گزارش تحليل قرآن از آفرينش آدم بسياري از ابعاد و جنبه هاي پيدا و نهان انسان را به روشني باز مي نمايد. از اين رو بازخواني پياپي اين رخداد از راه دقت و تامل در آياتي که آن را گزارش کرده اند، بسيار سازنده و مفيد است؛ به ويژه آن که گزارش اين رخداد خود آفريننده و پروردگاري است که بر همه ابعاد و جزئيات و اهداف آن آگاهي و احاطه تمام و کاملي دارد.
يکي از ابعاد و جنبه هايي که در رخداد آفرينش آدم مورد توجه و تاکيد خداوندي قرار گرفته است، مساله همسر و خانواده است. قرآن پس از آن که گزارشي جامع و کامل از آفرينش شخص آدم و انگيزه و اهداف آن مي دهد به مساله همسر آدم (ع) توجه مي دهد.
هر چند در گزارش قرآن به چگونگي آفرينش همسر و جفت آدم اشاره اي نمي شود و از آن مي گذرد ولي در آيات ديگري که به هبوط انسان و ابليس به زمين اشاره مي شود به مساله همراهي همسري اشاره مي کند که ارتباط آنان بسيار تنگاتنگ و نزديک است و سرنوشت مشترکي را براي يک ديگر رقم مي زنند.
چگونگي اين ارتباط و ايجاد الفت و انس آنان گزارش نمي شود؛ زيرا در اصل داستان و مطلب تاثيري ندارد ولي اين که اين ارتباط در زماني چنان شکل مي گيرد که سرنوشت ايشان به هم گره مي خورد و رفتار و کنش و منش ايشان در يک ديگر تاثير مهم و جدي به جا مي گذارد مساله اي است که بدان پرداخته مي شود.
در اين گزارش عنصر قوي زوجيت و همسر بودن آدم و حوا را به هم چنان وابسته و متحد مي سازد که نمي توان آن را به روشي از هم گسست. ابليس در سوي ديگري مي کوشد تا اين خانواده را به هر راه و روشي از مقام بلند فرود آورد و آنان را دچار رنج و سختي کند.
قرآن گزارش مي کند که اين زن و شوهر در بهشت خويش در حالي به سر مي بردند که از سعادت و خوشبختي کامل برخوردار بودند. آسايش و آرامش در کنار محبت و عشق ايشان موجب شده بود که در هر جايي با يک ديگر باشند. اگر اين ماه عسل آدم و حوا کوتاه بود و به دشمني ديگران به زودي به پايان رسيد ولي در همان مدت کوتاه آن چنان به هم وابسته شدند که دمي از کنار يک ديگر دور نمي شدند. در بهشتي که آفتابش سوزان نبود و سوز سرمايي نمي ورزيد و تن به آسايش و جان به آرامش بود و خوراکش به راه بود و ميوه هايش را تمامي نداشت ، به خوشي مي زيستند.
در گزارش قرآني آمده است که ابليس به حسادت و دشمني برخاسته از تکبر و غرور، به سوي اين خانواده خوشبخت مي رود و آنان را به زندگي جاودانه بي مرگ و دولت و حکومت بي پايان وسوسه مي سازد و با درخت ممنوع آنان را به سوي تعدي و تجاوز از حدود الهي مي کشاند و در نهايت اين خانواده را به زمين مي آورد تا در رنج و سختي روزگار بگذرانند.
قرآن گزارشي درباره وضعيت اين خانواده پس از هبوط به زمين نمي دهد و مساله را با اين مطلب به پايان مي برد که شما زن و شوهر مي بايست در زمين زماني را مستقر شود تا مرگ به سراغ شما آيد و به جان ديگر ببرد. در اين مدت که در زمين به سر مي بريد هرگز رنگ آرامش و آسايش را به خوبي بهشت درک نخواهيد کرد؛ زيرا دشمني به نام ابليس با شماست که هر دم شما را وسوسه مي سازد و موجب مي شود تا قواي نفساني را بر شما چيره سازد و راه مستقيم را کناري نهيد.
تنها اميد شما در اين دوره اين خواهد بود که خداوند به رحمت و فضل خويش وحي هدايتي خويش را به سوي شما فرستد تا به ياري آن اين مرحله را به خوبي گذرانده و به کمالي دست يابيد که لايق ديدار با خدا و بهره مندي از بهشت اخروي گرديد.
اين مباحث به ويژه در آيات سوره بقره به تفصيل بيان شده است و نشان مي دهد که در اين دنيا هر خانه و خانواده اي را چه چيزي تهديد مي کند و دشمن خانه و خانواده و آرامش و آسايش آن چيست؟ در حقيقت قرآن به روشني تبيين مي کند که خانواده در زمين همواره در معرض تهديد دشمني است که ابليس نام دارد. ابليس با بهره گيري از قواي نفساني دروني انسان وي را وسوسه مي سازد تا راهي را بپيمايد که راه جدايي و تفرقه و رنج و زحمت است. از اين رو هر خانواده اي مي بايست با بهره گيري از آموزه هاي وحياني و مهار و تعديل قواي نفساني دروني خود به کمک آموزه هاي الهي از شر وسوسه هاي شيطاني رهايي يابد.
خداوند در آيات بسياري به مساله خانه و خانواده از ابعاد و جهات مختلف پرداخته است . در بينش و تحليل قرآني، انسان نيازمند همسر و زوج است و اصولا انساني بدون اين مساله کامل نيست. کمال انساني به داشتن همسر و بهره مندي از خانواده است. کمال مطلق آدمي به همراهي همسر ظهور و بروز مي کند و از اين روست که در اسلام حقيقي و آموزه هاي کامل آن همسر و خانواده از ارزش و جايگاه والايي برخوردار مي شود.
آرامش هر شخص انساني با همسرگزيني به دست مي آيد. آرامشي که از راه همسر براي انسان پديدار مي گردد، آرامش خاصي است که در قرآن از آن به سکينه تعبير مي شود. سکينه آرامش خاصي است که نمي توان آن را از راه ديگر به دست آورد. در آيات قرآن به مساله آرامش به جهات مختلف پرداخته شده است. آرامش اشکال مختلفي دارد که هر يک به ابزاري تامين مي شود. آرامش به مفهوم امنيت و يا آرامش به مفهوم طمانينه و اطمينان و آرامش به معناي سکينه تفاوت هاي مختلفي دارد. هر يک ويژگي هاي خاص خود را دارد که نمي توان آن را از راه ديگر برآورده و تامين کرد. به عنوان نمونه سکينه و آرامشي که از راه همسرگزيني به دست مي آيد غير از آرامشي است که از راه ايمان و يا آزمون هاي باورپذير ايجاد مي شود.
در سکينه و آرامشي که از راه همسرگزيني پديد مي آيد ، عواطف انساني از حالتي اشباع مي شود که نمي توان آن را از راه ديگري به دست آورد و اشباع کرد. عشق و محبت همسران غير از عشق و محبت پدر و فرزند و يا دو دوست است که همه با اين مسايل به تجربه آشنايي داريم.
خانواده در قرآن به عنوان هسته اصلي هر جامعه اي مورد تاکيد قرار گرفته است. همسران نسبت به يک ديگر به عنوان لباس مطرح مي شوند(بقره آيه 187) در آيات ديگر قرآن به نقش لباس نيز اشاره مي کند و توضيح مي کند که لباس نقش تزيين و آراستگي داشته و هم چنين موجب مي شود تا انسان از گرما و سرما در امان بماند. بنابراين مي توان با کنار هم نهادن آيات به اين مطلب رسيد که همسران ، به عنوان زينت عمل مي کنند و عيب هاي يک ديگر را مي پوشانند و يک ديگر را مي آرايند و از شر دشمن حفظ مي کنند و نقش حفاظتي از يک ديگر را به عهده مي گيرند. سرنوشت ايشان با هم گره خورده و هر چه مرد در زندگي موفق باشد زن نيز به تبع آن موفق خواهد بود و هر چند زن به خير نزديک باشد مرد نيز بدان نزديک خواهد بود. اين گونه است که حکم نفس واحد و يگانه اي را مي يابند که در خير و شر با هم خواهند بود و نتيجه بينش و نگرش و منش و کنش ايشان در يک ديگر تاثير مستقيم خواهد گذاشت.
همسران عامل بازدارنده اي براي رهايي از خيانت هستند. اگر همسري رعايت همسر خويش را بکند از اين که در دام ابليس قرار گيرد رهايي مي يابد. از اين روست که عدم رعايت حقوق يک ديگر موجب مي شود که زن و شوهر نسبت به يک ديگر و گاه به خود خيانت ورزند و از حدود الهي تجاوز کنند.
قرآن در اين آيه به خوبي وضعيت عاطفي و رواني و خواسته هاي انسان را تبيين مي کند و بيان مي دارد که آدمي به خاطر نيازهاي خاص خويش ممکن است به روش هاي نامطلوب دست بزند. به اين معنا که انسان از نظر روحي و رواني وابستگي شديدي به همسر دارد و بدون او دوام نمي يابد و گرفتار خيانت و تجاوز از حدود الهي مي شود. از اين رو از وي خواسته شده است تا مباشرت را به عنوان يک نياز انساني ارضا نمايد. مباشرت به معناي برخورد پوست به پوست است. به اين معنا که همسران به طور طبيعي گرايش دارند که تن هاي خويش را به يک متصل کنند و فاصله اي ميان پوست آنان وجود نداشته باشد. اين تماس پوستي موجب مي شود که عواطف انساني ارضا شود و نيازهاي روحي و رواني آنان برآورده شود.
بنابراين قرآن به مساله تماس بدني اهميت بسيار مي دهد و از همسران مي خواهد که آن را برآورده سازند. انسان به گونه اي آفريده شده است که اگر اين تماس بدني پديد نيايد موجب مي شود در حق خود و ديگر خيانت کند و راه هاي ديگري را براي ارضاي اين خواسته خويش بجويد. از اين روست که با تاکيد بر ابتغاي ( جستن ) راه هاي شرعي ارضاي اين خواسته طبيعي از آنان مي خواهد که مباشرت را مورد توجه قرار دهند.( بقره آيه 187)
قرآن به اين نکته اشاره مي کند که انسان را از نفس واحد و يگانه اي آفريده است و نه تنها ديگر افراد نوع انساني از همان نفس آفريده شده است بلکه همسرش را نيز از همان نفس قرار داده است. به اين معنا که همسر بخشي از وجود هر کسي است . از اين رو متمايل و گرايش به يک ديگر دارند. هدف از اين گونه آفرينش ايجاد سکونت و آرامش براي انسان است. در حقيقت انسان به گونه اي آفريده شده است که نمي تواند بدون همسر زندگي و به ارامش دست يابد. طبيعت انساني سرشار از عواطف و احساسات است که تنها با بخشي از وجود وي که به شکل جنس مخالف در آمده است ارضا و بر طرف مي شود.(اعراف آيه 189)
اساس زندگي خانوادگي الفت و رحمت و دوستي و محبت است؛ ( روم آيه 21) از اين رو تنها زماني خانواده واقعي شکل مي گيرد که مودت و الفت برقرار گردد و نيازهاي عاطفي و رواني شخص ارضا شود. راه هاي ارضاي اين حالت نيز در آيه 187 سوره بقره به خوبي بيان شده است.
اگر عدالت در هر کجا خوب و مفيد است و عقل و عقلانيت و شرع و عرف بر آن حکم مي کند ولي احسان و محبت است که اساس خانواده را تشکيل و به آن بقا و دوام مي بخشد. خانواده پيش از آن که بر اصول عقلايي بنياد نهاده شود و يا ادامه يابد بر اصول اساسي عواطف و احساسات (عشق و محبت ) بنيان گزاري مي شود و تنها با آن باقي و پاينده مي ماند. از اين رو مي بايست پيش از آن که همسران در خانه به جنبه عقلايي و عدالتي توجه داشته باشند بر روي عواطف و احساسات يک ديگر کار کنند و بر اين جنبه پافشاري کنند . از اين جاست که قرآن هر کجا که سخن از خانواده وهمسر به ميان مي آورد به مساله آرامش و سکونت اشاره مي کند که امري عاطفي و رواني است.
سخن گفتن درباره جنبه هاي مختلف خانواده در قرآن آن چنان بسيار است که در اين نوشتار کوتاه نمي توان به همه جنبه هاي آن پرداخت از اين رو در اين جا تنها به همين مطالب کوتاه بسنده مي شود.
3090 بازدید
خانه و خانواده در آموزه های قرآن
خليل منصوري