شبهه شناسی آزادی و اسلام (4)

پدیدآوراکبر اسد علی‌زاده

نشریهمبلغان

شماره نشریه48

تاریخ انتشار1390/01/17

منبع مقاله

share 1527 بازدید
شبهه شناسی آزادی و اسلام (4)

اکبراسد علیزاده

اشاره

در سه قسمت پیشین، معنای واژه آزادی و تعریف آن، پیشینه آزادی در اندیشه‏های غربی، شرقی و فرهنگ ایرانی، انواع آزادی (تکوینی و تشریعی) و ویژگیهای انسان آزاد از نگاه اسلام و حکما مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
در این قسمت، آزادی را از نگاه قرآن کریم مورد مطالعه قرار خواهیم داد.

آزادی در قرآن کریم

با دقت، توجه و تعمق در آیات قرآن می‏توان به آسانی به این مسئله واقف گشت که آزادی و اختیار در تمام مراحل زندگی و حیات انسان در ابعاد و موضوعات مختلف مورد توجه و مطرح است. مانند آزادی و اختیار در انتخاب و پذیرش دین، انجام عبادات و اعمال، بیان و قلم، تعلیم و تعلم، خوردن و آشامیدن (مسائل اقتصادی)، اخلاق فردی و اجتماعی، تفکر و اندیشه، اندیشه درباره قرآن و آفرینش انسان و جهان، و... .
در این نوشته به جهت اختصار، با توضیح مختصر، برخی از این موضوعات را با ارائه بعضی از آیات مربوطه متذکر می‏شویم.

1. آزادانه بودن دعوت پیامبران و دوری از هر گونه اکراه و اجبار

ظاهر دسته‏ای از آیات قرآن بر این دلالت دارد که دعوت پیامبران آزادانه بوده و از هرگونه اجبار و اکراه در پذیرش یا عدم پذیرش دین از سوی مردم، به دور است. پیامبران وظیفه دارند مردم را با حکمت و برهان و موعظه نیکو و پسندیده به راه خدا دعوت کرده و کلام الهی را با ساده‏ترین راه ممکن به مردم ابلاغ کنند و با آنها با مهربانی و عطوفت رفتار کنند و از هرگونه تندخویی و سخت دلی برحذر باشند و راه رستگاری و ضلالت و گمراهی را برای مردم بیان نموده و از عاقبت عملشان ـ که بهشت یا جهنم را در پی خواهد داشت ـ آگاه سازند و آنها را به تفکر و اندیشه صحیح و انتخاب درست وادارند، و با مردم به عدالت رفتار کنند. در ذیل به نمونه‏هایی از آیات مورد نظر اشاره می‏کنیم:
ـ «وَما أَرْسَلْناکَ إِلاّ مُبَـشِّراً وَنَذِیراً * قُلْ ما أَسْأَلـُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاّ مَنْ شاءَ أَنْ یَـتَّخِذَ إِلی رَبِّهِ سَبِیلاً»؛(1)
«[ای پیامبر!] ما تو را جز بشارت دهنده و انذار کننده نفرستادیم! بگو: «من در برابر آن (ابلاغ آیین خدا) هیچ گونه پاداشی از شما نمی‏طلبم! مگر کسی که بخواهد راهی بسوی پروردگارش برگزیند. (این پاداش من است.)»
ـ «أُدْعُ إِلی سَبِـیلِ رَبِّکَ بِالحِکْمَةِ وَالمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُـوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِـیلِهِ وَهُـوَ أَعْلَمُ بِالمُهْتَدِینَ»؛(2)
«[ای رسول خدا!] مردم را با حکمت و موعظه نیکو، به راه خدا دعوت کن و با بهترین راه، با آنان مناظره نما، که البته خدا کسی را که از راه او گمراه شده و آنکه هدایت یافته را بهتر می‏شناسد.»
در این آیات از عبارت «من شاء» و «بِمَن ضلّ» استفاده می‏شود که مردم در انتخاب راه خود آزادند، و پیامبران فقط وظیفه دارند مردم را با حکمت و موعظه نیکو به راه خدا دعوت کنند.
ـ «وَلَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّـةٍ رَسُولاً أَن اعْبُدُوا اللّهَ وَاجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَی اللّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ فَسِـیرُوا فِی الأَرضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ المُکَذِّبِـینَ»؛(1)
«و همانا در میان هر امتی پیغمبری فرستادیم تا [به خلق ابلاغ کند که، [خدای یکتا را بپرستید و از طاغوتها دوری کنید، پس بعضی مردم را خدا هدایت کرد و بعضی دیگر در ضلالت و گمراهی ثابت ماندند. پس شما در روی زمین گردش کنید تا بنگرید عاقبت آنان که انبیاء را تکذیب کردند به کجا رسید.»
در این آیه محل شاهد جمله «اعبدوا» و «اجتنبوا» است، که خداوند می‏فرماید: ما برای هر امتی پیغمبری را فرستادیم تا به مردم ابلاغ کنند که خدا را بپرستند و از طاغوت دوری کنند.
یعنی پیامبران فقط مأمور به ابلاغ امر خدا به خلق هستند و خلق هم در انتخاب و اختیار رأی آزادند؛ چرا که «اعبدوا» و «اجتنبوا» در صورتی معنا پیدا می‏کند که انسان در انتخاب راه کاملاً آزاد باشد.
ـ «وَمانُرْسِلُ المُرْسَلِـینَ إِلاّ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ»؛(2)
«ما پیامبران را، جز بشارت دهنده و بیم دهنده، نمی‏فرستیم؛ پس آنها که ایمان بیاورند و [خویشتن را] اصلاح کنند، نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می‏شوند.»
ـ «ما عَلَی الرَّسُولِ إِلاّ البَلاغُ وَاللّهُ یَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَما تَکْتُمُونَ»؛(3)
«بر پیغمبر جز تبلیغ [احکام الهی [وظیفه‏ای نیست و خدا می‏داند هرچه را که آشکار داشته و یا پنهان دارید.»
ـ «فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ * لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ * إِلاّ مَنْ تَوَلّی وَکَفَرَ * فُعَذِّبُهُ اللّهُ العَذابَ الأَکْبَرَ * إِنَّ إِلَیْنا إِیابَهُمْ * ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا حِسابَهُمْ»؛(4)
«پس تذکر ده، تو فقط تذکر دهنده‏ای، تو مسلط بر آنها نیستی [که مجبورشان برایمان کنی]. مگر کسی که پشت کند و کافر شود. که خداوند او را به عذاب بزرگ مجازات می‏کند. مسلما بازگشت آنها به سوی ما است. و مسلما حساب آنها با ما است.»
از این آیات استفاده می‏شود که پیامبران وظیفه‏ای جز تبلیغ، بشارت انذار، و تذکر ندارند؛ و خداوند از میان هر قومی پیامبری را فرستاد که آیات و قوانین خداوند را برای مردم بازگو نموده و راه پاکی، رستگاری و رسیدن به کمال معنوی را به آنها بیاموزند و در این راه، حق اکراه و اجبار نسبت به انتخاب دین مردم ندارند، بلکه مردم در انتخاب کفر و ایمان کاملاً آزادند. البته اگر راه کفر و ضلالت و گمراهی را انتخاب کنند، وعده عذاب به آنها داده می‏شود؛ چرا که نتیجه چنین اعمالی جز آتش جهنم نیست.

2. آزادی در انتخاب دین

از ظاهر دسته‏ای دیگر از آیات قرآن بر می‏آید که خداوند انسان را در انتخاب دین آزاد گذاشته است؛ تا انسانها بتوانند با تفکر و اندیشه کامل و به حکم عقل سلیم، بهترین، کامل‏ترین، جامع‏ترین، سرآمدترین دین را برگزینند. تفاوت این آیات نسبت به آیات دسته اول در این است که این آیات نسبت به آیات قبل خصوصی‏تر هستند. یعنی فقط آزادی در انتخاب اصل دین را بیان می‏کنند، بر خلاف آیات دسته اول که شامل دین و لوازم آن می‏شدند. در این باره آیات فراوانی وارد شده است که نمونه‏هایی از آن را در ذیل متذکر می‏شویم:
ـ «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الوُثْقی لا انْفِصامَ لَها وَاللّهُ سَمِـیعٌ عَلِـیمٌ»؛(1)
«اکراهی در دین نیست. [زیرا] راه درست از راه انحرافی، روشن شده است؛ بنابراین، کسی که به طاغوت [بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر [کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستنی نیست. و خداوند، شنوا و داناست.»
ـ «إِنَّ هـذِهِ تَذکِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّـخَذَ إِلی رَبِّهِ سَبِیلاً»؛(1)
«این قرآن برای تذکر و یادآوری فرستاده شد، پس هرکه بخواهد راهی بسوی خدا پیش گیرد.»
ـ «وَقُلِ الحَـقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیُـؤْمِنْ وَمَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ إِنّا أَعْتَدْنا لِلظّالِمِـینَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها وَ إِنْ یَسْتَغِـیثُوا یُغاثُوا بِماءٍ کَالمُهْلِ یَشْوِی الوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرابُ وَساءَتْ مُرْتَفَقاً»؛(2)
«بگو: این حقّ است از سوی پروردگارتان! هر کس می‏خواهد ایمان بیاورد [و این حقیقت را پذیرا شود]، و هر کس می‏خواهد کافر گردد! ما برای ستمگران آتشی آماده کرده‏ایم که سراپرده‏اش آنان را از هر سو احاطه کرده است! و اگر تقاضای آب کنند، آبی برای آنان می‏آورند که همچون فلز گداخته صورتها را بریان می‏کند! چه بد نوشیدنی، و چه بد محل اجتماعی است!»
ـ «وَلَوْ شاءَ رَبُّکَ لاَآمَنَ مَنْ فِی الأَرضِ کُلُّهُمْ جَمِـیعاً أَفَأَنْتَ تُکْرِهُ النّاسَ حَتّی یَکُونُوا مُـؤْمِنِـینَ»؛(3)
«و اگر پروردگار تو می‏خواست، تمام کسانی که روی زمین هستند، همگی [به اجبار] ایمان می‏آوردند؛ آیا تو می‏خواهی مردم را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟!» (ایمان اجباری چه سودی دارد؟!)
ـ «سَیَقُولُ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شاءَ اللّهُ ما أَشْرَکْنا وَلا آباؤُنا وَلا حَرَّمْنا مِنْ شَی‏ءٍ کَذ لِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتّی ذاقُوا بَأْسَنا قُلْ هَلْ عِنْدَکُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنا إِنْ تَـتَّبِعُونَ إِلاّ الظَّـنَّ وَ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ تَخْرُصُونَ * قُلْ فَلِلّهِ الْحُـجَّةُ البالِغَةُ فَلَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعِـینَ»؛(4)
«بزودی مشرکان [برای تبرئه خویش] می‏گویند: اگر خدا می‏خواست، نه ما مشرک می‏شدیم و نه پدران ما؛ و نه چیزی را تحریم می‏کردیم! کسانی که پیش از آنها بودند نیز، همین گونه دروغ می‏گفتند؛ تا سرانجام [طعم] کیفر ما را چشیدند. بگو: آیا دلیل روشنی [بر این موضوع [دارید؟ پس آن را به ما نشان دهید. شما فقط از پندارهای بی‏اساس پیروی می‏کنید، و تخمینهای نابجا می‏زنید. بگو: دلیل رسا [و قاطع] برای خداست؛ [دلیلی که برای هیچ کس بهانه‏ای باقی نمی‏گذارد]. و اگر او بخواهد، همه شما را [به اجبار [هدایت می‏کند. [ولی چون هدایت اجباری بی‏ثمر است، این کار را نمی‏کند].»
از تمام آیات گذشته به طور روشن استفاده می‏شود که خداوند انسان را در انتخاب اصل دین کاملاً آزاد گذاشته است، که با تفکر، اندیشه، تأمل و تحقیق کافی راه درست را انتخاب کند؛ چرا که عقیده و اعتقاد یک امر قلبی است و اجبارپذیر نیست. با این حال گرچه انسان در انتخاب دین آزاد است، لکن عقل سلیم حکم می‏کند که بهترین، کامل‏ترین و سرآمدترین دین را انتخاب نماید و پس از گزینش، موظف است همه قوانین و مقرّرات آن را رعایت کند و از هر نوع تخلف و بی نظمی و قانون شکنی بپرهیزد.

3. آزادی در عمل

ظاهر آیات فراوان دیگری دلالت دارد به اینکه انسان در عمل خود از آزادی و اختیار کاملی برخوردار است؛ اگر عمل نیکو انجام دهد از اجر و ثواب آن بهره‏مند می‏شود و دَرِ رحمت الهی به روی او باز است، و جایگاه او بهشت خواهد بود. و اگر به امر خداوند توجه نکرده، اعمال باطل و گناه را مرتکب شود، از دَرِ رحمت الهی دور بوده و مؤاخذه خواهد شد و جایگاه او آتش سوزان جهنم است.
ـ «إِنَّ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی آیاتِنا لا یَخْفَوْنَ عَلَیْنا أَفَمَنْ یُلْقی فِی النّارِ خَیْرٌ أَمْ مَنْ یَأْتِی‏آمِناً یَوْمَ القِـیامَةِ اِعْمَلُوا ما شِئْتُمْ إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِـیرٌ»؛(1)
«کسانی که آیات ما را تحریف می‏کنند بر ما پوشیده نخواهند بود! آیا کسی که در آتش افکنده می‏شود بهتر است یا کسی که در نهایت امن و امان در قیامت به عرصه محشر می‏آید؟! هر کاری می‏خواهید بکنید، او به آنچه انجام دهید بیناست!»
در این آیه، عبارت «اعملوا ما شئتم» نشانه آزادی در عمل است.
ـ «وَ إِذا قِـیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَوَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَلا یَهْتَدُونَ»؛(1)
«و هنگامی که به آنها گفته شود: از آنچه خدا نازل کرده است، پیروی کنید! می‏گویند: [نه،] ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می‏نماییم. آیا اگر پدران آنها، چیزی نمی‏فهمیدند و هدایت نیافتند [باز از آنها پیروی خواهند کرد]؟!»
اینکه می‏گویند: از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می‏کنیم، نشانه آزادی آنها در انجام اعمال است.

4. آزادی و امتحان الهی

گروهی از آیات قرآن کریم بر این امر دلالت دارند که خداوند متعال هر از چند گاهی، انسانها را به جهت سنجش ایمان و عقیده و مقدار پایبندی‏شان نسبت به دستورات الهی مورد آزمایش و امتحان قرار می‏دهد. و معلوم است که امتحان و آزمایش انسان در نحوه عملکرد، جایی معنا پیدا می‏کند که او در انجام اعمالش آزاد باشد. در این‏باره، آیات فراوانی وارد شده است که از جمله آنها آیات زیر است.
ـ «وَلَنَبْلُوَنَّـکُمْ بِشَی‏ءٍ مِنَ الخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الأَمْوالِ وَالأَنْفُسِ وَالثَّمَراتِ وَبَشِّرِ الصّابِرِینَ»؛(2)
«قطعا همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوه‏ها، آزمایش می‏کنیم؛ و به استقامت کنندگان بشارت ده.»
ـ «وَاسْأَلـْهُمْ عَنِ القَرْیَةِ الَّتِی کانَتْ حاضِرَةَ البَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتِـیهِمْ حِـیتانُـهُمْ یَوْمَ سَبْتِـهِمْ شُـرَّعاً وَیَوْمَ لا یَسْبِتُونَ لا تَأْتِـیهِمْ کَذ لِک َ نَبْلُوهُمْ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ»؛(3)
«و از آنها درباره [سرگذشت [شهری که در ساحل دریا بود بپرس! زمانی که آنها در روزهای شنبه، تجاوز [و نافرمانی[ خدا می‏کردند. همان هنگام که ماهیانشان، روز شنبه [که روز تعطیل و استراحت و عبادت بود، بر سطح آب،] آشکار می‏شدند. امّا در غیر روز شنبه، به سراغ آنها نمی‏آمدند؛ این چنین آنها را به چیزی آزمایش کردیم که نافرمانی می‏کردند!»
ـ «وَقَـطَّـعْناهُمْ فِی الأَرضِ أُمَماً مِنْهُمُ الصّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذ لِک َ وَبَلَوْناهُمْ بِالحَسَناتِ وَالسَّـیِّـئاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»؛(1)
«و آنها را در زمین به صورت گروههایی، پراکنده ساختیم؛ گروهی از آنها صالح، و گروهی ناصالحند. و آنها را با نیکیها و بدیها آزمودیم، شاید بازگردند!»

5. آزادی اندیشه

در برخی از آیات قرآن کریم، خداوند متعال امر به تفکر، تدبر و اندیشه کرده است و یا فرمانی داده که اجرای آن منوط به فکر و اندیشه می‏باشد. همچنین در آیات زیادی اندیشه و تعقل را ویژگی مؤمنان راستین و انسانهای حقیقت طلب می‏داند. امر به اندیشه وتفکر و برشمردن آن به عنوان ویژگی انسانهای عالی رتبه، نشان دهنده آزادی انسان دراندیشه است. چرا که بدون آزادی اندیشه، اندیشه معنا پیدا نمی‏کند. در محورهای ذیل این بحث را پی می‏گیریم:

الف) تفکر درباره قرآن

ـ «أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ القُرآنَ وَلَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِـیهِ اخْتِلافاً کَثِـیراً»؛(2)
«آیا درباره قرآن نمی‏اندیشند؟ اگر از سوی غیر خدا بود، اختلاف فراوانی در آن می‏یافتند.»
ـ «لَوْ أَنْزَلْنا هـذَا القُرْآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ وَتِلْک َ الأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»؛(3)
«اگر این قرآن را بر کوهی نازل می‏کردیم، می‏دیدی که در برابر آن خاشع می‏شود و از خوف خدا می‏شکافد! اینها مثالهایی است که برای مردم می‏زنیم، شاید در آن بیندیشند!»

ب) اندیشه در آفرینش انسان و جهان

ـ «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمـواتِ وَالأَرضِ وَاخْتِلافِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ لاَآیاتٍ لاِءُولِی الأَلْبابِ * الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِـیاماً وَقُعُوداً وَعَلی جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمـواتِ وَالأَرضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هـذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النّارِ»؛(1)
«مسلما در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‏های [روشنی] برای خردمندان است. همانها که خدارا در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیده‏اند، یاد می‏کنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می‏اندیشند؛ [و می‏گویند:] بارالها! اینها را بیهوده نیافریده‏ای؛ تو منزّهی! ما را از عذاب آتش نگاهدار.»
ـ «أَوَ لَمْ یَنْظُرُوا فِی مَلَکُوتِ السَّمـواتِ وَالأَرضِ وَما خَلَقَ اللّهُ مِنْ شَی‏ءٍ»؛(2)
«آیا در حکومت و نظام آسمانها و زمین، و آنچه خدا آفریده است، [از روی دقّت و عبرت] نظر نیفکندند؟»
ـ «أَوَ لَمْ‏یَتَـفَکَّرُوا فِی أَنْفُسِـهِمْ ما خَلَقَ اللّهُ السَّمـواتِ وَالأَرْضَ وَما بَیْنَهُما إِلاّ بِالحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَـمّیً وَ إِنَّ کَثِـیراً مِنَ النّاسِ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ لَکافِرُونَ»؛(3)
«آیا آنان با خود نیندیشیدند که خداوند، آسمانها و زمین و آنچه را در میان آن دو است جز بحق و برای زمان معیّنی نیافریده است؟ ولی بسیاری از مردم لقای پروردگارشان را منکرند.»
ـ «وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذ لِکَ لاَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»؛(4)
«و از نشانه‏های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانه‏هایی است برای گروهی که تفکر می‏کنند!»
ـ «وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الأَرضَ وَجَعَلَ فِـیها رَواسِیَ وَأَنْهاراً وَمِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِـیها زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّـیْلَ النَّهارَ إِنَّ فِی ذ لِکَ لاَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»؛(5)
«و او کسی است که زمین را گسترد؛ و در آن کوهها و نهرهایی قرار داد؛ و در آن از تمام میوه‏ها دو جفت آفرید؛ [پرده سیاه[ شب را بر روز می‏پوشاند؛ در اینها آیاتی است برای گروهی که تفکر می‏کنند!»
ـ «إِنَّما مَثَلُ الحَیاةِ الدُّنْیا کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الأَرضِ مِمّا یَأْکُلُ النّاسُ وَالأَنعامُ حَتّی إِذا أَخَذَتِ الأَرضُ زُخْرُفَها وَا زَّ یَّـنَتْ وَظَـنَّ أَهْلُها أَ نَّـهُمْ قادِرُونَ عَلَیْها أَتاها أَمْرُنا لَیْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِـیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالأَمسِ کَذ لِکَ نُفَصِّلُ الآیاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّـرُونَ»؛(1)
«مثل زندگی دنیا، همانند آبی است که از آسمان نازل کرده‏ایم؛ که در پی آن، گیاهان [گوناگون] زمین ـ که مردم و چهارپایان از آن می‏خورند ـ می‏روید؛ تا زمانی که زمین، زیبایی خود را یافته و آراسته می‏گردد، و اهل آن مطمئن می‏شوند که می‏توانند از آن بهره‏مند گردند، [ناگهان] فرمان ما، شب هنگام یا در روز، [برای نابودی آن] فرا می‏رسد؛ و آنچنان آن را درو می‏کنیم که‏گویی دیروز هرگز نبوده است! این گونه، آیات خود را برای گروهی که می‏اندیشند، شرح می‏دهیم!»
ـ «وَأَوْحی رَبُّکَ إِلَی النَّـحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الجِبالِ بُیُوتاً وَمِنَ الشَّـجَرِ وَمِمّا یَعْرِشُونَ * ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلـْوانُهُ فِـیهِ شِفاءٌ لِلنّاسِ إِنَّ فِی ذ لِکَ لاَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَـکَّـرُونَ»؛(2)
«و پروردگار تو به زنبور عسل وحی [و الهام غریزی] نمود که: «از کوهها و درختان و داربستهایی که مردم می‏سازند، خانه‏هایی برگزین! سپس از تمام ثمرات [و شیره گلها] بخور و راههایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده است، به راحتی بپیما! از درون شکم آنها، نوشیدنی با رنگهای مختلف خارج می‏شود که در آن، شفا برای مردم است؛ به یقین در این امر نشانه روشنی است برای جمعیّتی که می‏اندیشند.»

ج) تفکر در نفع و ضرر

ـ «یَسْأَلـُونَکَ عَنِ الخَمْرِ وَالمَیْسِرِ قُلْ فِـیهِما إِثْمٌ کَبِـیرٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَیَسْأَلـُونَکَ ماذا یُنْفِقُونَ قُلِ العَفْوَ کَذ لِکَ یَبَیِّنُ اللّهُ لَکُمُ الآیاتِ لَعَلَّـکُمْ تَتَفَکَّرُونَ»؛(3)
«درباره شراب و قمار از تو سؤال می‏کنند، بگو: در آنها گناه و زیان بزرگی است؛ و منافعی برای مردم در بر دارد؛ [ولی] گناه آنها از نفعشان بیشتر است. و از تو می‏پرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: از مازاد نیازمندی خود. اینچنین خداوند آیات را برای شما روشن می‏سازد، شاید اندیشه کنید!»

د) اندیشه در اهمیت علم و دانش و دوری از جهل

ـ «قُلْ لا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزائِنُ اللّهِ وَلا أَعْلَمُ الغَیْبَ وَلا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّ ما یُوحی إِلَیَّ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الأَعْمی وَالبَصِیرُ أَفَلا تَتَفَکَّرُونَ»؛(1)
«بگو: من نمی‏گویم خزاین خدا نزد من است؛ و من، [جز آنچه خدا به من بیاموزد] از غیب آگاه نیستم! و به شما نمی‏گویم من فرشته‏ام؛ تنها از آنچه به من وحی می‏شود پیروی می‏کنم. بگو: آیا نابینا و بینا مساویند؟! پس چرا نمی‏اندیشید؟!»
ـ «...قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الأَلْبابِ»؛(2)
«بگو: آیا کسانی که می‏دانند با کسانی که نمی‏دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکر می‏شوند.»

ه) تفکر درباره تسخیر آسمانها و زمین توسط انسان

ـ «وَسَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّمـواتِ وَما فِی الأَرْضِ جَمِـیعاً مِنْهُ إِنَّ فِی ذ لِکَ لاَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّـرُونَ»؛(3)
«او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوی خودش مسخّر شما ساخته؛ در این نشانه‏های [مهمّی] است برای کسانی که اندیشه می‏کنند!»
ـ «وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهارَ وَالشَّـمْسَ وَالقَمَرَ وَالنُّـجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذ لِکَ لاَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»؛(4)
«او شب و روز و خورشید و ماه را مسخّر شما ساخت؛ و ستارگان نیز به فرمان او مسخّر شمایند؛ در این، نشانه‏هایی است برای گروهی که عقل خود را به کار می‏گیرند!»
در قسمت بعدی این بحث، آزادی را از دیدگاه روایات مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.
ادامه دارد... .

پی نوشت ها:

1. فرقان/56 و 57.
2. نحل/125.
1. نحل/36.
2. انعام/48.
3. مائده/99.
4. غاشیة/26 ـ 21.
1. بقره/256.
1. مزمل/19.
2. کهف/29.
3. یونس/99.
4. انعام/148 و 149.
1. فصلت/40.
1. بقره/170.
2. بقره/155.
3. اعراف/163.
1. اعراف/168.
2. نساء/82.
3. حشر/21.
1. آل‏عمران/190 و 191.
2. اعراف/185.
3. روم/8.
4. روم/21.
5. رعد/3.
1. یونس/24.
2. نحل/68.
3. بقره/219.
1. انعام/50.
2. زمر/9.
3. جاثیه/13.
4. نحل/12.

مقالات مشابه

بررسی رابطۀ تکمیلی میان آزادی و عدالت اجتماعی با تاکید بر قرآن‌کریم

نام نشریهاسلام و مطالعات اجتماعی

نام نویسندهحسین علوی‌مهر, سیدکاظم سیدباقری, بتول ملاشفیعی

مباني و محدوديت هاي آزادي اطلاعات و قرآن كريم

نام نشریهمشکوة

نام نویسندهعیسی زارعی, نیره خداداد شهری

شناسایی آزادی و دیدگاه قرآن

نام نشریهمطالعات روش شناسی دینی

نام نویسندهفهیمه کلباسی اصفهانی

آزادي و آزادگي از ديدگاه قرآن كريم

نام نشریهمعارف قرآنی

نام نویسندهمحمدجواد رودگر

انسان و آزادی در نگرش قرآنی

نام نشریهاندیشه حوزه

نام نویسندهمحمد بسطامی

مفهوم آزادی از دیدگاه قرآن

نام نشریهعلوم سیاسی

نام نویسندهمنصور میراحمدی

مبانی و قلمرو آزادی در قرآن

نام نشریهقرآن و علم

نام نویسندهمحمدعلی رضایی اصفهانی

قرآن و آزادي

نام نشریهپیام اسلام

نام نویسندهعلامه طباطبایی

رابطه قرآن و آزادی و چالش های آن

نام نشریهتخصصی قرآن و علم

نام نویسندهمحمدعلی رضایی اصفهانی