فلاح انسان، هدف قرآن

پدیدآورمحمدباقر فرزانه

نشریهالهیات و حقوق

شماره نشریه11

تاریخ انتشار1389/12/07

منبع مقاله

share 1516 بازدید
فلاح انسان، هدف قرآن

محمدباقر فرزانه

برای هر کتابی، تعریف، موضوع و غایتی تعیین کرده‏اند. اکنون قرآن به عنوان موضوع سخن، پیش روی ماست. پرداختن اجمالی به برخی از واژه‏های دخیل در تعریف، موضوع و غایت آن، چشم‏انداز بحث را درباره این هدیه آسمانی، روشن می‏سازد.
متواضعانه در برابر قرآن، باید اعتراف کرد که این کتاب، بی‏نیاز از تعریف بشر است. کتابی که خود و مخاطبان ظاهر و باطن آن، بهتر از هر کسی، آن را معرّفی کرده‏اند؛ چه اینکه تعریف ما فراتر از این نمی‏رود که «قرآن، مجموعه آیات و سوری است که بر پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم وحی شده است تا به مردم ابلاغ و تعلیم شود و آنان با عمل به آن، هدایت و رستگار گردند».
اما قرآن، خود را «عظیم»، «کریم»، «مجید»، «حکیم» (حکمت‏آموز)، «شکست‏ناپذیر»، «آشکار»، «غیر ذی عوج»، «شفا» (برای دردهای فکری، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، خانوادگی، اقتصادی و...)، سراسر نور و روشنایی، ضامن سعادت و سرچشمه هدایت انسان، بیانگر همه بایدها و نبایدها و گشاینده گرهها معرفی می‏کند که با همه ناپیدایی ژرفای آن، زیباترین سخن است؛ سخنی که بازخوانی پی‏درپی آن، از حلاوت و جذّابیت آن نمی‏کاهد و انسان مادی را در آسمان معنویت و جاودانگی به پرواز درمی‏آورد و سیمای زندگی پاکیزه و چگونه زیستن را به او می‏نماید.
از سخن پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم همین هشدار بس است که: «هرگاه فتنه‏ها چون شب تار، شما را احاطه کرد، به قرآن روی آورید؛ چرا که شفاعتش پذیرفته و گزارشش از اعمال بندگان، تصدیق می‏شود. هر که قرآن را پیشوای خویش قرار دهد، او را به بهشت رهبری کند و هر کس آن را پشت سر اندازد، به دوزخش کشاند».(1)
در سخنان امیرالمؤمنین، علی علیه‏السلام قرآن این‏گونه توصیف شده است: «در قرآن، علوم آینده و اخبار گذشته آمده است، دوای دردها و نظم امور در قرآن است».(2)
«قرآن، دریایی است که قعر آن دست‏یافتنی نیست، بنایی است که پایه‏هایش سست نمی‏شود و داروی شفابخشی است که بیماری در پی ندارد».(3)
«قرآن، عزّتی است که شکست ندارد و حقّی است که خوار نمی‏شود»(4) و «کسی با قرآن ننشست، مگر آنکه از انحرافش کاسته و بر هدایتش افزوده شد».(5)

موضوع قرآن

موضوع قرآن، انسان است؛ از هر جنس، نژاد و طبقه‏ای و در هر زمان و مکانی. این مسئله، از خطابهای عام قرآن به خوبی استفاده می‏شود. واژه «ناس» که حدود 238 بار، «أیّها الناس» 21 بار، «یا بنی آدم» پنج بار و «إنسان» 65 بار در قرآن آمده است.
همان انسانی که خداوند، او را جانشین خود در زمین، پذیرای امانت سنگین خداوندی، برخوردار از اندیشه، همراه با دانشی که می‏تواند حق را از باطل بازشناسد، محور عالم آفرینش و دارای کرامت معرّفی کرده است.

غایت قرآن

هدف و غایت قرآن، «فلاح» انسان است. واژه «فلاح» در اصل به معنای شکافتن و بریدن است و سپس به هر نوع پیروزی و رسیدن به مقصد و خوشبختی اطلاق شده است. به عبارت دیگر، فلاح، چیزی است که لازمه آن، رهایی از شرور و دستیابی به خیر و صلاح است و فراتر از رهایی از موانع، رسیدن به مقصود را نیز دربردارد.(1)
کشاورز را «فلاّح» می‏گویند، زیرا زمین را با زراعت، می‏شکافد و از بایر بودن می‏رهاند و آباد می‏کند. فلاح در معنای وسیع خود، شامل پیروزی مادی و معنوی می‏شود.
راغب اصفهانی می‏گوید: فلاح دنیوی در سه چیز خلاصه می‏شود: بقا، غنا و عزّت. فلاح اُخروی نیز در چهار چیز است: بقای بدون فنا، بی‏نیازی بدون فقر، عزّت بدون ذلّت و علم خالی از جهل.

راه رسیدن به فلاح

قرآن، راه رسیدن به فلاح را نیز معرّفی می‏کند و آن در یک کلمه، عبارت است از «اصول ارزشهای اسلامی» که شامل موارد زیر می‏شود:
1. ایمان: نخستین و مهم‏ترین ارزش و ابزار رسیدن به «فلاح»، سرمایه «ایمان» است؛ یعنی اعتقاد به خدا، پیامبران، وحی، غیب و قیامت. بدون این ایمان، هیچ تلاش و حرکتی، به «فلاح» نمی‏انجامد. خداوند با صراحت می‏فرماید: «قد أفلح المؤمنون».(2)
2. معرفت و دانش: «یرفع اللّه‏ الذین آمنوا منکم و الذین أوتوا العلم درجات».(3)
3. تقوا: بی‏شک، در سر راه مؤمن، موانع و سدهایی وجود دارد که بدون عبور به سلامت از آنها به مقصد نمی‏رسد. تقوا سلاحی است که راه را برای انسان تا رسیدن به فلاح، هموار می‏سازد؛ لذا قرآن با صراحت اعلام می‏کند: «و اتّقوا اللّه‏ لعلّکم تفلحون».(4)
4. مبارزه با «نفس» و خودسازی: هیچ عاقلی تردید نمی‏کند که انسان ناپخته و آلوده به انواع آفات و رذایل روحی، به بارگاه الهی راه نمی‏یابد و به پیروزیهای مادی و معنوی نمی‏رسد. تهذیب و تطهیر «نفس»، انسان را برای رستگاری آماده می‏سازد: «و نفس و ما سوّاها فألهمها فجورها و تقواها قد أفلح من زکّاها و قد خاب من دسّاها».(1)
5 . زهد و عدم دلبستگی به دنیا: ذخیره شدن به زخارف مادّی و زرق و برقهای دنیوی و دلبستگی به آن، موجب دلبستگی انسان به ملک و دوری از ملکوت می‏شود. مبارزه با تمایلات طبیعت و نفس انسان باعث آن می‏شود که بتواند از «عالم ملک» جدا و به طرف «عالم ملکوت» پرواز کند. لذا قرآن می‏فرماید: «و من یوق شحّ نفسه فأولئک هم المفلحون».(2)
6 . مبارزه با خصم: شرط اساسی برای تحقّق عبودیت خداوند در جامعه، وجود «امنیّت» است و طبیعی است که بخش عمده‏ای از «امنیّت» از راه جهاد با خصم درونی و بیرونی محقّق می‏شود. امر به معروف و نهی از منکر، همان وسیله و ابزاری است که چنین امنیّتی را در جامعه فراهم می‏کند و فضای جامعه را برای حرکت انسان به طرف «فلاح» متناسب می‏سازد. قرآن در این باره می‏فرماید: «و لتکن منکم أمّة یدعون إلی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و أولئک هم المفلحون».(3)

‍پي نوشت ها:

1. اصول کافی، ج2، ص599؛ بحارالانوار، ج89، ص17.
2. نهج البلاغه، خطبه 158.
3. همان، خطبه 198.
4. همان.
5. همان، خطبه 176.
1. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج9، ص133.
2. مؤمنون/ 1.
3. مجادله/ 11.
4. آل عمران/ 130.
1. شمس/ 7ـ10.
2. حشر/ 9؛ تغابن/ 16.
3. آل عمران/ 104.

مقالات مشابه

كاركرد بعد عبادى در سعادت دنيوى از ديدگاه علّامه طباطبائى

نام نشریهمعرفت

نام نویسندهمهدیه‌السادات مستقیمی, معظمه شجاع‏الدینی

شاخصه‌های وصول به فلاح در قرآن کریم

نام نشریهمطالعات قرآنی ، شماره

نام نویسندهفرشته معتمد لنگرودی, کریم پارچه باف دولتی

بررسی و تبیین سعادت انسانی و نمودهای آن در قرآن کریم

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهمسعود باوان‌پوری, رضوان لرستانی

نقش لذت و سعادت در سير تكاملي انسان با رويكرد آموزه هاي اسلامي

نام نشریهفصلنامه مشکوة

نام نویسندهمحمدحسن مشرف جوادی, اعظم کوهی اصفهانی

بررسی معناشناسانه فوز و فلاح در قرآن کریم

نام نشریهپژوهشنامه علوم و معارف قرآن

نام نویسندهمحمدعلی لسانی فشارکی, مصطفی زرنگار

معیارهای قرآنی زندگی با نشاط

نام نشریهنسیم وحی

نام نویسندهمحمدحسین قدیری

عوامل رستگارى در قرآن

نام نویسندهپروین حسینی