قرآنپژوهان تاكنون قرآن را از زاويههاي گوناگون نگريستهاند. ابوالاعلي مودودي قرآن را از منظر احياگرايي اسلامي نگاه كرده است. وي در هندوستان به دنيا آمد، در آنجا تحصيل كرد و تحت تأثير تربيت خانوادگي و اجتماعي زمان خود به تفسير روي آورد. محيطي كه اين قرآنشناس در آن ميزيست تحت سلطه بيگانگان - مشخصاً انگليسيها - بود و اين چيزي نبود كه براي مودودي خوشآيند باشد بلكه بسيار دردآور نيز بود. به همين دليل به سياست و الهيات روي آورد. از آنجا كه مسلمان بود به الهيات و معارف اسلامي تكيه كرد. سنت نيرومند عرفان و تصوف در شبه قاره هند نيز موجب شد كه مودودي از آن بينصيب نباشد چيزي كه اولاً سببساز آزاديخواهي شده و ثانياً موجب تلطيف آرا و انديشههاي متفكران شده است و اين مطلب در مورد قرآنشناسي مودودي نيز صدق ميكند. طولي نكشيد كه وي يك مليگراي تمام عيار شد و براي آزادي هندوستان مبارزه كرد. اما به اين نتيجه رسيد كه در علوم قرآني چيزي وجود دارد كه ميتواند او را اولاً از نظر فكري و عقيدتي و ثانياً در دعوت به معنويت كاملاً غني سازد؛ لذا به تفسير قرآن روي آورد و كوشيد يك نظريه تفسيري براي نجات مسلمانان طرح و شرح كند.
وي نظريهاش را بر مبناي انديشه سياسي در اسلام استوار ساخت و آرزويش ايجاد يك دولت اسلامي بود. از اينرو ميتوان گفت كه نظريه تفسيري وي تا حدودي شبيه نظريه تفسيري امامخميني(ره) است. به طور كلي آنچه تفسير مودودي را به عنوان يك غيرعرب از تفسير ديگران متمايز ميكند يكي اين است كه اسلام دين رسمي كشورش نبود، و دوم اين كه تفسيرش را به زبان عربي ننوشت بلكه به زبان مخاطبان سرزمينش يعني زبان اردو نوشت. نكاتي از اين دست را بايد در نحوه تفكر وي و سير زندگي او جستوجو كرد. مودودي در اوايل دهه اول قرن بيستم (1903 ميلادي) به دنيا آمد. تقريباً دهه اول و دوم عمرش را صرف زبانآموزي - مشخصاً زبان عربي - و تعليمات ديني كرد. در دهه دوم و سوم درخشيد زيرا كتاب الجهاد فيالاسلام (جهاد در اسلام) را نگاشت و از سوي ديگر به نوشتن روي آورد و مبارزه با قلم را بهترين سلاح دانست. اين كتاب در واقع پاسخي بود به تعريف و تبيين تفاوت بين خشونت و جهاد در اسلام. در آغاز دهه سوم عمرش امتياز نشريه ترجمان القرآن را خريد. از اين دهه به بعد كوشيد تا نظريه تفسيري خود را به طور نظام يافتهاي ارائه كند و الگوي يك جامعه اسلامي را طرح ريخت. به عقيده وي نبرد بين اسلام و كفر عامل اصلي پيشرفت جوامع مسلمان است و اين مبارزه در نهايت منجر به تشكيل دولت اسلامي ميشود.
واقعيت اين است كه در 100 سال اخير روشنفكران ديني و متفكران مسلمان در جهان اسلام رهيافتي انتقادي نسبت به زندگي مسلمانان و اداره جامعه مسلمين اتخاذ كردهاند و در واقع جنبش اسلامي را بنيان نهادهاند. به طور كلي ميتوان گفت كه عدهاي راه نجات مسلمانان را در اصلاح جامعه مسلمانان دانسته و در مقابل، عدهاي نيز راهحل را در احياي جامعه اسلامي ديدهاند؛ مودودي را ميتوان در زمره روشنفكران و متفكران دسته دوم قرار داد. وي حتي به عنوان يكي از معماران اصلي احياگرايي اسلامي در روزگار ما به شمار ميآيد. وي با نوشتن آثار فراوان نزديك به 150 اثر از جمله تفسير قرآن به زبان اردو به نام "تفهيمالقرآن" توانست آرا و انديشههاي خود را در قبال زندگي مسلمانان و اداره جامعه مسلمين طرح و شرح كند و قرآنشناسي تأثيرگذار بر جهان اسلام دستكم بر مسلمانان شبه قاره هند باشد و در جنبش اسلامي معاصر نقشي تعيينكننده ايفا كند. اما اين جنبش چيزي است كه همواره عدهاي در دنيا نسبت به آن خوشبين و عدهاي ديگر نسبت بدان بدبين بودهاند. دليل يا حتي دلايل آن هرچه بوده باشد، عمدتاً ريشه در كارنامه مسلمانان و غيرمسلمانان دارد: از نگاه متفاوت در شرق و غرب به جنگهاي صليبي گرفته تا آنچه كه امروزه جاري و ساري است.
اين كه آيا مودودي متأثر از انديشه ايراني نيز بوده است چندان بعيد نيست به ويژه آن كه گويند اجداد او ايراني بودند و قرنها پيش، از ايران به هندوستان مهاجرت كرده بودند. اما طبق منابع موثق، خانواده پدري او از صوفيان چشتي دهلي بود و نياي مادري وي از خاندان بزرگ دهلي كه در دكن اقامت گزيده بودند. پدر مودودي اصرار داشت تا فرزندانش با فرهنگ اسلامي عميقاً آشنا شوند. آنها سالها در خانه، اردو، عربي و متون ديني ميخواندند. تسلط مودودي بر عربي چنان بود كه در 14 سالگي اثر قاسم امين، متفكر مصري را از زبان عربي به اردو برگرداند. در 15 سالگي در كنار برادرش به روزنامهنگاري پرداخت. در دهلي با نوشتههاي متجددين و نيز با فعاليتهاي جنبش استقلال آشنا شد و اين آشناييها در او سخت موءثر افتاد به طوري كه وقتي به جلالپور رفت تا براي هفتهنامه تاج، كار كند در آنجا به عنوان يك فعال سياسي تمامعيار درآمد و در حمايت از مسلمانان مقالههاي تند و آتشيني نوشت كه در نهايت منجر به توقيف هفتهنامه شد. پس از آن به دهلي بازگشت اما از فعاليتهاي سياسي دست نكشيد و حتي وقتي كه در ديگر نقاط شبه قاره هند حضور داشت همواره به عنوان يك مبارز سياسي مطرح بود، گو اين كه بارها به جرم براندازي حكومت به زندان افتاد و حتي حكم اعدام او صادر شده بود. وي در طول زندگي خود با بزرگان و انديشمندان بزرگي چون علامه اقبال لاهوري و مولانا محمدعلي جوهر آشنا ميشود و تحت تأثير افكار و انديشههاي آنان قرار ميگيرد. افزون بر اين، آشنايي با زبان انگليسي نيز در مبارزات او سخت موثر افتاد زيرا از رهگذر آن توانست با غرب و آثار غربي آشنا شود و طرحي نو در مبارزه با امپرياليسم اروپايي را در نوشتههايش در اندازد.
يادداشتها و منابع مهم براي مودوديشناسي احياناً در شمارههاي آينده تقديم خوانندگان گرامي خواهد شد.