژگي هاي حيثيات انساني است ـ نسبت به انسان و ابعاد وجودي او، مستلزم طراحي بهترين الگوي جامعِ سعادت آفرين در حوزه هاي مختلف اقتصادي، فرهنگي، سياسي، اجتماعي، تربيتي و... است. اين مجموعه نظام مند علاوه بر اينكه نشان دهنده وحياني و الهي بودن آموزه هاي قرآني و اسلامي است، مي تواند به عنوان معجزه قرآني نيز ارائه گرديده و بدان تحدي صورت پذيرد.
از ديگر وجوه قابل تحقیق و بررسی در تعريف اعجاز علمي قرآن، كارآمدي نظريه ها و آموزه هاي قرآني در عرصه اجرا و میزان بالای عملیاتی شدن آنها است؛ يعني علاوه بر اينكه آموزه هاي قرآن در مقام نظر، تئوري و طراحي قابليت تحدي را دارد، كارآمدي اين نظريه ها نسبت به ساير نظريه ها و مكاتب فكري قابل بررسي و مقايسه و احتمالاً قابل تحدي باشد.
در مورد اعجاز اقتصادي قرآن در سال هاي اخير كتاب هاي متعددي نوشته شده است كه بيش تر به مصاديق اعجاز پرداخته اند که در بخش دوم مقاله به برخی از آنها پرداخته می شود، اما نگاهی نظری و مفهومی به این مقوله می تواند در تبیین بیشتر موضوع راهگشا باشد.
دكتر اسامه السيد عبدالسميع،اعجاز اقتصادي را اينگونه تعريف مي كند: «ارائه روش جامع اقتصادی که هم زمان مصالح فرد و جامعه را به شکل متوازن در دنیا و آخرت تأمین نماید به نحوی که بشر در طول تاریخ و در همه زمان ها از آوردن شبیه آن عاجز باشد.» (ر.ك: اعجاز الاقتصادي في القرآن الكريم/ مقدمه).
با توجه به مباحث گذشته پیرامون اعجاز علمی، چند تعریف از اعجاز اقتصادی قابل تصویر است:
1. مقصود از اعجاز اقتصادی قرآن وجود قوانين و مفاهیم اقتصادي در قرآن، قرن ها قبل از تدوين علم اقتصاد و نوعی رازگويي علمي آیات قرآن است به این معني که مطلبي علمي را كه قبل از نزول آيه كسي از آن اطلاع نداشته قرآن بيان نمايد به طوري كه مدت ها بعد از نزول آيه، آن مطلب علمي كشف شود و اين مسأله علمي طوري باشد كه با وسايل عادي كه در اختيار بشر عصر نزول بوده قابل اكتساب نباشد؛
2. آموزه هايي اقتصادی كه بشر همواره نتواند بدون بهره گيري از دين به آن سطح برسد و تضمین کننده سعادت دنیوی و اخروی بشر باشد؛
3. قرآن حاوي نظام هايي از آموزه های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است كه اين نظام ها قابل دسترسي براي بشر نبوده و بلكه قابل تحدي نيز می باشد.
در اعجاز درون قرآني اقتصادي، آموزه ها و نظام هاي اقتصادي قرآن در محدوده آيات قرآن و سوره ها و تمامي قرآن بررسي مي شود، اما در اعجاز اقتصادي برون قرآني به بررسی اين نكته پرداخته مي شود كه آيا كليّت معارف اقتصادي قرآن از نگاهي بيروني حاوي اعجاز می باشد يا خير؟
الف) تأثير قرآن بر تحولات اقتصادي و اجتماعي صدر اسلام و تغييراتي كه نسبت به اقتصاد دوران جاهليت به همراه داشته است مي تواند به عنوان يكي از مصاديق اعجاز قرآن مورد بررسي قرار بگيرد. در اين فرض ادعا مي شود که آنچه مفاهيم و آموزه هاي قرآني در تغييرات جهان بيني و ايدئولوژي مسلمانان صدر اسلام و به تبع آن تحولاتي كه در نظام توليد، توزيع، مصرف، نظام مالياتي، نقش و جايگاه حكومت در صدر اسلام، نظارت و كنترل اقتصادي، قانون گذاري و تعيين ضوابط، گسترش و توسعه اقتصاد بخش خصوصي و تعاوني، افزايش مشاركت، تجهيز بهينه منابع انساني، تجهيز منابع مالي و سرمايه گذاري و... به وقوع پيوست به شكلي اعجازگونه وضعيت اقتصادي مسلمانان را در خلال كمتر از 4 دهه به استانداردهاي بسيار قابل قبولي ارتقاء داد. اين مسأله اگرچه با تعبير اعجاز اقتصادي كمتر مورد توجه قرار گرفته است، اما از محتواي ادبيات بسياري از انديشمنداني كه پيرامون اقتصاد صدر اسلام قلم زده اند، اين معنا فهميده شده و از كارآمدي فوق العاده اقتصاد صدر اسلام پرده بر می دارد.
ب) نظام اقتصادي قرآن مي تواند با آموزه ها و نظام اقتصادي ساير اديان آسماني مقايسه شود تا ضمن درک وحدت همه اديان در ارائه این مفاهیم، از قدرت و جامعيت بيشتر آموزه هاي قرآني و كمال دين اسلام نسبت به ساير اديان در این باره پرده برداشت و از این رهگذر به جايگاه والاي آموزه های اقتصادی قرآن و احتمالاً به اعجاز آن پي برد. اين مقايسه بين دين اسلام و ساير اديان بزرگ از جمله بودا، كنفوسيوس، شينتوئيسم و... نيز قابل تصور است.
بخشي از آموزه ها و نظام هاي اقتصادي قرآن از سنخ گزاره ها و آموزه هاي انشايي است كه حاوي بايدها و نبايدها و يا هنجارها و ارزش هاست. عمده معارف مرتبط با چهار حوزه ايدئولوژي اقتصاد داني، مباني و اهداف نظام اقتصادي قرآني، گزاره هاي اقتصاد دستوري و نظام فقهي ـ حقوقي اقتصاد قرآني در اين فضا قابل تصوير است. از سويی ديگر بخش ديگر معارف قرآني ناظر به گزاره هاي اخباري يا همان گزاره هاي ناظر به هست ها و نيست ها و تبيين واقعيت هاي اقتصادي است. اغلب معارف مرتبط با حوزه جهان بيني اقتصاد قرآني، فلسفه اقتصاد قرآني، گزاره هاي اقتصادي اثباتي قرآني و نيز تبيين ساختارهاي اقتصادي، در اين بخش جاي مي گيرد. تبيين حوزه هاي فوق و اثبات آنها مجال ديگري مي طلبد، اما آنچه در اين مجال قابل ذكر است، آن است كه اجمالاً، هم در بخش گزاره هاي اثباتي و هم گزاره هاي انشايي معارف فراوان قابل ذكري وجود دارد كه مي تواند محل بحث در اعجاز اقتصادي قرآن بوده که نگاه استقلالي به هر كدام مي تواند عرصه هاي نويني را براي محققان فراهم نمايد. (خورشيد احمد، مطالعاتي در اقتصاد اسلامي، مقاله دكتر انس زرقاء/27ـ20؛ حسینی کوهساری، سید مفید، روش شناسي مطالعات اقتصاد اسلامي، با تأكيد بر مطالعات قرآني، شماره 4).
در مطالعه معارف اقتصادي قرآن گاه مطالعه و بررسي آموزه هاي اقتصادي قرآن محل بحث و بررسي است همان گونه كه بسياري از تحقيقات انجام شده تاكنون از اين منظر به قرآن نگريسته اند و حتي عمده تلاش هاي صورت گرفته در خصوص اعجاز اقتصادي قرآن معطوف به تك آموزه هاي قرآن بوده است. در اين نگاه، بيشتر از آن كه به پيوندهاي بيروني آيات با يك ديگر توجه شود به محتواي درون آيه توجه شده و تلاش جدي براي يافتن انسجام هاي بين آيات صورت نمي گيرد، اما در رويكردي ديگر صرفاً به مضامين درون آيه اي بسنده نشده و آيات قرآن در مجموعه اي نظام مند و شبكه اي و به دنبال انسجام هاي هرچه بيشتر مي باشد. (شهید صدر، اقتصادنا/ 308؛ ر.ک: دادگر، یدالله، نگرشي بر اقتصاد اسلامي/ 81 ـ87).
يافتن انسجام هاي درون قرآني از يك سو منوط به ملاحظه لايه هاي متعدد مفهومي پيرامون هر آيه است، که عبارتند از: ارتباطات صدر و ذيل آيه تا ارتباط بين آيات قبل و بعد (نگاه سياق محور)؛ ارتباط بين آيات يك سوره (نگاه سوره محور) تا ارتباط بين سوره اي متقارب و قرين يا گروه هاي سوره اي و در نهایت ارتباط بين همه سوره هاي قرآن.
از سوي ديگر يافتن انسجام هاي درون قرآني منوط به ملاحظه ارتباطات بين مفاهيم و مضامين در حوزه هاي مختلف معنايي است. اين ارتباطات مي تواند از ارتباط مفاهيم اقتصادي با يك ديگر و ارتباط بين حوزه اقتصاد و حوزه هاي ديگر از قبيل سياست، فرهنگ، اجتماع، تربيت و... معنا يابد. وجه كاملاً متعالي اين رويكرد، يافتن تعامل بين نظامات اجتماعي قرآن و شبكه اي ديدن همه نظام هاي قرآني است. با توضيح مختصر ياد شده معلوم مي گردد كه رويكرد انجام محور، رويكردي تعميق پذير است و در همه لايه ها و عمق ها خود مي تواند مفيد باشد.
مطالعات اعجاز اقتصادي در هر رويكرد قابل تصور است، اما به نظر مي رسد مجال وسيعي فراروي اين دست از مطالعات با رويكرد نظام محور و انسجام محور وجود دارد.
همان گونه كه اقتصاد مي تواند قلمروهاي متعددي داشته باشد، قلمروهاي متعددي هم براي اقتصاد اسلامي و اقتصاد قرآني نيز قابل تصویر است. مطالعه و بررسي اعجاز اقتصادي قرآن با تعاريف قبلي از اعجاز اقتصادي در هريك از قلمروهاي مذكور مي تواند موضوعي براي تحقيق و بررسي باشد. قلمروهاي عمده اقتصاد اسلامي عبارتند از: جهان بيني اقتصاد قرآني، ايدئولوژي اقتصاد قرآني، فلسفه اقتصاد قرآني، مباني ارزشي اقتصاد قرآني و سازوكارهاي اقتصاد قرآني. این قلمروها با اعمال دقت هايي مي تواند توسعه يا تضييق يابد، اما مهم آن است كه بدانيم نوع مطالعه و بررسي هركدام از این عرصه ها روش هاي خاص خود را داشته و منسجم كردن هر كدام از اين قلمروها، نوآوري هاي بيشتري را مي تواند به همراه داشته باشد. به نظر مي رسد عدم تفكيك قلمروي بحث در اقتصاد اسلامي به ويژه اقتصاد قرآني و پراكندگي موضوعات و مباحث، روند توسعه مطالعات اقتصاد قرآني را كند كرده و امكان ارزيابي و مديريت مطالعات را ضعيف مي كند. (هادوی تهرانی، مهدی، مكتب و نظام اقتصادي اسلام/ 44ـ45؛ احمد علی، یوسفی، ماهيت ساختار اقتصاد اسلامي/112ـ109؛ مطهری، مرتضی، مسأله شناخت/1؛ شهید صدر، اقتصادنا/365؛ منذر تحف، مطالعاتي در اقتصاد اسلامي، مترجم، مهدوي/23؛ نمازی، حسین، نظام هاي اقتصادي؛ هادوی نیا، امكان و ضرورت و جايگاه اقتصاد اسلامي با نگرشي تطبيقي بر اقتصاد كلاسيك، اقتصاد اسلامي).
اهميت توجه به قلمروهاي مطالعات اقتصاد قرآني وقتي بيشتر مي شود كه كشف رابطه و نحوه تعامل هر كدام از اين قلمروها با يك ديگر، خود موضوع مستقلي براي تحقيق و مطالعه باشد. اين نوع مطالعه به كشف نظام و شبكه اقتصاد قرآني بسيار كمك مي كند.
يك مثال مي تواند نحوه تعامل و رابطه قلمروهاي اقتصاد قرآني و در عين حال كيفيت ارتبطا بايدها و هست ها در اقتصاد اسلامي را روشن سازد. در اين مثال در عين تفكيك قلمروهاي بحث، نحوه ارتباط اين قلمروها نشان داده شده كه مي تواند الگويي براي نگاه استقلالي به قلمروهاي اقتصاد قرآني در عين شبكه اي ديدن آن ها باشد:
توحيد افعالي يكي از عناصر «جهان بيني اسلامي» از ديدگاه قرآن كريم مي باشد. مهم ترين پيام اين عنصر موثريت خداوند است. از جلوه هاي مهم موثريت خداوند، تأثيرگذاري در هدايت و كمال بخشي به انسان ها در قالب دخالت تشريعي خداوند است. اين دخالت در قلمرو ايدئولوژي اسلامي قرار گرفته و با مجموعه اي از بايدها و نبايدها سامان مي يابد.
موثريت خداوند در كنار حكمت الهي، انساني را به منصه ظهور مي رساند كه خليفه الهي بوده (مباني فلسفي اقتصاد) و از اين رو، آزادي محدود يا آزادي همراه با مسئوليت (مباني ارزشي اقتصاد) و همراهي حق و تكليف را براي انسان به ارمغان مي آورد. مباني فلسفي و ارزشي مزبور زمينه مساعدي را براي طرح نظريه ضرورت تعاون در اقتصاد اسلامي در كنار فرد و دولت فراهم مي كند. اين تربيت و هدايت گاه به صورت فردي و گاه به صورت جمعي پيگيري مي شود. اعتقاد به آنچه در تعاليم قرآني كه به سامان دادن مباني فلسفي و ارزشي اقتصاد قرآني مي پردازد، مي تواند تأمين كننده بعد فردي اين تربيت و هدايت باشد، اما تأكيد بر اهميت نقش دولت به عنوان مهم ترين نهادي كه اراده جمعي افراد يك اجتماع در آن تبلور يافته است، بعد اجتماعي اين تربيت و هدايت را سامان مي دهد (اقتصاد دستوري؛ مردم دخالت دولت). البته اين مهم مي تواند با تشكيل سازمان ها و انجام راه كارهاي مناسب جهت ايجاد انگيزش داوطلبانه به اجرا در آيد. علاوه بر اين، دولت طبق اصل «ضمان اعاله» وظيفه دارد در جهت تأمين معيشت مناسب و ايجاد امكانات براي فعاليت هاي اقتصادي آنان حركت نمايد كه تمامي اين امور خود، نمونه هايي از نقش دولت در تحقق سيستم تعاون مي باشد. (هادوی نیا، علی اصغر، امكان، ضرورت و جايگاه اقتصاد اسلامي، مجله اقتصاد اسلامي، پاییز 1385، جلد 23).
در مورد اعجاز اقتصادي قرآن در دهه اخير كتاب هاي متعددي نوشته شده است كه هر یک داراي نقاط قوت و ضعف خاص خود می باشند. در اين بخش از مقاله سه كتاب ذیل مورد بررسی قرار گرفته که به برخي از نقاط ضعف آن ها نیز اشاره می گردد.
1) كتاب الاعجاز الاقتصادي للقرآن الكريم/ دکتر رفيق يونس المصري، دارالقلم، دمشق، سوريه، 1426 هـ. 2005 م.
در این کتاب مواردی به عنوان مصاديق اعجاز علمي ذکر گردیده است:
1. اصلي ترين مشكل اقتصادي از منظر عالمان اقتصاد، كميابي است، اما از نگاه قرآن اصلي ترين مشكل، ظلم انسان ها و كفران نعمت الهي است. (شهید صدر، اقتصادنا/ 347و673) چرا كه (... إِنَّ الْإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ)؛ «... قطعاً، انسان بسى ستمگر و بسيار ناسپاس است»، (ابراهيم/34).
محمد قطب نيز مشكل اصلي را رفتار هاي انساني مخالف سنت هاي الهي مي داند. (حول التاصيل الاسلامي للعلوم الاجتماعيه/142) اگرچه اصل كمبود و كميابي در منابع اسلامي پذيرفته شده است و بدان تصريح شده است (إِنَّا كُلَّ شَيٍْ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ)؛ «در حقيقت، ما هر چيزى را به اندازه آفريديم»، (قمر/49) (... قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيٍْ قَدْرًا)؛ «به يقين، خدا براى هر چيزى اندازه اى قرار داده است»، (طلاق/3) و اين مسأله حتي نزد افراد ثروتمند نيز وجدانی است چرا که خواسته هاي آنان بيشتر از منابع و امكاناتشان است، اما مشكل اساسي و مبنايي اقتصاد در اين نكته نبوده بلكه در نحوه تعاملات انساني با امكانات و منابع است(یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادي للقرآن الكريم/24 - 33).
2. تعريف رشيد و سفيه و نهي از سفاهت، اسراف و تبذير و بذل جد و جهد براي مصالح عمومي و دستور به آماده سازي و تربيت فرزندان براي رسيدن به جايگاه انسان اقتصادي، رشيد و دعوت به اصلاح گري در اموال و حسن اداره آن، قبل از ظهور علم اقتصاد (یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادي للقرآن الكريم/33ـ43).
3. اهتمام به سود و منفعت طلبي (وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ...)؛ «و به ثروت يتيم نزديك نشويد، جز به آن (روشى) كه آن نكوتر است...»، (اسراء/34).
احسن يعني اعظم ربحا، اعجل ربحاً، اعظم ايراداً (یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادي للقرآن الكريم/ 47ـ49).
4. اشاره به سياست حداقل كردن ضرر و خسارت در قرآن
خداوند در این آيه (... حَتَّى إِذَا رَكِبَا فِي السَّفِينَةِ خَرَقَهَا...)؛ «تا وقتى سوار كشتى شدند، (معلّم) آن را شكافت»، (کهف/71) اشاره مي كند كه براي جلوگيري از ضرر بيشتر، ضرر كمتر را بايد پذيرا شد و در آيه 79 همین سوره با صراحت بيشتري به اين مسأله مي پردازد (أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا)؛ «امّا [آن ] كِشتى، پس از آنِ بينوايانى بود كه (با آن) در دريا كار مى كردند؛ و خواستم آن را معيوب كنم، در حالى كه آن طرفِ آنان سلطانى بود كه هر كشتى (سالمى) را به ستم مى گرفت».
اين اصل در فقه و قواعد فقهي با عناوين مختلفي هم چون «اصلاح المال بافساد بعضه لسلامة باقيه»، «اخف الضررين» و «اهون الثّرين» شناخته مي شود و در اقتصاد و مديريت و امور نظامي به سياست حداقل كردن ضررها معروف است. اين اصل به صورت مثابه قابل تطبيق بر اصل حداكثر كردن سود نيز مي تواند باشد (یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادي للقرآن الكريم/50ـ45).
5. اهتمام ويژه به صبر در تحقق اهداف و آرمان ها بويژه در توسعه و پيشرفت هاي مادي
نظريات متعدد انديشمندان غربي پيرامون توسعه و پيشرفت با ابعاد روان شناختي و جامعه شناختي انساني، ارتباط كاملي برقرار نكرده لذا در موارد متعددي بدون توجه به ابعاد تربيتي و روحي انسان راهبردها و راه كارهايي را مطرح مي نمايند كه متأسفانه به علت همين بي توجهي گاه به يأس و نا اميدي و تنبلي و كسلي نيز دامن زده مي شود.
از منظر قرآن، پيشرفت و توسعه نيازمند صبر و تحمل مشقت و سختي ها در مسير پيشرفت و كمال است. البته لازم به ذكر است كه صبر از منظر قرآني، صبر ايجابي و واقع بينانه است و آفت و مشكلات صبرِ به معناي منفي را به دنبال ندارد. قرآن صبر را به عنوان يكي از عوامل موفقيت چه در اقتصاد متعارف و چه در اقتصاد علمي به شمار آورده و توجه به ابعاد انساني و اخلاقي اقتصاد را جزء لاينفك سياست هاي اقتصادي مي داند. قرآن كريم در كنار دستور به تواصي به حق به تواصي به صبر نیز اشاره مي كند و راه رسيدن به حق را بدون صبر ميسّر نمي داند، لذا از همگان مي خواهد تا يك ديگر را در مسير حق طلبي و صبرخواهي كمك و ياري رسانند. (یونس المصري، رفیق، الاعجازالاقتصادي للقرآن الكريم/ 55ـ60).
6. ناتواني اقتصاددانان از توجيه علمي و عملي ربا در طول تاريخ
با اين كه ربا در دين اسلام و نيز ساير اديان آسماني تحريم گرديده، اما علماي اقتصاد در قرن هاي اخیر تلاش كردند تا به نظريه هاي متعدد همانند جبران ريسك، رجحان زماني، هزينه فرصت، رحجان نقد بر نسيه و... آن را توجيه نمايند در حالي كه همه اين نظريات ناكافي بوده و در برخي موارد كاملاً مردود است. اين امر از اعجازهاي اقتصادي قرآن كريم است كه حقايق آن قابل کتمان نبوده و پيش بيني هاي آن در خصوص ربا محقق شده است و شايد مشكلات و گرفتاري هايي كه جهان امروز از آن رنج مي برد و موج هاي متعددي كه از اضطراب و تزلزل و نابودي و هلاكت و جنگ ها و فتنه ها دنيا را فرا گرفته است ناشي از آزادسازي ربا و ديگر محرماتي باشد كه خداوند از آنان پرهيز داده است. (یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادي للقرآن الكريم/ 61ـ65).
7. اشاره به اصل ترجيح زماني در قرآن كريم
خداوند در قرآن كريم در آيات متعددي به فطرت و طبيعت انساني توجه مي نمايد که از جمله ويژگي هاي آن، ترجيح زمان حال بر مستقبل و ترجيح نقد بر نسيه مي باشد و به همين منظور خداوند ثواب هاي روز قيامت را چند برابر مي نمايد تا انسان ها در اختيار خود به سمت آينده سوق يافته و زمان حال را صرفاً مدنظر قرار ندهند (إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا)؛ «در حقيقت، اينان (زندگى دنياى) شتابان را دوست دارند، و روز گرانبار (قيامت) را پشت سرشان رها مى كنند»، (انسان/27) (كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ...)؛ «هرگز چنين نيست (كه شما كافران مى پنداريد)؛ بلكه (دنياى) شتابان را دوست مى داريد و آخرت را رها مى كنيد»، (قيامت/20 و21) (وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى...)؛ «در حالى كه آخرت بهتر و پايدارتر است»، (اعلي/17).
اين مبنا يعني ترجيح زماني (Time Preference) يا ارزش زماني در علم اقتصاد امروز، مبدء مهم است و به همين منظور ارزش زماني پول (Time Value Money)از دغدغه هاي جدي اقتصاددانان است (یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادي للقرآن الكريم/71ـ75).
8 . ملاحظه جديدي در مصارف زكات (عاملين عليها)
9. توجه به فرض ثابت بودن ساير شرايط در قرآن كريم
خداوند در آيه شریفه (... يُسْقَى بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ ...)؛ «... يك پايه اى و غير يك پايه اى [قرار داد،] كه با يك آب سيراب مى شوند و [با اين حال،] برخى از آنها را در ميوه ها، بر برخى [ديگر] برترى مى دهيم...»، (رعد/ 4) با ثابت گرفتن آب، تأثير عوامل ديگر را بر حسب تغيير در نوع محصولات و ميوه ها نشان داده است. امروزه در علم اقتصاد در تحليل هر متغيري لازم است روشن شود تا چه عوامل و عناصري در اين متغير مؤثرند و نسبت و ميزان تأثیر هر عاملي هم بررسي شود. در تعيين شناخت ميزان تأثير هر عامل بايد ساير عوامل را ثابت فرض كرد و با اين فرض به تبيين ميزان تأثير خالص هر اثر پرداخت(یونس المصري، رفیق، الاعجاز الاقتصادي للقرآن الكريم/ 79ـ81).
10. اشاره به مزيت هاي نسبي
قرآن كريم هم به مزيت هاي نسبي بين سرزمين ها و بين انسان ها اشاره مي نمايد. خداوند هر سرزمين و منطقه اي را حاوي محصولات و قابليت هاي خاصي معرفي مي كند (... وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا...)؛ «... در حالى كه براى درخواست كنندگان يكسان است...»، (فصلت/10) و انسان ها را نيز در بهره مندي از معيشت ها و ارزاق، متنوع معرفي مي نمايد (... نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا ...) (زخرف/ 32) خداوند دامنه اين تنوع را به مردان و زنان هم كشانده و آنان را هم متفاوت مي داند (الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ...)؛ «مردان، [مايه ] پايدارى زنان اند؛ به خاطر آن كه خدا برخى از آنان را بر برخى [ديگر] برترى داد، و به خاطر آنچه از اموالشان (در مورد زنان) هزينه مى كنند...»، (نساء/34) و هر كدام را داراي نصيب و بهره ای دانسته و از حسادت ورزيدن و زياده خواهي نسبت به يك ديگر پرهيزشان مي دهد. (وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ)؛ «و آنچه را خدا به سبب آن، برخى از شما را بر برخى [ ديگر ] برترى داده، آرزو نكنيد. براى مردان از آنچه كسب كرده اند، بهره اى است و براى زنان [نيز ] از آنچه كسب كرده اند، بهره اى است؛ و خدا را از (ناحيه ى بخشش و) فضلش درخواست كنيد، كه خدا به هر چيزى داناست»، (نساء/32).
خداوند در اين قبیل آيات، به وجود تفاوت بين انسان ها، جنسيت ها و سرزمين ها اشاره كرده و همين امر را موجب برقراري ارتباط و تعامل مي داند و از مردم به ويژه مسلمانان مي خواهد كه از اين اختلاف ها براي پيشرفت هرچه بيش تر خود بهره گيرند، گو اينكه هر انساني به طريقه، شيوه و ذوق خود عمل كرده و شاكله هر انساني براي نوع خاصي از عمل در رفتار مناسب تر است. (قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ ...)؛ «بگو: همه طبق (روش و خُلق و خوى) خويش عمل مى كنند...»، (اسراء/84) (یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادي للقرآن الكريم/ 85 ـ91).
11. اصل توزيع ريسك ها و نچيدن همه تخم مرغ ها در سبد واحد
خداوند در داستان حضرت يوسف(ع) به توصيه حضرت يعقوب به فرزندان خود اشاره مي كند كه همگي از يك در وارد نشوند. (وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ ...)؛ «و گفت: «اى پسران من! از يك در وارد نشويد و از درهاى مختلف وارد شويد؛ و هيچ چيزى را كه از طرف خدا (حتمى شده) است از شما دفع نمى كنم ...»، (يوسف/68ـ67)، (یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادي للقرآن الكريم/92ـ93).
12. اصل توزيع مجدد سرمايه و درآمد
خداوند از سويي تفاوت بين غني و فقير را طبيعي و ذاتي دانسته و آن را از سنت هاي الهي مي داند: (وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ)؛ «و خدا برخى از شما را در روزى، بر برخى [ديگر] برترى داد»، (نحل/71) (انظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ)؛ «بنگر چگونه برخى آنان را بر برخى [ديگر] برترى داديم»، (اسراء/21) اما از سوی دیگر تفاوت فاحش بين غني و فقير را در طغيان و سركشي دانسته و انسان ها را از آن بر حذر مي دارد. (كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى)؛ «هرگز چنين نيست؛ قطعاً انسان طغيان مى كند؛ به خاطر اين كه خود را توانگر ديد»، (علق/ 6و7) (وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ)؛ «و اگر (برفرض) خدا روزى را بر بندگانش گسترده مى ساخت، حتماً، در زمين ستم مى كردند»، (شوري/ 27) لذا به توزيع مجدد ثروت به عنوان يكي از ابزارهاي مانع از چرخش سرمايه بين اغنياء مي پردازد تا از اين طريق ثروت در همه سطوح اقتصادي به چرخش درآمده و همه گروه هاي اقتصادي نقش خود را در اقتصاد ايفا نمايند و از ظلم و سركشي و طغيان ناشي از ثروت هاي بي حد از سوي ثروتمندان جلوگيري نمايد (یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادي للقرآن الكريم/94ـ102).
13. ارتباط دنياي مادي با رفتار و كردار انسان ها
سيد قطب معتقد است که آیه (ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ)؛ «به خاطر دستاورد مردم، تباهى در خشكى و دريا آشكارشد؛ تا (سزاى) بعضى از آنچه انجام داده اند را به آنان بچشاند؛ باشد كه آنان بازگردند»، (روم/41) نشان مي دهد كه احوال زندگي و شرايط آن با اعمال انسان ها ارتباط دارد و فساد در عقيده و عمل به فساد در زمين منجر مي شود. (في ظلال القرآن، 21/2773). فساد در زندگي انسان ها به فساد اداري و اخلاقي منجر شده که آن نيز در پي خود، انواع آلودگي ها و مشكلات را در آب و هوا و غذا و فضا ايجاد مي كنند (ر.ک: یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادي للقرآن الكريم/104ـ108).
14. لزوم تخلّق به اسماء الهي از جمله صفت حاسب
خداوند در قرآن به حسابگري خود نسبت به همه آنچه در عالم مي گذرد اشاره دارد از جمله: سرعت در محاسبه (... وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ)، (انعام/62) (... وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ)، (بقره/202) صدق در محاسبه (هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ)، (جاثيه/29) انعطاف در حسابگري متناسب با مخاطب (... فَحَاسَبْنَاهَا حِسَابًا شَدِيدًا ...)، (طلاق/8) (فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَابًا يَسِيرًا)، (انشقاق/8).
بديهي است كه خداوند نيز مي پسندد كه بندگانش اينگونه با ديگران محاسبه كرده و به صفت هاي الهي متخلق شوند (یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادي للقرآن الكريم/109-112).
همان گونه که از تفصیل نسبی مطالب پیداست نویسنده کتاب از پیام های اقتصادی قرآن و حکمت های نهفته در آیات اقتصادی قرآن تعبیر به اعجاز اقتصادی نموده است گرچه به تعریف خود نسبت به اعجاز اقتصادی التزام کامل ندارد. به علاوه به ارایه نظام مند پیام های اقتصادی به گونه ای که بشر از آوردن آن ناتوان باشد نیز پایبند نبوده است و تلاشی در پیدا کردن نظام موجود بین پیام ها و حکمت های اقتصادی ننموده است.
نکته دیگر اینکه در هیچ موردی صحبت از رکن تحدی که از ارکان معجزه به شمار می رود، در این کتاب به میان نیامده است. به نظر می رسد اگر مواردی از این دست بخواهد اعجاز دانسته شود بسیاری از پیام ها و حکمت ها می تواند از مصادیق اعجاز محسوب شود.
2) الاعجاز الاقتصادی فی القرآن الکریم «دراسة تاصیلیة تطبیقیة» اثر دکتر اسامه السید عبدالسمیع، استاد دانشکده شریعت و قانون دانشگاه الازهر مصر، دارالفکر الجامعی، 2009 ـ اسکندریه
این کتاب در یک مقدمه، دو بخش و یک نتیجه گیری در 430 صفحه وزیری به زبان عربی به چاپ رسیده است. مقدمه کتاب به مفهوم اعجاز قرآنی و انواع آن می پردازد. در بخش اول کتاب در 13 فصل ابعاد مبنا شناختی و روش شناختی اعجاز اقتصادی قرآن، محل بحث قرار گرفته است و در بخش دوم به بررسی دو تجربه از اعجاز اقتصادی در قرآن کریم یعنی بحران مالی زمان حضرت یوسف و نقش اقتصادی حضرت شعیب اهتمام شده است. در بخش پایانی نیز به نگاه دانشمندان غربی نسبت به قرآن، پیامبر اکرم و اقتصاد اسلامی اشارت کرده است.
بخش اول کتاب که به ابعاد اعجاز اقتصادی قرآن کریم می پردازد حاوی فصل های ذیل است:
1. زکات و سایر ابزارهای انفاق و تأثیر آن بر تعادل افراد جامعه؛
2. ابزارهای انفاق داوطلبانه و تأثیر آن بر تعادل روابط افراد جامعه؛
3. تحریم معاملات ربوی و دلالت آن بر اعجاز اقتصادی قرآن کریم؛
4. اعتدال در مصرف و پس انداز؛
5. امنیت غذایی در اسلام؛
6. تعادل بین روابط خریدار و فروشنده؛
7. تمایل به طیبات و پاکی ها و اجتناب و پرهیز از ناپاکی ها و خبائث؛
8. دست نیازیدن بر اموال دیگران با مراتب مختلف سرقت؛
9. وفای به عقد و عهد؛
10. اصل نوشتن و شهادت گرفتن در دادن و گرفتن و مستند کردن اموال؛
11. تفاوت در رزق؛
12. گرایش به مال و اثر آن در توسعه اقتصادی؛
13. دعاهای اقتصادی.
نویسنده در مقدمه کتاب با تعریف اعجاز و انواع اعجاز قرآن از قبیل اعجاز لفظی، اعجاز بلاغی و بیانی، اعجاز عددی و رقمی، اعجاز تشریعی، اعجاز علمی، اعجاز طبی، اعجاز کشاورزی، اعجاز هندسی، اعجاز غیبی و اعجاز تاریخی، یکی از انواع اعجاز قرآن را اعجاز اقتصادی قرآن معرفی می نماید. وی در تعریف اعجاز اقتصادی قرآن می گوید:
«ارایه روش جامع اقتصادی که هم زمان مصالح فرد و جامعه را به شکل متوازن در دنیا و آخرت تأمین نماید به نحوی که بشر در طول تاریخ و در همه زمان ها از آوردن شبیه آن عاجز باشد.» (ر.ك: اسامه، السيد عبدالسميع، اعجاز الاقتصادي في القرآن الكريم/ مقدمه).
مؤلف، در فصل اول که به بحث زکات اختصاص یافته است موارد زیر را به عنوان اعجاز اقتصادی قرآن بر می شمارد:
1. کیفیت تعریف زکات به عنوان خارج کردن بخشی از مال ـ که انسان در آن جانشین خدا است ـ برای فقرا و نیازمندان در شرایط مخصوص؛
2. بهره گیری از زکات برای تحقق عدالت و توازن بین افراد جامعه و نابودی فقر و زمینه سازی برای تحقق این اهداف در خلال ضوابط و مقررات؛
3. حکمت ها و اعجاز نهفته در استخلاف انسان در اموال؛
4. اعجاز اقتصادی نهفته در مطلق گذاشتن موارد زکات و نصاب آن؛
5. اعجاز در مشخص شدن حدود زکات با حصول اطمینان از برقراری عدالت بین افراد جامعه؛
6. اعجاز در تأثیر زکات بر سرمایه گذاری و اجتناب از حبس و نگه داری اموال؛
7. حکمت های نهفته در توصیه به اعطای زکات و نهی از اسراف؛
8 . حکمت ها و اعجاز نهفته در تعبیر زکات به صدقه؛
9. حکمت ها و اعجاز نهفته در تعبیر زکات و سایر پرداخت های داوطلبانه به قرض؛
10. حکمت ها و اعجاز نهفته در رابطه بین زکات و ربا.
نویسنده در فصل دوم به اعجازهای مرتبط با سایر انفاق ها می پردازد. مهمترین اعجازهای شمرده شده در این فصل عبارتند ا ز:
1. اعجاز در بهره گیری از سایر انواع انفاق های داوطلبانه در تحقق عدالت؛
2. اعجاز در جمع بین زکات و پرداخت داوطلبانه در آیه واحد.
فصل سوم نیز به تحریم ربا و وجود اعجاز مرتبط با آن اختصاص یافته است که موارد زیر را شامل می شود:
1. اعجاز نهفته در تحریم ربا در قرآن؛
2. اعجاز در تدریجی بودن تحریم ربا در قرآن؛
3. اعجاز قرآن در تحریم ربا با حلیت بیع در آیه واحد؛
4. اعجاز اقتصادی قرآن در رشد و نمو صدقه در کنار نابودی ربا؛
5. اعجاز اقتصادی در مفهوم اصل سرمایه فارغ از زیادت برای فرار از ربا.
در فصل چهارم به ابعاد اعجاز اعتدال در مصرف و سرمایه گذاری اشاره شده است. اهم محورهای اعجاز این فصل به این قرار است:
1. اعجاز موجود در مستندات اعتدال در مصرف در قرآن؛
2. اعجاز موجود در موضوع اسراف و مصرف گرایی؛
فصل پنجم به موضوع امنیت غذایی به عنوان یکی از ابعاد اعجاز اقتصادی می پردازد. در این فصل به اهمیت و جایگاه اقتصاد، امنیت غذایی، ارتباط اعجاز آمیز دنیا و آخرت، اقتصاد و معنویت در قرآن پرداخته شده است که امنیت اقتصادی را مقدمه امنیت پزشکی، غذایی و فیزیکی معرفی می کند.
فصل ششم به توازن بین خریدار و فروشنده و اعجاز موجود در آن اشاره دارد. نویسنده، اعجاز موجود در این محور را در عناوین ذیل جستجو می کند: عدم اکل مال به باطل بین فروشنده و خریدار و در نگاهی عام تر اعتدال انسان میان تمتعات دنیوی و آخرت طلبی، عدم استعمار مشتری توسط خریدار و کم فروشی فروشنده به خریدار.
فصل هفتم به اعجاز مرتبط با گرایش به پاکی ها و دوری از ناپاکی ها اشاره می کند، وجود اعجاز مورد اشاره در این فصل به این قرارند: مطلق گذاشتن طیبات بدون محدود کردن در نوع و زمان بهره گیری آن، محدود نشدن به تعداد، خاص، مقید کردن خبائث، پیدا کردن حکم پاکی و ناپاکی به وسایل و ابزارهای منتهی به آن دو.
فصل هشتم به بیان اعجاز موجود در ظلم نکردن و عدم تعدی به اموال سایرین در شکل های مختلف می پردازد. ابعاد اعجاز موجود در این محور عبارتند از: تحریم انواع سرقت، معتبر دانستن مالکیت خصوصی و فردی و احترام به آن و لحاظ مجازات برای تعدی کنندگان به آن ها.
عنوان فصل نهم وفای به عهد، وعده و عقد به عنوان یکی از وجوه اعجاز اقتصادی قرآن کریم است. محورهای اعجاز اقتصادی در این خصوص عبارتند از:
1. عبادت دانستن وفای به عهد و عقد و وعده و ارتباط آن با ثواب و عقاب؛
2. مطلق بودن عقد و وعده و عهد در قرآن و در برگرفتن همه انواع آن؛
3. تعلق وفای به عهد به همه انواع عقود با همه قیمت ها و تعهدات؛
4. در برگرفتن عقد شفاهی و کتبی با توجه به اطلاق آیه؛
5. لزوم وفای به عقد و عهد حتی برای غیرمسلمانان؛
6. اعجاز در اطلاق لفظ صدق بر وعده و اهمیت صداقت در ابعاد اقتصادی و اخروی زندگی؛
7. اشاره به این که امر غیر مشروع واجب الوفاء نیست و اهمیت مقید بودن عقدها به امور شرعی.
فصل دهم کتاب به موضوع ضرورت کتابت و شهادت گرفتن در داد و ستد اموال و ابعاد اعجاز اقتصادی آن تعلق دارد. ابعاد اعجازی مورد اشاره در این فصل عبارتند از:
1. امر به کتابت جهت برطرف شدن شک و حفظ ثبات و آرامش؛
2. دلالت آیه به نگاشتن تفصیل داد و ستد که در رفع مشکلات مؤثر است؛
3. اعجاز موجود در تسهیل کتابت در سفر و تحویل دادن رهن؛
4. اشاره به اختیاری بودن کتابت در موارد اعتماد متقابل؛
5. ضرورت شاهد گرفتن در هنگام استرداد مال یتیم و ابعاد اعجازی آن؛
6. اعجاز موجود در شهادت گرفتن بر وصیت در وقت احتضار محتضر.
فصل یازدهم به تفاوت انسان ها در روزی و وجود اعجاز آن می پردازد.
نویسنده در این موضوع در چهار محور تفاوت رزق بین بندگان، مضمون و مطمئن بودن رزق، جهل انسان به مقدار دقیق مال در آینده و عدم علم انسان به زمان و مکان مردن خود، بحث را ارایه نموده و مواردی را از اعجاز اقتصادی قرآن را این گونه ذکر می کند:
1. تفاوت مایه تکامل و تواصل؛
2. تفاوت در رزق موجب تفاوت در انواع شغل ها و حرفه ها؛
3. تفاوت نباید موجب ظلم و تعدی گردد؛
4. تضمین رزق همه؛
5. ضرورت تلاش و کار برای رزق بعد از عبادت و طلب؛
6. تقسیم و معین بودن رزق بین خلایق؛
7. تأثیر نااطمینانی نسبت به آینده در کار و تلاش و پرهیز از بیکاری؛
8 . جلوگیری از اسراف و مصرف گرایی؛
فصل دوازدهم به مال و اثر آن بر توسعه اقتصادی می پردازد. در این فصلِ کوتاه، به اهمیت مال و ثروت در اقتصاد و تأثیر آن بر رشد و توسعه توجه شده است.
فصل سیزدهم به معجزه بودن برخی دعاهای اقتصادی اشاره دارد که برخی از این موارد عبارتند از:
1. طلب رزق و روزی توسط حضرت ابراهیم برای فرزندان و اهل خود و نیز اهل مکه در حالی که در آن زمان، آن سرزمین خشک و بدون زراعت و ثروت بود که نوعی پیش گویی به همراه دارد؛
2. درخواست حضرت یوسف از پادشاه مصر مبنی بر گماشتن وی بر امور مالی مصر؛
3. درخواست و دعای حضرت سلیمان از پروردگار برای اعطای ملک بی سابقه و بی نظیر به وی.
وجود اعجاز در این دعاها عبارتنداز:
1. عمومی بودن رزق برای همه انسان ها اعم از مؤمن و کافر؛
2. مطلوب بودن معیشت نیکو برای همه انسان ها از منظر الهی؛
3. امکان رسیدن مؤمن به مناصب بالای اجتماعی و اقتصادی؛
4. امکان طغیان کافر در جایگاه های استغناء؛
5 . منحصر نشدن زندگی در زندگی مادی؛
6. ضرورت تقویت یافتن مسلمانان در همه امور مادی و معنوی؛
بخش دوم به ابعاد تطبیقی اعجاز اقتصادی در قرآن کریم پرداخته است و در دو فصل به اعجاز اقتصادی زمان حضرت شعیب که در قرآن به تفصیل بیش تری نسبت به سایر جریان های اقتصادی آورده شده است اشاره می کند.
در فصل اول این بخش پس از ذکر مقدماتی پیرامون زندگی حضرت یوسف و داستان وی و رؤیایش به ابعاد اعجاز اقتصادی این داستان اشاره می نماید. ابعاد اقتصادی ذکر شده عبارتند از:
1. جدیت در عمل و استمرار در کار و تلاش؛
2. پس انداز کردن غذا در سال های رونق و فراوانی؛
3. اشاره به نوع غذای پس انداز شده و کیفیت پس انداز کردن آن؛
4. هدایت و راهنمایی اهل مصر به کم کردن مصرف به مقدار نیاز و ضرورت نگهداری و پس انداز باقی مانده محصولات؛
5. مراقبت و نگهداری غذای پس انداز شده در سال های فراوانی و رونق اقتصادی؛
6. رعایت زمان مندی در مصرف غذای پس انداز شده در سال های سختی و خشک سالی؛
7. هدایت اهل مصر به ذخیره کردن بخشی از حبوبات به عنوان بذر در سال های خشکی جهت کشت زرع در سال های بعد از خشک سالی؛
8. بیان بعد تکلیف و مسؤولیت برای متقاضیان مناصب اجتماعی و حکومتی.
نویسنده در فصل دوم این بخش، ابعاد اقتصادی داستان حضرت شعیب را عنوان می کند. وی در این فصل نیز ابتدا شمه ای از زندگی حضرت شعیب را ارایه می نماید و جایگاه اقتصاد در رسالت و مأموریت حضرت شعیب را تبیین می کند و سپس به وجود اعجاز مندرج در این داستان این گونه اشاره می کند:
1. نهی از فساد اقتصادی مثل کم فروشی و ظلم به حقوق مردم؛
2. آمیخته کردن اقتصاد با عبادت خداوند؛
3. مطلق آوردن کم فروشی و در بر گرفتن انواع کم فروشی؛
4. ایجاد خلل و کاستی در خرید و فروش ها با کم فروشی؛
5. تأثیر کم فروشی بر بحران های اقتصادی ناشی از اکل مال به باطل و احتکار؛
6. شکست و سقوط اقتصاد ملی هر دولتی که اموال را به باطل و تقلب استفاده کند؛
7. کم شدن اعتماد اجتماعی بین مردم در صورت رعایت نکردن موازین شرعی در داد و ستد ها؛
8 . تأثیر کم فروشی در ابعاد کیفی اقتصاد ملی؛
9. تعبیر از کم فروشی و معاملات غیر شرعی به فساد اقتصادی؛
مؤلف در بخش پایانی کتاب، به 151 کتاب که در 21 موضوع گردآورده شده است را به عنوان منابع تألیفش ذکر می کند که در این میان نویسنده از 10 کتاب اقتصادی یاد می کند که عمده آن ها هم کتاب های اقتصاد اسلامی و کتاب هایی از قبیل کتب لغت، تفسیر، علوم قرآن، حدیث، فقه و اعجاز و... می باشد. وی از کتاب های متعارف در علم اقتصاد جز 2 یا 3 کتاب بیشتر بهره نبرده است.
نویسنده از پیام های اقتصادی قرآن و حکمت های نهفته در آیات اقتصادی قرآن تعبیر به اعجاز اقتصادی نموده و بر ارایه نظام مند پیام های اقتصادی به گونه ای که بشر از آوردن آن ناتوان باشد نیز پایبند نبوده است.
وی تلاشی در پیدا کردن نظام موجود بین پیام ها و حکمت های اقتصادی ننموده است، مضاف بر این که هیچ صحبتی از رکن تحدی که از ارکان معجزه به شمار می رود، در کتاب به میان نمی آید. این اثر اگرچه حاوی نکات مفیدی پیرامون آیات اقتصادی قرآن می باشد، اما با عنوان کتاب (اعجاز اقتصادی در قرآن) تناسب چندانی ندارد، مضاف بر این که ارتباط بخش عمده ای از محتوای کتاب با ادبیات اقتصادی روشن نبوده و برای آشنایان به ادبیات علمی متعارف در رشته اقتصاد، این کتاب سخنان یا توصیه های روشن و عالمانه ای به همراه نمی آورد.
3) المنظومة المعرفیة لآیات الربا فی القرآن الکریم «نموذج للاعجاز القرآنی فی المجال الاقتصادی» دکتر رفعت السید العوضی، المعهد العالمی للفکر الاسلامی، قاهرة 1997
نویسنده، متولد کشور مصر است که تحصیلات دوره ارشد و دکترای خود را در رشته اقتصاد دانشگاه الازهر به پایان برده و سپس به عنوان استاد اقتصاد اسلامی در دانشگاه های الازهر؛ ام القری عربستان؛ قطر و نیز دانشگاه اسلامی اسلام آباد پاکستان مشغول تدریس می شود. وی در چندین طرح تحقیقاتی با المعهد العالمی للفکر الاسلامی همکاری داشته و در بسیاری از کنفرانس ها و همایش های علمی اقتصاد اسلامی شرکت داشته است. از این نویسنده چند اثر علمی در اقتصاد اسلامی و به طور مشخص چندین کتاب و مقاله در موضوعات اقتصاد قرآنی انتشار یافته است. شاید بتوان ایشان را پر تألیف ترین نویسنده معاصر در زمینه اقتصاد قرآنی دانست.
این کتاب در 152 صفحه تنظیم شده و هجدهمین کتاب از سلسله
مطالعات اقتصاد اسلامی است که از سوی المعهد العالمی للفکر الاسلامی منتشر شده است.
فرضیه اصلی کتاب آن است که قرآن ربا را متضمن انحراف در تربیت صحیح عقیدتی، اجتماعی و اقتصادی دانسته و تلاش می کند این فرضیه را در تمامی موارد استعمال ربا در قرآن اثبات نماید.
نویسنده، کتاب را در یک مقدمه، سه فصل اصلی و یک فصل به عنوان خاتمه ارایه می کند. تمرکز نویسنده بر آیات ربا در سه سوره روم، آل عمران و بقره بوده و آیه موجود در سوره نساء را در ضمن مباحث دیگر مطرح می نماید.
وی در مقدمه به وجود اعجاز قرآن پرداخته و از جمله وجوه اعجاز، به برخورداری قرآن از شبکه و نظام معرفتی مفاهیم اشاره می کند و به شیوه و ضرورت بحث می پردازد. در فصل اول کتاب که به آیات ربا در سوره روم اختصاص یافته است، آیات ربا را در سه چارچوب معرفتی ترسیم می نماید.
لایه اول، متضمن تربیت اقتصادی عقیدتی ایجابی، لایه دوم تربیت اقتصادی عقیدتی سلبی و لایه سوم تربیت اعتقادی محض می باشد. وی در لایه اول، به رزاقیت خداوند و ضرورت تعاون اجتماعی از طریق انفاق اشاره کرده و در لایه دوم به هشدار نسبت به فساد در زمین و عقوبت های آن از سوی خداوند متعال و نیز گوناگونی روزی و رزاقیت خداوند توجه می دهد. در لایه سوم که صرفاً به تربیت اعتقادی اهتمام دارد، به پا داشتن دین حنیف و جهت گیری به سمت آن را از آیات قرآن بهره می گیرد.
نویسنده در فصل دوم کتاب که به آیات ربا در سوره آل عمران معطوف است همانند دو فصل دیگر، ابتدا به سیاق داخلی آیات ربا و سپس به سیاق خارجی آن یعنی مجموعه ای از آیات مرتبط قبل و بعد از آیات ربا در چند لایه می پردازد. وی فضای کلی آیات ربا را در این سوره در فضای عقیدتی ـ سیاسی یعنی فضای اعتقادی و نظامی ترسیم نموده و فضای کلی جنگ را حاکم بر این آیات می داند. در لایه نخست دستاوردهای اصلی ربا، تحت عناوین طاعت، فلاح، تقوی، رحمت الهی، رسیدن به مصالح اجتماعی، عبرت گرفتن تاریخی، احسان و هدایت و موعظه شمرده می شود و در لایه بعدی ریشه ها و عوامل تأثیرگذار اعتقادی بر ربا ذکر می گردد. وی عناصر اصلی نظام معرفتی سوره آل عمران را در موضوع الزامات کلان تشریع ربا، رسیدن به فلاح و رستگاری، رحمت و همکاری و تضامن اجتماعی معرفی می نماید.
فصل سوم کتاب به آیات ربا در سوره بقره مربوط است. وی در این سوره ربا را با سه لایه معرفتی مرتبط و منسجم می داند. لایه اول و نزدیک را متضمن قانون گذاری اقتصادی، لایه دوم را متضمن تربیت و مفاهیم عمومی اقتصاد و لایه سوم را متضمن تربیت کلان اعتقادی تلقی می کند. نویسنده تلاش می کند تا ارتباط هر کدام از این لایه ها را با یک دیگر و با آیات ربا روشن نماید.
بخش پایانی کتاب به ابعاد جدید و نوآوری های نظام معرفتی آیات ربا در قرآن پرداخته و ابعاد اعتقادی، اقتصادی و نظامی آیات ربا را تشریح کرده و ترتیب چینش و تنظیم این عناصر را مورد بحث و بررسی قرار می دهد.
این کتاب نمونه خوبی است از این که آیات اقتصادی قرآن را نمی توان به تنهایی و فارغ از سیاق آیات نزدیک و دور آن ها و نیز فارغ از مضمون و غرض کلی سوره تصویر نمود، چرا که این شیوه، ما را از بسیاری از مفاهیم اقتصادی قرآن دور می سازد.
از نکات برجسته کتاب نشان دادن نحوه ارتباط نظام مند آیات قرآنی پیرامون موضوع رباست. نویسنده تلاش می نماید تا آیات قرآن را منسجم و دارای لایه ها و بطون معنایی معرفی کند. نویسنده ابعاد ارتباط سیاق داخلی آیات ربا را با آیات قبل و بعد آن (آیات انفاق و زکات) تبیین کرده و در لایه بعدی تربیت های اعتقادی ـ اقتصادی پیرامون آیات ربا را مطرح می نماید. نویسنده در لایه سوم بستر سازی فرهنگی و اعتقادی آیات ربا را توصیف می کند. به نظر می رسد فارغ از محتوای مطرح شده در این کتاب، الگوی تحلیل استفاده شده در کتاب می تواند مورد بهره برداری قرار گرفته و با همین مدل تحلیل های خوبی از انسجام آیات قرآن و به طور خاص انسجام آیات اقتصادی با آیات دیگر قرآن نشان داد.
لازم به ذکر است که نویسنده کتاب به شکلی ابتکاری فضای کلی آیات ربا را در سوره های مختلف ترسیم نموده و مطابق با آن تحلیل عمیق تری از ربا انجام می دهد. وی فضای سوره روم را فضای شبهات فکری و اعتقادی و چالش های معرفتی نسبت به ربا می داند . خداوند در سوره آل عمران در فضای آمیخته با حالت جنگ و بحران و با انگیزه دفاع از جامعه به موضوع ربا می پردازد و آن را خطری برای جامعه اسلامی به شمار می آورد.
وی معتقد است که فضای سورۀ بقره فضای ثبات اعتقادی و امنیت اجتماعی است که در آن نوبت به تشریع تفصیلی رسیده و جزئیات احکام برای سازمان دهی فعالیت های اجتماعی تبیین می شود.
این کتاب را به یک معنا می توان حاوی نظریه پردازی پیرامون اقتصاد قرآنی دانسته و برای علاقه مندان مطالعات قرآنی کاملاً قابل استفاده می نماید.
نگارنده علاوه بر این کتاب، از این الگو در موضوعات دیگر قرآنی هم چون ارث نیز بهره برده و الگوی خود را مؤثر نشان داده است.
از میان تعاریف موجود درباره اعجاز اقتصادی قرآن، بهترین تعریف عبارت است از «آموزه ها یا نظام هایی از معارف اقتصادی قرآنی که بشر برای همیشه نتواند بدون بهره گیری از این به آن دست یابد و بلکه قابلیت تحدی نیز داشته باشد».
با این تعریف می توان ساحت های متنوعی از اعجاز اقتصادی قرآن را بر شمرد که می تواند محل تأمل و تحقیق اندیشمندان قرار گیرد؛ اعجاز درون قرآنی و اعجاز برون قرآنی اقتصادی، اعجاز در گزاره های انشایی و اخباری اقتصادی قرآن، اعجاز اقتصادی آموزه ها و اعجاز نظام اقتصادی قرآن و اعجاز قرآن به اعتبار قلمروهای متعدد اقتصاد از قبیل فلسفه اقتصاد قرآنی، مکتب اقتصاد قرآنی، حقوق اقتصادی قرآنی، نظام اقتصاد قرآنی، علم اقتصاد قرآنی.
بنابراین التزام به تعریف صحیح اعجاز اقتصادی از مهم ترین محورهای قابل توجه است تا هر موضوع و معرفت و آموزه ای، تحت عنوان اعجاز اقتصادی شمرده نشده و اهمیت و جایگاه بحث اعجاز محفوظ بماند. از سوی دیگر تعیین دقیق حوزه و عرصه مطالعه و کشف اعجاز اقتصادی به روشن شدن مدعای هر تحقیق و نیز کیفیت ارزیابی و نقد و تکمیل آن کمک کرده و بلکه بدون آن نمی توان به نتیجه محصلی دست یافت.
بحث اعجاز اقتصادی قرآن از جمله سرفصل های نوبنیاد و نوپای مطالعات اقتصاد قرآنی است که ورود بدون احتیاط و مسامحی در آن و انتساب هر یافته بدیع و شگفت قرآنی بدان، می تواند لطمات و خسارت های فراوانی را به همراه داشته باشد و از سوی دیگر پرداخت درست و منطقی و مستدل به این عرصه علمی، خدمت شایانی به مطالعات قرآنی و رونق محسوسی را به مطالعات میان رشته ای قرآن و اقتصاد در پی خواهد داشت.
تعیین مرز دقیق بین این فرصت و آن تهدید، در گرو تحقیقات عالمانه و روش مند و آشنایی صاحب نظرانه به حوزه های قرآنی و اقتصاد است که در فضای آمیخته با نقد دلسوزانه و آزاد اندیشی منضبط و هم فکری و هم دلی اندیشمندان این مدار شکل یافته باشد.
1.ابن فارس، احمد، معجم مقاييس اللغة، نشر دارالکتب اسلامية، بيروت، 1420ق، چاپ سوم.
2.بلاغى، محمدجواد، آلاءالرحمن في تفسيرالقرآن، دار احياء التراث العربى، بيروت.
3.تفتازانی، مسعود، شرح المقاصد.
4.خورشيد احمد، مطالعاتي در اقتصاد اسلامي، مقاله دكتر انس زرقاء.
5.خويي، سيد ابوالقاسم، البيان في تفسير القرآن، المطبعة العلمية، قم، 1394 ق.
6.دادگر، يدالله، نگرشي بر اقتصاد اسلامي، پژوهشكده اقتصاد دانشگاه تربيت مدرس، 1378.
7.رافعي، مصطفي صادق، اعجاز القرآن و بلاغت محمد(ص)، ترجمه عبدالحسين ابن الدين، بنياد قرآن، 1361 ش.
8.رستم نژاد مهدی و حسینی کوهساری، سید مفید، روش شناسي مطالعات اقتصاد اسلامي با تأكيد بر مطالعات قرآني، مجله قرآن و علم، ش چهارم.
9.رضایی اصفهانی، محمدعلی، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، انتشارات كتاب مبين،1380، چاپ اول.
10. سعيدي روشن، محمدباقر، معجزه شناسي، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، پاييز 1379، چاپ اول.
11. سيوطي، جلال الدين، الإتقان في علوم القرآن، تحقيق، سعيد المندوب، لبنان، دار الفكر، اول، 1416ق.
12. شاهد، رئیس اعظم، اعجاز قرآن از ديدگاه مستشرقان، انتشارات مركز جهاني علوم اسلامي، زمستان 1386، چاپ اول.
13. شهيد صدر، اقتصادنا، دفتر تبليغات اسلامي، قم، 1375، چاپ اول.
14. طباطبائي، سيدمحمدحسين، تفسيرالميزان في تفسيرالقرآن، قم، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيليان، 1393 ق.
15. طوسي، خواجه نصير الدين و علامه حلّي، 1407 ق، كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد، دفتر انتشارات اسلامي جامعه مدرسين، قم.
16. فاضل مقداد، ارشد الطالبین.
1.قطب، محمد، حول التاصيل الاسلامي للعلوم الاجتماعيه، محمد قطب، قاهره، دارالشروق، 1418ق.
18. مطهری، مرتضی، مسئله شناخت، صدرا، تهران، 1371، چاپ ششم.
19. معرفت، محمد هادي ، التمهيد في علوم القرآن، مؤسسة النشر الاسلامي، قم، 1417 ق.
20. منذر تحف، مطالعاتي در اقتصاد اسلامي، مترجم: محمد جواد مهدوي، مشهد، آستان قدس، بنياد پژوهش هاي اسلامي، 1374.
21. نصیر الدین طوسی، محمد بن محمد، تلخیص المحصل.
22. نمازی، حسین، نظام هاي اقتصادي، دانشگاه شهيد بهشتي، اول، تهران، 1374.
23. هادوی تهرانی، مهدی، مكتب و نظام اقتصادي اسلام، مؤسسه فرهنگي خانه خرد، اول، قم، 1378.
24. هادوی نیا، علی اصغر، امكان و ضرورت و جايگاه اقتصاد اسلامي با نگرشي تطبيقي بر اقتصاد كلاسيك، اقتصاد اسلامي، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي.
25. یوسفی، احمد علی، ماهيت ساختار اقتصاد اسلامي، مركز نشر پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، 1379، چاپ اول.
26. یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادي للقرآن الكريم، دارالقلم، دمشق، سوريه، 1426 هـ. 2005 م.