share
1398/04/22
نوزدهمین مصاحبه از مجموعه مصاحبه های طرح ملی نظام سازی قرآنی
مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمین سعید بهمنی
استاد مدعو (مصاحبه شونده): حجت الاسلام و المسلمین سعید بهمنی
تاریخ انجام مصاحبه: 97/08/20

نوزدهمین مصاحبه از سری مصاحبه های طرح ملی نظام سازی قرآنی با حضور حجت الاسلام و المسلمین سعید بهمنی در موضوع «نظام سازی در اندیشه ی مرحوم استاد علی صفایی» توسط پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن و با همکاری موسسه علمی فرهنگی رویش اندیشه و معرفت برگزار شد. این مصاحبه با حضور دکتر امیر حسن شیعی و دکتر علی سادات به عنوان مصاحبه کننده در تاریخ 20 آبان 1397 و در محل پژوهشکده فرهنگ و معارف برگزار شد.
دکتر شیعی دبیر اجرائی طرح نظام سازی قرآنی ضمن عرض خیر مقدم به حجت الاسلام بهمنی با گزارش اجمالی در خصوص مصاحبه های انجام شده به اهمیت اندیشه های استاد مرحوم علی صفایی اشاره کردند و در ابتدای مصاحبه مفهوم نظام سازی در اندیشه استاد صفایی را مورد سوال قرار دادند.
حجت الاسلام والمسلمین بهمنی در پاسخ به سوال مصاحبه گفت: در ابتدای بحث از خداوند متعال خواستارم تا کمک کند تا بتوانم امانت دار خوبی برای مطالب استاد صفایی باشم و بتوانم مطالب ایشان را درست منتقل نمایم. مفهوم سازی در تمام آثار ایشان نمایه زنی شده و استخراج گردیده است. البته بنای نقد نیست ولی به طور گذرا شاید بتوانم نقدی هم عرض بکنم. بخش عمده ی مطالعه بنده در آثار مکتوب ایشان بوده البته بسیاری از این آثار حاصل سخنرانی های ایشان بوده و به صورت آکادمیک و قالب علمی بیان نشده است.
دکتر علی سادات در ادامه پرسید: اگر ما بخواهیم این گفتگوی علمی را از حوزه ی مفاهیم آغاز کنیم لطفا بفرمائید جنابعالی پش از مطالعه ی آثار استاد صفایی در خصوص مفهوم نظام و نظام سازی به برداشتی رسیدید؟
حجت الاسلام و المسلمین بهمنی در پاسخ به این سوال گفت: خصوصیتی که مرحوم صفایی داشت این بود که نه در صحبت کردن و نه در نوشتن خود را ملزم به رعایت ضوابط آکادمیک نمی دانشتند. لذا پیدا کردن مبانی تصوریه ای که بشود ماهیم را بر آن استوار کرد سخت است. در کتاب نظام اخلاقی اسلام یک تعریفی از نظام به نقل از مرحوم صفایی بیان شده است. نظام اخلاقی، نظام ، رشته و رابطه ایست که میان علم و قواعد و روشها و دیدگاهها و واقعیت فساد و گرایشهای منحط و اندیشه و عمل و قول هماهنگی برقرار میکند و قول و فعل انسان را تبدیل میکند. در جای دیگر نظام را اینگونه تعریف کرده اند نظام، جریانی است که به مجموعه های مرتبط هدفمند معنا میدهد و آنها را تبیین و تحلیل میکند. در جایی دیگر بیان میکنند که نظام یک جریان تحقق یافته است.جریانی که با رسول آغاز شده و پس از معارف و عقاید مبانی و مقاصد در انسان شکل میگیرد. ما به مجموعه ی تاثیر و نمودی که این جریان در مسیر شدن آدمی دارد از تربیت و معرفت گرفته تا جامعه و اقتصاد و حقوق و سیاست نظام میگوییم. این تعاریف با بیان آکادمیک نیست.از حیث لغت هم باید که پس مرور کلمه نظام و مشتقات نظام که حدود 777 مورد بود مشاهده شد. در تمام این کاربردها معنای لغوی نظام سایه انداخته است.نظام بر وزن فعال مثل خیاط که وسیله ی خیاطی و اسم آلت است و فاعلیت دارد. یک جای دیگر نظام را به معنای نظم گرفته اند. به روایت هم استناد کرده اند که امام نظام الدین است که به معنای فاعلی به کار رفته است. اینمعنای لغوی در سراسر آثار ایشان سایه انداخته است که هم به معنای فاعلی و هم مصدری استعمال شده است. گاهی اسم آلتی و گاهی هم مصدری استفاده شده است.
وی در ادامه افزود: مرحوم صفایی یک نگاه هستی شناسانه دارد که در سایر معارف ایشان اثر دارد. چهار عنصر در هستی باعث میشوند که نظام هستی را نظام مند ببینید. یک حق، جمال، اجل و چهار نظام که مرادشان از نظام سنتهای الهی هستند که به این هستی نظم داده اند. این چهار عنصر به همراه درک اینکه انسانها فراتر از تجربه هستند به درک نظام کمک میکنند. ما علم تجربی را ناکافی میدانیم و به سراغ وحی میرویم. در نگاه ایشان آنهایی که در کنار تجربه به وحی رجوع میکنند با آنهایی که از وحی شروع کرده و به وحی رسیده اند متفاوت است. وی معتقد است ما به عدم کفایت تجربه حکم داده ایم لذا رجوع به وحی ضروری میشود. اگر معتقد شدیم به اینکه به دین نیاز داریم باید به این نکته توجه بکنیم که ما با مکاتبی رو به رو هستیم آن مکاتب نظام دارند. برخی از این مکاتب مهاجمند و چه مکاتبی که جاذبند. لذا وجود مکاتب نظام مند در دنیا نشان میدهد که نمیشود با فقه احکام با مکاتب نظام مند رو به رو شد. ایشان اصطلاحی را به نام فقه دین به کار میبرند که برگرفته از آیه نفر است و معتقدند فقه سنتی فقه فردی است و پاسخگوی نظام نیست. با این استدلال که با احکام نمیشود انذار کرد بلکه با قضایای هست میشود انذار کرد.
حجت الاسلام بهمنی در تبیین اندیشه های استاد صفایی گفت: مرحوم صفایی معتقد است برای ساخت نظام نیازمند چهار عنصز هستیم که عبارتند از معارف، عقائد مبانی و مقاصد. وی در مورد این چهار عنصر هم معتقدند هر مکتبی چه اسلامی و چه غیر اسلامی اگر دارای این چهار عنصر باشد ناگزیر از داشتن نظام است و حتما یک نظام را بازتولید خواهد کرد. این چهار عنصر فراوانی و تکرار در بیانیاتشان دارد. نظامهایی که ایشان نام میبرند به ترتیب از نظام تربیتی آغاز میکنند.بعد نظام اخلاقی، نظام اجتماعی، نظام سیاسی، نظام اقتصادی و سرانجام نظام حقوقی را به ترتیب بیان کرده اند.آثار و فوائی که ایشان برای نظام قائلند اینست که جایگاه و روح احکام قابل درک خواهد بود. اثر دوم اینکه روابط یک حکم با احکام دیگر هم شناخته میشود. اثر سوم اینکه فقه فردی پاسخگو نیست و در مقابل فقه نظام یا فقه دین پاسخگوی نیازهای زندگی امروز است. اثر دیگر تبیین ارتباط منطقی،عقلایی، طبیعی، علیتی و ذهنیتی میان داده های یک دین در کلیت دین است.

* لازم به ذکر است متن کامل و نهایی این مصاحبه پس از انجام مراحل ویراستاری در همین پایگاه منتشر خواهد شد