تبیین قرآنی نقش مقاومت در حکومت جهانی مهدوی

پدیدآورحسین الهی‌نژاد

نشریهمجموعه مقالات همایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن کریم

منبع مقاله

کلمات کلیدی1076

چکیده«مقاومت» نقش اساسی در زندگی فردی و اجتماعی بشر دارد و قرآن به‌صورت فراگیر آن را مطرح می‌نماید. تقابل حق و باطل(عامل شکل‌گیری مقاومت) و صبر(عامل تداوم مقاومت) دو عامل مهم مقاومتند. از دیدگاه قرآن اولا، تقابل حق و باطل، تضمین‌کننده شکل‌گیری مقاومت در انسان است، ثانیا، گستره تقابل حق و باطل، که در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، تمدنی و... مطرح است، شامل تکوینیات، تشریعیات، امور فردی و امور اجتماعی می‌شود. در حکومت جهانی مهدوی تقابل حق و باطل میان منجی و یارانش و مخالفان منجی به اوج خود می‌رسد، و فراگیرترین و گسترده‌ترین جنگ خیر و شر رخ می‌دهد. بی‌شک هرچه این مصاف گسترده‌تر و عمیق‌تر باشد، مقاومت گسترده‌تر و عمیق‌تر خواهد بود. براساس داده¬های قرآنی و روایی برای شکل‌گیری ظهور و برقراری حکومت واحد جهانی علاوه‌بر مقاومت رهبر، مقاومت یارانش نیز لازم و ضروری است، زیرا در این ستیز، همه کفر در برابر همه ایمان قرار می‌گیرد و سرنوشت جبهه حق در گرو پیروزی در این مبارزه است. از این رو جبهه حق با همه قدرت و مقاومت، و با به‌کارگیری همه نیروهای زمینی و آسمانی به مصاف دشمن رفته و زمین را برای همیشه از ظلم و بی‌عدالتی پاکسازی می‌نمایند و ثمره آن، تشکیل حکومت جهانی مبتنی بر حق و عدالت در همه زمینه‌ها در سراسر جهان است. در این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و کتابخانه‌ای نقش مقاومت در حکومت مهدوی بررسی شده است.

share 2005 بازدید

قرآن، آخرین، جامع‌ترین و کامل‌ترین کتاب آسمانی است که برای آخرین، جامع‌ترین و کامل‌ترین دین نازل شده است. آیات قرآنی بیانگر تقابل دائمی میان حق و باطل،  عدل و ظلم،  صلاح و فساد،  هدایت و ضلالت، خیر و شر بوده و توجیه­گر برایند پیروزی همیشگی حق بر باطل، عدل بر ظلم، صلاح بر فساد، هدایت بر ضلالت، و خیر بر شر می‌باشد. قرآن افزون‌بر بیان جریان همیشگی این تقابل در دو عالم تکوین و تشریع، به تبیین مصادیق و انواع تقابل و به بیان شاخصه‌ها و راهکار پیروزی در این تقابل اشاره کرده است. در ابتدا لازم است به چارچوب نظری و نقشه تحقیق اشاره شود. بی‌شک شاخصه مقاومت، عامل اساسی در راستای برون‌رفت از تنگناهای تقابلی میان حق و باطل و عامل غلبه و پیروزی حق بر باطل شناخته شده و به‌عنوان یک مؤلفه مهم قرآنی دارای مبانی، شاخصه‌ها، انواع، کارکرد، رویکرد و گستره می‌باشد. این مقولات که به نوعی بیان‌گر چارچوب نظری و نقشه راه تحقیق تلقی می‌شوند در این نوشتار مورد بحث و گفتگو قرار می‌گیرد.

1. مبانی مقاومت: مبانی مقاومت همان تقابل حق و باطل است که افزون‌بر مفهوم‌آوری مقاومت، زمینه شکل‌گیری آن را نیز فراهم می‌کند.

2. شاخصه‌های مقاومت: مقاومت به‌عنوان یک مقوله مشکک دارای قوت و ضعف بوده و هر چه تقابل و کشمکش حق و باطل بیشتر باشد، مقاومت قوی‌تر و پر رنگ‌تر خواهد بود.

3. انواع مقاومت: مقاومت یک مقوله متنوع تلقی شده و به انواع مختلفی نظیر مقاومت در عالم هستی و تکوین، و مقاومت در عالم بشری و تشریع قابل تقسیم است.

4. رویکرد مقاومت: مقاومت از نظر رویکرد به مقاومت در نگرش فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، دینی، تمدنی قابل تعریف می‌باشد.

5. گستره مقاومت: مقاومت از نظر قلمرو، پردامنه و پرگستره بوده و به‌عنوان یک مقوله فرابشری افزون‌بر بشر، جوامع بشری و نظامات دنیایی، شامل حال موجودات دیگر از قبیل موجودات مادی و فرامادی نیز می‌شود.

پس از بیان نکات پنج‌گانه به دو نکته مهم اشاره می‌شود.

نکته اول: براساس داده‌های قرآنی مقاومت از جمله شاخصه‌های مهم انسانی بوده و براساس تقابل و کشمکش حق و باطل، صلاح و فساد، عدل و ظلم، فضلیت و رذیلت، علم  و جهل، نور و ظلمت، تعریف می‌شود و هرچه تقابل و کشمکش بیشتر، شاخصه مقاومت قوی‌تر و پر رنگ‌تر خواهد بود و نهایت این قوت و پررنگی در فرجام تاریخ بشریت میان امام مهدی به‌عنوان نماد حق و حق‌گرائی با دجال و سفیانی نماد باطل و باطل‌گرایی رخ داده و برای اولین و آخرین بار مهم‌ترین و فراگیر‌ترین جنگ خیر و شر بر روی زمین میان امام مهدی و دشمنان او اتفاق افتاده و منجی و یارانش به‌واسطه برخورداری از صبر و مقاومت نتیجه را که همان پیروزی بر دشمنان باشد به نفع خود به اتمام می‌رسانند.

نکته دوم: در این نوشتار به‌خاطر محدودیت نوشتاری و دوری از اطاله کلام، از همه ابعاد و زوایای موارد پنج‌گانه با نگرش جزئی و تفصیلی‌ نمی‌توان بحث کرد، بلکه در راستای نیاز مقاله جهت نیل به هدف تنها به موارد لازم که نتایج بحث بر آن مترتب است بحث می‌شود.

 1. مفهوم‌شناسی واژگان

1-1. مقاومت

واژه مقاومت از ماده «ق.و.م» به معنای قوت و نیرو (طریحی، 1375، ج6، ص148) استواری، ایستادن و استقامت (ابن منظور، 1416ق، ج12، ص499) الزام و ثبات (راغب اصفهانی، 1412ق، ص693) اعتدال و استوی (زبیدی، 1414ق، ج17، ص593) و استواری (بستانی، 1375: ص63) آمده است. معنای مقاومت این است که انسان راهی را انتخاب کند که آن را حق و درست می‌داند، و در این راه شروع به حرکت کند و موانع نتواند او را از حرکت در این راه منصرف کند و او را متوقّف کند؛ این معنای مقاومت است (خامنه‌ای، 14/3/98، در مراسم سی‌امین سالگرد رحلت امام خمینی).

در قرآن مشتقات واژه مقاومت فراوان به‌کار رفته است: «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَ‏ اسْتَقامُوا؛ در حقيقت، كسانى كه گفتند: پروردگار ما خداست، سپس ايستادگى كردند.» (فصلت: 30) «و فَاسْتَقِمْ‏ كَما أُمِرْتَ‏؛ پس، همان‌گونه كه دستور يافته‏اى ايستادگى كن.» (هود: 112) «إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ‏ ثُمَ‏ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ محقّقاً كسانى كه گفتند: پروردگار ما خداست، سپس ايستادگى كردند، بيمى بر آنان نيست و غمگين نخواهند شد.» (احقاف: 13) «فَمَا اسْتَقامُوا لَكُمْ‏ فَاسْتَقِيمُوا لَهُم؛ تا مشركان در پيمان خود نسبت به شما ثابت ماندند شما هم نسبت به آنها در پيمان خويش ثابت باشيد.» (توبه: 7) «قالَ قَدْ أُجيبَتْ دَعْوَتُكُما فَاسْتَقيما؛ فرمود: دعاى هر دوى شما پذيرفته شد. پس ايستادگى كنيد.» (يونس: 89)

1-2. حکومت جهانی

حکومت جهانی به معنای حاکمیت فراگیر است که ادیان مختلف نوید آن را به پیروان خود داده‌اند و زمان وقوع آن در آخرالزمان یعنی فرجام تاریخ بشریت می‌باشد و رهبری آن برعهده منجی بشریت است که در اسلام به امام مهدی(ع) و در ادیان دیگر نظیر مسیحیت حضرت عیسی و در یهودیت به نام ایلیا معرفی می‌شود. چنان‌که در منابع حدیثی آمده است: رسول اکرم(ص) می‌فرماید: لَأُمَلِّكَنَّهُ‏ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا، هرآینه او را بر مشارق و مغارب زمین مستقر می‌کنم. (صدوق، 1395ق، ج1، ص254) امام باقر(ع) می‌فرماید:‏ يَفْتَحُ اللَّهُ لَهُ شَرْقَ الْأَرْضِ وَ غَرْبَها؛ خداوند شرق و غرب زمين را براى او مي­گشايد. (طوسی، 1411ق، ص474) نیز آن حضرت می‌فرماید: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ...» وَ هَذِهِ الْآيَةُ لِآلِ مُحَمَّدٍ إِلَى آخِرِ الْآيَةِ- وَ الْمَهْدِيُّ وَ أَصْحَابُهُ يُمَلِّكُهُمُ‏ اللَّهُ‏ مَشَارِقَ‏ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَه؛ اين آيه متعلق به آل محمد است. و مهدى موعود و ياران او كه خداوند آنان را در شرق و غرب جهان جاى دهد. (قمی، 1404ق، ج2، ص87) نیز می‌فرماید: يَبْلُغُ‏ سُلْطَانُهُ‏ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِب‏؛ حکومت وی به مشرق و مغرب می‌رسد. (صدوق، 1395ق، ج1، ص331) حکومت جهانی که منجی در فرجام تاریخ بشریت شکل داده و به‌عنوان حکومت واحد جهانی شناخته می‌شود، از نظر گستره کران تا کران زمین را در نوردیده و هیچ حکومتی در عرض این حکومت قرار نخواهند داشت و در طول تاریخ چه در گذشته و چه در آینده، بشر حکومتی با این وسعت و قلمرو را تجربه نکرده و نخواهد کرد.

1-3. حق و باطل

تقابل حق و باطل دیرین­ترین و پرگسترده­ترین تقابل بوده و علاوه‌بر فراگیری در عرصه تکوین و تشریع، نظامات و اجتماعات بشری را در نوردیده و از دیرباز مطرح و تا فرجام تاریخ بشریت تداوم خواهد داشت.

واژه «حق» که جمع آن حقوق و ضد باطل و به معنای وجوب (فراهیدی، 1414ق، ج3، ص6) و موجود ثابت و از نام‌هاى خداوند متعال می‌باشد و به معنای حزم و دورانديشى، يقين، امر مقرر، مال و ملك، مرگ، بخت و اقبال، عدل، سزاوار، شايسته می‌باشد .(ایرانی طرفی، 1384، ص337) و به معنای وسط و میانه (تاج العروس، 1414ق، ج13، ص80) و مطابقت و موافقت است (راغب اصفهانی، 1412ق، ص246) در قرآن لفظ «حق» با تمام مشتقات آن ۲۸۷ بار و لفظ «باطل» ۳۵ بار تکرار شده و به معنای گوناگونی آمده است.

1. ثابت و واجب (ابن‌منظور،  1416ق، ج10، ص49)؛ «وَیُرِیدُ اللّهُ أَن یُحِقَّ الحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِین؛ خداوند می‌خواهد حقّ را با کلمات خود تقویت و مستقر کند و ریشه کافران را قطع نماید.» (انفال: 7)

2. درستی و راستی؛ «وَعْدَ اللّهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قِیلاً‌؛ وعده خداوند، حق (درست) است و کیست که در گفتار و وعده‌هایش، از خدا صادق‌تر باشد.» (نساء: 122)

3. قرآن؛ «فَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا لَوْلا أُوتِیَ مِثْلَ مَا أُوتِیَ مُوسَى‌؛ هنگامی که حقّ (قرآن) از نزد ما برای آنها آمد، گفتند: چرا مثل همان چیزی که به موسی داده شد، به این پیامبر داده نشد.» (قصص: 48)

4. دین اسلام؛ «لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْبَاطِلَ؛ تا حقّ (اسلام) را تثبیت کند و باطل را از میان بردارد.» (انفال: 8)

2. شکل‌گیری مقاومت در فضای تقابل حق و باطل

شاخصه مقاومت در بستر شکل‌گیری تقابل حق و باطل خودنمایی کرده و به بار می‌نشیند. در پرتو تقابل حق و باطل که در مقولات مختلفی نظیر تقابل خیر و شر، تقابل فساد و صلاح، تقابل فضلیت و رذیلت، و تقابل عدل و ظلم بازشناسی می‌شود، شاخصه مقاومت معنا و مفهوم پیدا می‌کند. این حرکت در شخصی‌ترین امر که مربوط به امور فردی و مبارزه با نفس اماره بوده و از آن به جهاد اکبر تعبیر می‌شود تا عمومی‌ترین نوع مقاومت که در فضای جامعه شکل گرفته و از آن به جبهه حق و باطل است تعبیر می‌کنند، ادامه پیدا خواهد کرد. در جای جای قرآن در آیات مختلف به‌صورت فراگیر به اهتمام این موضوع و کارکرد مهم آن اشاره شده است مثلا خداوند به پیامبر اکرم(ص) و مسلمانان امر می‌کند تا در امر دین ایستادگی داشته باشند: «فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ؛ همان‌گونه که به تو فرمان داده‌ایم، بر این دین، پایداری کن. کسانى هم که از شرک، توبه کرده و همراه تو ایمان آورده‌اند باید در این مسیر پایدارى کنند.» (هود: 112) «فَلِذلِكَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ؛ بنابر اين به دعوت پرداز، و همان‌گونه كه مأمورى ايستادگى كن‏. (شوری: 15)  «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذینَ لا یُوقِنُونَ؛ پس صبر كن كه وعده خدا حق است. مباد آنان كه به مرحله يقين نرسيده‏اند، تو را بى‏ثبات و سبكسر گردانند. (روم: 60)  خداوند در این آیه به پیامبر دستور می‌دهد در برابر برخوردهاى کافران که حق را باطل مى‌شمرند، مقاومت کند؛ چرا که خدا وعده پیروزى داده است و وعده‌ی خدا حق است و قطعاً به آن وفا مى‌کند. به‌طور کلی شاخصه مقاومت در خلاء شکل‌ نمی‌گیرد، بلکه در فضای دو قطبی حق و باطل تحقق پیدا می‌کند، یعنی اگر فضای دو قطبی حق و باطل که در قالب‌های مختلف خودش را نشان می‌دهد، ظهور خارجی پیدا نکند، اصلا شکل‌گیری مقاومت بی‌معنا خواهد بود؛ به بیان دیگر، اگر کشمکش نفس مطمئنه و لوامه از یک طرف و نفس اماره از طرف دیگر نباشد، جهاد درونی و مقاومت برای پیروزی بی‌معنا می‌باشد و یا اگر تقابل خواسته‌های رحمانی از یک طرف و خواسته‌های شیطانی از طرف دیگر نباشد، مبارزه و مقاومت بیهود خواهد بود و این تقابل اگر در فضای اجتماعی میان جبهه حق و باطل نباشد، یعنی یک طرف انبیاء، اولیاء و انسان‌های خوب و از طرف دیگر شیاطین، طواغیت و انسان‌های بد قرار نگیرند و این دو جبهه در جامعه شکل نگیرد، مبارزه و ستیز همراه با مقاومت بیهوده جلوه می‌کند. پس به صورت سلسله مراتبی مبارزه و جهاد در بستر تقابل حق و باطل، و مقاومت در بستر جهاد ومبارزه و پیروزی حق بر باطل در پرتو صبر ومقاومت بدست می‌آید.

 

3. گستردگی مقاومت در پرتو گستردگی تقابل حق و باطل

تقابل حق و باطل از منظر قرآن که به معنای رودررو قرار گرفتن و مقابل هم ایستادن حق و باطل است از نظر قدمت، دیرین‌ترین و از نظر دامنه، گسترده‌ترین تقابل می‌باشد. بر این اساس، شروع این تقابل به وجود عالم و عالمیان و انتهای آن به پایان زمین و زمینیان منتهی می‌شود و از نظر گستردگی علاوه بر تکوینیات و امورات طبیعی، «فَذَلِکُمُ اللّهُ رَبُّکُمُ الْحَقّ فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلالُ؛ اين است خدا، پروردگار حقيقى شما، و بعد از حقيقت جز گمراهى چيست؟» (یونس: 32) تشریعات و امورات بشری را نیز دربرمی‌گیرد: «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ‏؛ او كسى است كه پيامبرش را با هدايت و دين درست، فرستاد تا آن را بر هرچه دين است پيروز گرداند، هرچند مشركان خوش نداشته باشند».(توبه: 33) به‌طور طبیعی در پی گستردگی تقابل حق و باطل و پردامنگی این کشمکش در حوزه‌های مختلف تکوین و تشریع، مبارزه و مقاومت در این عرصه نیز پرگستره و پردامنه خواهد بود، مثلا در عالم وجود و هستی، کشمکش میان اعتقاد به خدا و انکار آن، و اعتقاد به معاد و انکار آن، و اعتقاد به توحید و انکار آن و... مطرح است. و در حوزه تشریع و آموزه‌های دینی، کشمکش میان قبول اسلام و انکار اسلام، و قبول نبوت پیامبر اکرم و انکار آن، و قبول حاکمیت و حکومت اسلامی و انکار آن و... مطرح می‌باشد. بی‌شک همه این موارد و فراوانی حوزه‌ها و مصادیق آنها، نشان از فراگیری و گستردگی درگیری حق و باطل دارد که بالتبع در همه این حوزه‌ها و عرصه‌ها براساس داده‌های قرآنی و روایی وظیفه انسان‌های مؤمن و مسلمان این است که جهت غلبه و پیروزی حق بر باطل مجهز به سلاح صبر و مقاومت باشند. چنانکه قرآن می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، صبر كنيد و ايستادگى ورزيد و مرزها را نگهبانى كنيد و از خدا پروا نماييد، اميد است كه رستگار شويد».(آل‌عمران: 200) و همچنین می‌فرماید: «وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذينَ كانُوا يُسْتَضْعَفُونَ‏ مَشارِقَ‏ الْأَرْضِ‏ وَ مَغارِبَهَا الَّتي‏ بارَكْنا فيها وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى‏ عَلى‏ بَني‏ إِسْرائيلَ بِما صَبَرُوا؛ و مشرق‌ها و مغرب‌هاى پربركت زمين را به آن قوم تضعيف شده (زير زنجير ظلم و ستم‏) واگذار كرديم وعده نيك پروردگارت بر بنى‌اسرائيل به‌خاطر صبر و استقامتى كه نشان دادند تحقق يافت». (اعراف، آیه137) از این دو آیه و آیات دیگری که در قرآن آمده جایگاه و نقش خطیر شاخصه مقاومت در نتیجه‌بخشی و هدف‌رسانی انسان به قله پیروزی و سعادت بر ملاء می‌شود. اهتمام این شاخصه و جایگاه آن به حدی است که خداوند در آیه اول انسان‌های مؤمن را امر می‌کند تا روحیه مقاومت و صبر را در خود احیاء نمایند و در آیه دوم واگذاری زمین‌های بابرکت و مرغوب را به بنی‌اسرائیل به‌خاطر صبر و پایداری آنها می‌داند. عبدالسّلام هروى گويد: من از دعبل خزاعى شنيدم كه مى‏گفت: بر مولاى خود امام رضا(ع) قصيده‌ای خواندم چون به این ابیات رسیدم:

خروج امام لا محالة خارج‏

يقوم على اسم اللَّه و البركات‏

يميّز فينا كلّ حقّ و باطل‏

و يجزى على النعماء و النّقمات‏

امام رضا(ع) به سختى گريستند، سپس سر خود را بلند كرده و به من فرمودند: اى خزاعى! روح القدس اين دو بيت را بر زبان تو جارى كرده است، آيا مى‏دانى اين امام كيست؟ و كى قيام خواهد كرد؟ گفتم نه اى مولاى من! فقط شنيده‏ام كه امامى از شما خروج مى‏كند و زمين را از فساد پاك مى‏سازد و آن را از عدل آكنده مى‏سازد همان‌گونه كه از ستم پر شده باشد. (طبرسی، 1390، ص331)

4. انواع مقاومت در راستای انواع تقابل حق و باطل

تقابل و ستیز حق و باطل در قالب مقولات مختلفی قابل طرح است نظیر تقابل خیر و شر، تقابل کفر و ایمان، تقابل صلاح و فساد، تقابل هدایت و ضلالت، تقابل فضیلت و رذیلت و تقابل عدل و ظلم و... و این تقابل‌ها در رویکرد‌های گوناگونی قابل پی‌گیری می‌باشد نظیر فردی، اجتماعی، سیاسی، دینی، فرهنگی، تمدنی و... به‌طور کلی همه انواع تقابل‌ها که با رویکرد فردی توجیه می‌شوند دائمی و همیشگی بوده و این دوام و همیشگی وابسته به وجود دنیا و وجود انسان‌ها بر روی زمین می‌باشد، یعنی تا زمانی که زمین و زمینیان حیات داشته باشند این تقابل نیز حیات پیدا خواهد کرد؛ ولی تقابل‌هایی که با رویکرد اجتماعی تعریف می‌شود که به نوعی بیان‌گر تقابل دو جبهه حق و باطل به رهبری انبیاء و اولیاء از یک طرف و شیاطین و طواغیت از طرف دیگر است، موقت می‌باشد، یعنی به‌طور مقطعی در برخی برهه‌ها وجود دارند و در برخی برهه‌ها کم رنگ و ضعیف شده و در برخی برهه‌ها به‌طور کامل از بین می‌روند، نظیر تقابل حق و باطل با رویکرد سیاسی، دینی، فرهنگی، تمدنی و... که برهه‌ای نظیر قبل از اسلام، در دوران جاهلیت به صورت فراگیر وجود داشته و در آن زمان سنگینی‌ترازو به نفع باطل و به ضرر حق می‌چربیده است، ولی در ادامه با طلوع اسلام و بعثت پیامبر اکرم(ص) این توازن به‌هم خورده و سنگینی ‌ترازو به نفع حق و حق‌مداران و به ضرر باطل و باطل‌پرستان تغییر کرده است و در آینده در فرجام تاریخ بشریت با ظهور منجی جهانی، امام مهدی(ع) این توازن کاملا به‌هم خورده و دیگر تقابل حق و باطل با رویکرد اجتماعی، سیاسی، دینی و تمدنی مطرح نخواهد بود، بلکه در جامعه و تعاملات اجتماعی هرچه هست حق و جلوه‌های حق در همه ابعاد و زوایای زندگی اجتماعی بشر می‌باشد. پس در جامعه ایده‌آل مهدوی به‌طور همه‌جانبه و فراگیر در همه عرصه‌های اجتماعی محوریت با حق و حق‌پرستان بوده و در فضای آن جامعه نمادی غیر از نماد حق‌پرستان نظیر دین حق، حکومت حق، سیاست حق، تمدن حق و... رواج نخواهد داشت. و اضمحلال و نیستی سرنوشت محتوم باطل و باطل‌پرستان بوده و اثری از نمادهای باطل نظیر دین الحادی، حکومت طاغوت، سیاست شیطانی، فرهنگ مادی و... نبوده و برای همیشه از دیار انسانی و جوامع بشری رخت بر خواهد بست.

 

5. ظهور مصداق کامل تقابل حق و باطل

رخداد ظهور و آمدن منجی در فرجام تاریخ بشریت نمایشگر اوج و نهایت درگیری میان حق و باطل در قالب دو جبهه خیر و شر است. جبهه خیر با هدایت‌گری امام حق (أَلَا إِنَّ حُجَّةَ اللَّهِ قَدْ ظَهَرَ عِنْدَ بَيْتِ اللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ‏ فَإِنَ‏ الْحَقَ‏ مَعَهُ‏ وَ فِيه‏)  و جبهه شر با اغواگری ائمه کفر به سرکردگی دجال و سفیانی می‌باشد. جبهه خیر که نماد حق و حق‌مداری است به دنبال صلاح، سعادت و نجات بشریت بوده و جبهه شر که نماد ضلالت و گمراهی است برخلاف جبهه حق به دنبال اغوا، رذیلت و فساد در جامعه می‌باشد. بی‌شک روز موعود و روز آمدن منجی همان روزی است که رخداد ظهور به‌عنوان وعده الهی تحقق پیدا می‌کند. در این روز انسان‌ها شاهد حادثه بس عظیمی هستند که موجب دگرگونی اساسی در زندگی فردی و اجتماعی و نیز در تعاملات سه گانه بشر، یعنی تعامل انسان با خدا، تعامل انسان با انسان و تعامل انسان با خود می‌شود. در این روز جبهه حق با همه خوبی‌ها و جبهه باطل با همه بدی‌ها به مصاف هم رفته و جبهه حق با هدایت‌گری‌های منجی همراه با مقاومت یاران بر جبهه باطل فایق می‌آید. امام صادق(ع) در بیان دو جبهه حق و باطل می‌فرماید: لَا تَذْهَبُ الدُّنْيَا حَتَّى يُنَادِيَ مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ يَا أَهْلَ‏ الْحَقِ‏ اجْتَمِعُوا فَيَصِيرُونَ فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ ثُمَّ يُنَادِي مَرَّةً أُخْرَى يَا أَهْلَ الْبَاطِلِ اجْتَمِعُوا فَيَصِيرُونَ فِي صَعِيدٍ وَاحِد؛ عمر دنيا تمام نمي‌شود مگر اينكه گوينده از آسمان صدا زند: اى پيروان حق جمع شويد! همه پيروان حق در يك قسمتى از زمين گرد آيند. آنگاه بار دوم گوينده‏اى صدا ميزند: اى اهل باطل جمع شويد پس همه پيروان باطل در يك سرزمين اجتماع كنند. (نعمانی، 1397ق، ص320) به برکت این حادثه مهم و سرنوشت‌ساز است که بشر و جوامع بشری برای همیشه از شر و شرارت انسان‌های شرور نجات پیدا کرده و برای همیشه در فضای پاک و دل‌انگیز جامعه ایده‌آل مهدوی زندگی خوب و باصفایی را تجربه می‌نماید. چنان‌که امام رضا(ع) در بیان کارکرد مهم جامعه ایده‌آل مهدوی می‌فرماید: يُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ جَوْرٍ وَ يُقَدِّسُهَا مِنْ كُلِّ ظُلْم؛‏ امام مهدی زمین را از لوث هر ظلم و جوری تطهیر و پاک سازی می‌نماید. (خزاز رازی، 1401ق، ص275)  امام حسین(ع) در بیان وصف الحال امام مهدی(ع) و کارکرد ظهورش می‌فرماید: هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ يُحْيِي اللَّهُ‏ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ يُظْهِرُ بِهِ الدِّينَ يُحِقُّ الْحَق؛ مهدی قائم به حق است و خدا به واسطه او زمین مرده را زنده و دین را آشکار و حق را احقاق نماید. (طبرسی، 1390ق، ص406) همچنین امام مهدی در نامه‌ای که به اسحاق بن احمد می‌نویسد، می‌فرماید: وَ إِذَا أَذِنَ اللَّهُ لَنَا فِي‏ الْقَوْلِ‏ ظَهَرَ الْحَقُ‏ وَ اضْمَحَلَّ الْبَاطِل؛‏ هرگاه خدا به ما اذن ظهور بدهد، حق آشکار و باطل از بین خواهد رفت. (طوسی، 1411ق، ص289) در منابع و کتاب‌های حدیثی روایات فراوان از ناحیه حضرات معصومین(ع) نقل شده که به نوعی بیانگر مبارزات و مجاهدات امام مهدی(ع) و یاران او با دشمنان و ستمگران جهانی است. فراگیری و همه‌جانبه بودن این مبارزات و مجاهدات به حدی است که بشر برای اولین بار و آخرین بار بزرگترین جنگ جهانی که در قالب جنگ خیر و شر رخ می‌دهد و گسترده‌ترین مصاف و درگیری که میان جبهه حق و جبهه باطل به وقوع می‌پیوندد را تجربه می‌کند. براساس آیه «وَ لَوْ أَنَ‏ أَهْلَ‏ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض‏» (اعراف: 96) حق‌پرستان و منجی‌باوران به واسطه ایمان و تقوای الهی و داشتن روحیه صبر و مقاومت در برابر دشمنان و به جهت همراهی و تبعیت از امام مهدی به این شایستگی رسیده‌اند که عنایت حق تعالی برای دریافت برکات الهی از زمین و آسمان شامل آنان گردد. چنان‌که رسول اکرم(ص) در بیان فراوانی نعمت‌های الهی در عصر ظهور و تشکیل حکومت جهانی می‌فرماید: يَتَنَعَّمُ‏ أُمَّتِي‏ فِي‏ زَمَنِ‏ الْمَهْدِيِ‏ نِعْمَةً لَمْ يَتَنَعَّمُوا قَبْلَهَا قَطُّ يُرْسِلُ السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ مِدْرَاراً وَ لَا تَدَعُ الْأَرْضُ شَيْئاً مِنْ نَبَاتِهَا إِلَّا أَخْرَجَتْه‏؛ امت من در زمان مهدى چنان در نعمت و روزی قرار می‌گیرند كه هيچ‌گاه پيش از آن نديده باشند. آسمان پى در پى بركات خود را براى آنان فرومي‌ريزد و زمين آنچه دارد بيرون مي‌دهد. (مجلسی، 1403ق، ج51، ص83)

6. اوج مقاومت در عصر ظهور

براساس داده‌های کتب آسمانی نظیر تورات (فصل 12، بند7. فصل13، بند15)، انجیل (فصل24، بند27. فصل25، بند31) و قرآن (نور: 55؛ توبه: 33؛ اسراء: 81) عصر ظهور، موطن رخداد ظهور و شکل‌گیری آخرین رقابت و درگیری میان نماد خوبی‌ها در برابر نماد بدی‌هاست. عصر هنگامه آخرین، بزرگ‌ترین و فراگیرترین جنگ خیر و شر میان منجی و دشمنان اوست. عصر قرارگاه اجرای بهترین و آخرین برنامه الهی ـ انسانی به‌دست منجی و یاران او است. عصر نویدگاه بشارت همه انبیاء و اولیاء در طول تاریخ می‌باشد. عصر ظهور بسترساز شکل‌گیری حکومت جهانی با رهبریت منجی می‌باشد. عصر ظهور تحققبخش پیروزی مطلق منجی و منجی باوران در برابر اضمحلال و نابودی استکبار و پیروان آنها خواهد بود. به بیان دقیق‌تر و عمیق‌تر، عصر ظهور تقابل و رودرروی تمام حق در برابر تمام باطل خواهد بود. بی‌شک لازمه چنین تقابل و رودرروی مهمی که در تاریخ بشریت بی‌سابقه بوده و همه حق به‌طور کامل در برابر همه باطل به‌طور مطلق قرار گرفته، می‌طلبد که همه عوامل و سازکار مبارزاتی و همه قدرت‌ها و نیروهای انسانی با شاخصه‌های ایمانی و با روحیه سرشار از صبر، استقامت و مقاومت به خدمت گرفته شوند. چنان‌که خداوند در قرآن به این مهم اشاره کرده است: «اسْتَعينُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقين؛ از خدا يارى جوييد و پايدارى ورزيد، كه زمين از آنِ خداست آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد مى‏دهد و فرجام [نيك‏] براى پرهيزگاران است».(اعراف: 128)  «فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَکُمْ وَ لَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمالَکُم؛ مبادا در مبارزه کوتاهی کنید و به دشمن پیشنهاد سازش دهید. شما بالاترید چون خدا با شماست و مطمئن باشید نتیجه مقاومت را بی‌کم و کاست به شما می‌دهد».(محمد: 35) «إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي‏ كُنْتُمْ‏ تُوعَدُون؛‏ همانا كسانى كه گفتند پروردگار ما خداوند يگانه است سپس استقامت كردند فرشتگان بر آنها نازل مى‏شوند و به آنها مى‏گويند نترسيد و غمگين نباشيد و بشارت باد شما را به آن بهشتى كه به شما وعده داده شده است».(فصلت:30)  بی‌شک با استعانت‌ورزی از خدا و با به‌کارگیری روحیه صبر و مقاومت زمینه پیروزی سربازان امام مهدی(ع) بر سربازان کفر فراهم می­شود. اهتمام شاخصه صبر و مقاومت و نقش تأثیرگذار آن در پیروزی حق بر باطل به حدی است که همه نیروهای جبهه حق از رهبر گرفته تا فرماندهان و سربازان همگی به این شاخصه مزین می‌باشند.

قرآن نتیجه این همه تلاش و کوشش جبهه حق و صبرپیشگی و مقاومت‌ورزی آنها را چنین بیان می‌کند:  «وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ‏ الْباطِلُ‏ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقا؛و بگو: حق بيامد و باطل نابود شد، كه باطل نابودشدنى است.» (اسراء: 81) که در ذیل این آیه شریفه امام باقر(ع) می‌فرماید: إذا قام‏ القائم‏ أذهب‏ دولة الباطل؛ هنگامی که قائم قیام نماید، دولت باطل را از بین می‌برد.‏ (بحرانی، 1376، ج3، ص576) در آیه دیگر نیز می‌فرماید: «بَلْ‏ نَقْذِفُ‏ بِالْحَقِ‏ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِق؛ ‏بلكه ما حقّ را بر باطل مى‏افكنيم تا آن را نابود سازد و به اين‌ترتيب باطل محو و نابود مى‏شود». (انبیاء:18)  واژه «قذف» به معنای پرتاب از راه دور که با سرعت و قدرت همراه است و واژه «دمغ» به معنای ضربه مهلک که بر سر خورده تا مغز اثر می‌کند، اطلاق می‌شود. دو واژه «نقذف» و «یدمغ» که به‌صورت مضارع آمده، دلیل بر استمرار این سنت است، چنان‌که علامه طباطبایی بدان اشاره کرده است (ر.ک: طباطبایی، 1417ق، ج14، ص163)  و نیز واژه «اذا» فجائیه اشاره دارد به این‌که پیروزی حق بر باطل زمانی اتفاق می‌افتد که خیلی گمانش‌ نمی‌رود، یعنی ناگهانی و غیرمترقبه. در دوران معاصر می‌توان به رخداد انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد که بر اکثر اندیشمندان و جامعه‌شناسان، پیروزی آن امری غیرممکن و غیرمحتمل بود، اما لطف خدا شامل حال مردم ایران و امام خمینی به‌عنوان نایب امام زمان(ع) شد و پیروزی برای مردم رقم خورد.

7. مقاومت امام مهدی(ع) و یاران او

از آنجایی که امام مهدی به‌عنوان منجی و رهبر جهانی، هدایت مردم را برعهده داشته و مردم در زندگی فردی و اجتماعی از ایشان به‌عنوان رهبر معصوم الگو می‌گیرند، لازم است خود حضرت از دیگران در آراستگی به خصال نیک و برخورداری نسبت به شاخصه‌های انسانی نظیر صبر و مقاومت از همه جلوتر و پیش قدم‌تر باشد. بر این اساس، در روایات مختلف که حضرات معصومین(ع) به بیان وصف الحال زندگی فردی و اجتماعی ایشان پرداخته­اند یکی از شاخصه­های مهم امام مهدی(ع) در برخورد با مخالفان و دشمنان را شاخصه سخت‌کوشی و ثابت‌قدمی ایشان همراه با مقاومت و استواری می‌دانند. در کنار مقاومت و استواری رهبر، یاران و سربازان او نیز در راستای الگوگیری از ایشان مزین به همین شاخصه بوده و با همین روحیه قوی و مقاوم به مصاف دشمنان می‌روند. چنان‌که قرآن در بیان حالات و روحیات یاران و شهروندان نظام جهانی می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ‏ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ‏ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، هر كس از شما از دين خود برگردد، به زودى خدا گروهى (ديگر) را مى‏آورد كه آنان را دوست مى‏دارد و آنان (نيز) او را دوست دارند. (اينان‏) با مؤمنان، فروتن، (و) بر كافران سرفرازند. در راه خدا جهاد مى‏كنند و از سرزنش هيچ ملامت­گرى نمى‏ترسند. اين فضل خداست. آن را به هر كه بخواهد مى‏دهد، و خدا گشايش­گر داناست‏.» (مائده: 54) در تفسیر قمی در ذیل آیه آمده است: «نَزَل فِي الْقَائِمِ وَ أَصْحَابِهِ الَّذِينَ‏ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّه؛ این آیه در مورد حضرت قائم و یاران او نازل شده است که در راه خدا جهاد می‌کنند.‏» (قمی: 1404ق، ج1، ص170) امام صادق(ع) در بیان دشمنان قوی امام مهدی(ع) و مبارزات شدید ایشان در برابر آنها می‌فرماید: «إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ اسْتَقْبَلَ مِنْ جَهَلَةِ النَّاسِ أَشَدَّ مِمَّا اسْتَقْبَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ مِنْ‏ جُهَّالِ‏ الْجَاهِلِيَّةِ فَقُلْتُ وَ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ أَتَى النَّاسَ وَ هُمْ يَعْبُدُونَ الْحِجَارَةَ وَ الصُّخُورَ وَ الْعِيدَانَ وَ الْخُشُبَ الْمَنْحُوتَةَ وَ إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَتَى النَّاسَ وَ كُلُّهُمْ يَتَأَوَّلُ عَلَيْهِ كِتَابَ اللَّهِ وَ يَحْتَجُّ عَلَيْهِ بِه‏؛ هنگامى كه قائم ما قيام مي‌كند با مردم نادانى روبرو مي‌گردد كه در نفهمى از جهال جاهليت كه پيغمبر با آنها مواجه بود، بدترند. عرض كردم: چطور؟ فرمود: وقتى پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله مبعوث شد مردم بتهایى از سنگ و صخره‏ها و چوب­هاى‌ تراشيده را پرستش مي­كردند و زمانى كه قائم قيام مي‌كند، همه مردم كتاب خدا (قرآن) را به ميل خود تأويل نموده به آن استدلال مي‌كنند. (مجلسی، 1403ق، ج52، ص362).

براساس فرمایشات امام صادق(ع) سختی کار امام مهدی(ع) از رسول گرامی اسلام(ص) که مردم جاهلی عرب را از فضای جاهلیت عبور داده و به فضای نورانی اسلام رساندند، سخت‌تر و شدیدتر می‌باشد و این نشان از اوج دشمنی مخالفان اسلام و شدت مبارزه و مقاومت امام مهدی(ع) و یاران او در برابر آنها می‌باشد.

بشیر نبال به امام باقر(ع) می‌گوید: «إِنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّ الْمَهْدِيَّ لَوْ قَامَ لَاسْتَقَامَتْ لَهُ الْأُمُورُ عَفْواً وَ لَا يُهَرِيقُ مِحْجَمَةَ دَمٍ فَقَالَ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوِ اسْتَقَامَتْ لِأَحَدٍ عَفْواً لَاسْتَقَامَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ حِينَ أُدْمِيَتْ رَبَاعِيَتُهُ وَ شُجَّ فِي وَجْهِهِ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ ثُمَّ مَسَحَ جَبْهَتَهُ؛ مخالفان ما مي­گويند: وقتى مهدى قيام مي­كند بدون اينكه يك قطره خون بريزد امور سلطنت براى او فراهم مى‏شود. فرمود: نه! اين‌طور نيست به خدایى كه جان من در دست اوست، اگر بدون خونريزى امكان داشت، اين كار براى پيغمبر روى مي‌داد و ديگر دندانش نمى‏شكست و روى مباركش مجروح نمى‏گشت، به خدا قسم تا ما و شما شداید و صدمات بسيار نبينيم و خون‌ها ريخته نشود، دولت او قوام نمى‏گيرد. در اين وقت حضرت با دست پیشانی مباركش را مسح کردند.» (طبرسی، 1390، ص82) 

این روایت، در تبیین شدت مبارزات امام مهدی به شدت مبارزات رسول گرامی اسلام(ص) اشاره کرده و مقایسه­ای را مطرح می‌نماید. بی‌شک براساس داده‌های تاریخی پیامبر اکرم(ص) در راه تبلیغ دین، سختی‌ها و مصائب فراوانی کشید و برای به بار نشستن این تلاش‌ها، مقاومت و استواری بسیاری نمود و در واقع کارهای تبلیغی حضرت بدون سختی و دردسر پیش نرفته و تنها با عبور از مرارت‌ها و ناملایمات زیاد به نتیجه رسید. امام زمان(ع) که در راستای سنت و روش پیامبر اسلام(ص) حرکت می‌کند، نیز با همین شیوه به پیش می‌رود و در راه اسلام و تبلیغ دین با سختی‌ها و مرارت‌های فراوانی روبرو می‌شود و راه برون‌رفت از این مشکل، مقاومت و استواری است که حضرت و یارانش در راه پیروزی بر استکبار جهانی برای تشکیل حکومت جهانی لزوما به این شاخص مزین می‌باشند.     

مفضل می‌گوید در محضر امام صادق(ع) سخن از امام مهدی(ع) به میان آمد که من از حضرت پرسیدم: «إِنِّي لَأَرْجُو أَنْ يَكُونَ أَمْرُهُ فِي سُهُولَةٍ فَقَالَ لَا يَكُونُ ذَلِكَ حَتَّى تَمْسَحُوا الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ؛ امیدارم کار امام مهدی(ع) به‌راحتی پیش برود. امام (ع) فرمودند: این‌طور نیست که شما فکر می‌کنید، بلکه با عرق کردن و خون ریختن کارها سامان می‌گیرد.» (حر عاملی، 1425ق، ج5، ص166)

در همین راستا نیز امام رضا(ع) به عمر بن خلاد فرمود:‏ «أَنْتُمُ الْيَوْمَ أَرْخَى بَالًا مِنْكُمْ يَوْمَئِذٍ قَالَ وَ كَيْفَ قَالَ لَوْ قَدْ خَرَجَ قَائِمُنَا لَمْ يَكُنْ إِلَّا الْعَلَقُ وَ الْعَرَقُ وَ الْقَوْمُ عَلَى السُّرُوجِ وَ مَا لِبَاسُ الْقَائِمِ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ؛ شما امروز راحتى بيشترى داريد. عرض شد: چرا؟ فرمود: براى اينكه وقتى قائم خروج مى‏كند، شدائد بسيار روى مي­دهد و خون بسیاری ريخته مى‏شود و مردم دسته دسته سوار بر اسب هر سو در تاخت و تازند. لباس قائم زبر و غذايش صعب التناول است‏.» (نعمانی، 1397ق، ص285)

مقاومت‌ورزی و استواری در فضای اندیشه مهدویت تنها برای عصر ظهور و تشکیل حکومت جهانی نیست، بلکه براساس وظایف و رسالتی که برای منتظران تعریف شده است، آنها باید برای رسیدن به ظهور در عصر غیبت نیز به این شاخصه مزین باشند. چنانکه در روایتی از قول جابر جعفی آمده است: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ مَتَى يَكُونُ فَرَجُكُمْ فَقَالَ هَيْهَاتَ‏ هَيْهَاتَ‏ لَا يَكُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا يَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّى يُذْهِبَ [اللَّهُ تَعَالَى‏] الْكَدِرَ وَ يُبْقِيَ الصَّفْوَ؛ جابر جعفى می‌گوید: به امام محمد باقر(ع) عرض كردم: فرج شما كى خواهد بود؟ فرمود: هيهات! هيهات! فرج ما تحقق نمى‏پذيرد مگر اين كه شما آزمايش شويد! بازآزمايش شويد! باز آزمايش شويد! اين را سه بار فرمود تا آنجا كه آلودگى برطرف شود، و پاكى بماند. (مجلسی؛ 1403ق، ج52، ص113)

8. نمونه‌های کارکرد مقاومت در حکومت جهانی

براساس داده‌های روایی، حکومت امام مهدی دارای شاخصه‌هایی است که در طول تاریخ بشریت بی‌سابقه بوده و هیچ حکومتی با این شاخصه‌ها تأسیس نگردیده و‌ نمی‌گردد. نظیر 1. جهانی بودن؛ 2. جامع و کامل بودن؛ 3. مورد رضایت فراگیر همه زمینان و فرازمینان بودن؛ 4. آخرین دولت بودن؛ 3. پیروزی بر همه دشمنان؛ 4. نابود کننده همه دشمنان؛ 5. به‌کارگیرنده اعجاز همه انبیاء و...

تشکیل چنین حکومتی با این شاخصه‌های انحصاری در طول تاریخ بشریت چه در گذشته و چه در آینده سابقه نداشته و نخواهد داشت. بی‌شک برای بی‌سابقه‌ترین حکومت و باتعالی‌ترین دولت که در برابر آن بی‌سابقه‌ترین دشمن همراه با پیشترفته‌ترین سلاح قد علم کرده است، باید امام مهدی نیز با قوی‌ترین نیرو و با مقاوم‌ترین نفرات و با کاربردی‌ترین ابزار و وسائل در برابر آنها به مبارزه برخیزد که ثمره این تلاش و کوشش بی‌وقفه که با عالی‌ترین روحیه و با بالاترین صبر و مقاومت همراه است، عالی‌ترین و برترین خروجی‌ها را به بار می‌آورد نظیر 1. فراگیری دین حق؛ 2. فراگیری حکومت حق؛ 3. فراگیری ایمان و اعتقاد به خدا؛ 4. فراگیری عدالت فردی و اجتماعی؛ 5. فراگیری رفاه و آسایش؛ 6. فراگیری امنیت و آرامش؛ 7. فراگیری محبت و موددت؛ 8. فراگیری وحدت و اتحاد؛ 9. فراگیری اصلاح و ‌تربیت؛ 10. فراگیری علم و دانش؛ 11. تکامل علوم و عقول و.... که از این قبیل شاخصه‌ها در عصر ظهور و تشکیل حکومت جهانی فراوان قابل بیان و شمارش است که در ذیل به چند مورد اشاره می‌شود.

1-8. فراگیری دین حق (اسلام)

از جمله جلوه‌های حق در جامعه ایده‌آل مهدوی، فراگیری دین حق (اسلام) در سراسر جهان است. براساس داده‌های روایی با تدبیر و سیاست نظام جهانی در حکومت جهانی، وحدت دینی رخ داده و با تلاش و کوشش امام مهدی و کارگزاران او که دارای روحیه عالی مقاومت و استواری هستند، دین اسلام در سراسر جهان برای همه ملل جهانی رسمیت بخشی می‌شود و همه مردم جهان با همه اختلافات نژادی، قومی، زبانی، جغرافیایی تنها به دین حق (اسلام) ایمان می‌آورند. چنانچه امام علی(ع) در این مورد در ذیل آیه «هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏» (توبه: 33؛ فتح: 28؛ صف: 9) می‌فرماید:وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِه‏ حَتَّى لَا يَبْقَى قَرْيَةٌ إِلَّا وَ نُودِيَ فِيهَا بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ بُكْرَةً وَ عَشِيّاً؛ به خدایى كه جان من به‌دست اوست، در زمان ظهور او قريه‏اى نيست كه صبح و شام بانگ «اشهد ان لا اله الا اللَّه و ان محمدا رسول اللَّه» در آن بلند نشود».(مجلسی، 1403ق، ج51، ص60) در این خصوص امام صادق(ع) می‌فرماید: إِذَا قَامَ الْقَائِمُ حَكَمَ بِالْعَدْلِ وَ ارْتَفَعَ فِي أَيَّامِهِ الْجَوْرُ وَ أَمِنَتْ بِهِ السُّبُلُ وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ بَرَكَاتِهَا وَ رَدَّ كُلَّ حَقٍّ إِلَى أَهْلِهِ وَ لَمْ يَبْقَ أَهْلُ دِيْنٍ حَتَّى يُظْهِرُوا الْإِسْلَامَ وَ يَعْتَرِفُوا بِالْإِيمَان؛ چون قيام كند به عدالت داوري كند و در زمان او ستم ريشه‌كن مي‌شود و راه‌ها امن مي‌گردد و زمين بركت‌هاي خود را ظاهر مي‌كند و هر حقي به صاحب حق بر مي‌گردد و پيرو هيچ آييني نمي‌ماند جز اين‌كه به اسلام مي‌گرود و به آن ايمان مي‌آورد». (مفید؛ 1413ق، ج2، ص384)‏ براساس روایات فوق و دیگر روایات که در منابع حدیثی آمده است (ر.ک: صافی گلپایگانی؛ 1421ق، ص587) در عصر ظهور و تشکیل حکومت جهانی، وحدت جهان‌بینی و ایدئولوژی رخ‌می‌دهد و مردم با هدایت‌گری‌های امام مهدوی و سیاست‌گذاری‌های نظام جهانی مهدوی به‌سوی دین حق گرایش پیدا کرده و با اتحاد و همدلی حول دین اسلام حلقه می‌زنند.

2-8. فراگیری دولت جهانی (حکومت جهانی) 

از جمله برکات تلاش و کوشش منجی جهانی امام مهدی(ع) و یارانش، تشکیل حکومت جهانی و گسترش دولت حق در سراسر جهان است. تأسیس دولت جهانی با شاخصه حق و حق‌مداری در پرتو مبارزات و مجاهدات بی‌وقفه رهبر جهانی با همراهی یاران مخلص و مؤمن او که دارای روحیه پایداری و صبوری هستند، حاصل می‌شود. چنانکه رسول اکرم(ص) فرمودند: خداوند تبارک و تعالی در مورد حکومت جهانی امام مهدی(ع) می‌فرماید: لَأُطَهِّرَنَّ الْأَرْضَ بِآخِرِهِمْ مِنْ أَعْدَائِي وَ لَأُمَلِّكَنَّهُ مَشَارِقَ‏ الْأَرْضِ‏ وَ مَغَارِبَهَا... وَ يَجْمَعَ الْخَلْقَ عَلَى تَوْحِيدِي ثُمَّ لَأُدِيمَنَّ مُلْكَهُ وَ لَأُدَاوِلَنَّ الْأَيَّامَ بَيْنَ أَوْلِيَائِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة؛ زمين را با آخرين آنها (حضرت مهدی) از دشمنانم پاك مي­كنم و مشارق و مغارب زمين را ملك او مي­نمايم... و همه خلق را بر توحيد من جمع‌آورى نمايد، سپس ملك او را ادامه دهم و حكومت را به دست اولياء خودم دست به دست به چرخانم تا روز قيامت.‏ (صدوق، 1395ق، ج1، ص252)

روایت فوق که روایت قدسی بوده رسول اکرم(ص) از قول خداوند به مساله ظهور و تشکیل حکومت جهانی توسط امام مهدی(ع) پرداخته و به شاخصه‌های انحصاری نظام مهدی(ع) که جامعه بشر چنین شاخصه و ویژگی‌ها را در طول تاریخ تجربه نکرده اشاره می‌کند، نظیر پاک‌سازی زمین از لوث دشمنان خدا، حکم‌رانی منجی بر کل زمین، گسترش یگانگی و توحید خدا در میان همه مردم و تداوم حکومت واحد جهانی تا روز قیامت. بی‌شک تحقق این شاخصه‌ها که آروزی همه انسان‌ها در همه اعصار بوده و بعثت همه انبیاء در راستای تحقق آنها شکل گرفته و همه اولیاء الهی برای اجرایی شدن آنها تلاش و کوشش‌های فراوانی داشته‌اند، به دست پر توان امام زمان اجرایی شده و بشر برای اولین و آخرین بار طعم شیرین حکومت واحد جهانی ـ اسلامی را چشیده و تجربه می‌کند.

تشکیل حکومت واحد جهانی توسط منجی مورد قبول و اتفاق همه فرق اسلامی است و درباره آن روایات مختلفی در منابع شیعه (صافی گلپایگانی، 1421ق، صص585-597) و اهل سنت (ناصری، 1427ق، صص290-315) نقل شده است. نکته مهم‌تر اینکه قبول و اتفاق این مورد که منجی حکومت جهانی تأسیس می‌کند تنها به گروه‌های اسلامی ختم‌ نمی‌شود، بلکه پیروان همه ادیان ابراهیمی از جمله دین یهودیت و مسیحیت نیز قبول دارند. (مهدی‌پور، 1384، ص118) 

3-8. فراگیری عدالت جهانی

از جمله آرزوه‌های دیرین بشر که در طول تاریخ همیشه مورد دغدغه و دل‌مشغولی او بوده، بحث اجرای عدالت در جامعه و تعمیم آن به همه سطوح و زوایای زندگی فردی و اجتماعی بشر است. از منظر قرآن اجرای قسط و عدل از جمله رسالت مهم همه انبیاء و اولیاء الهی بوده و همه در این مسیر از هیچ کوشش و تلاشی فروگذار نکرده‌اند. چنانکه قرآن می‌فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ‏ النَّاسُ‏ بِالْقِسْط؛ به‏تحقيق ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستاديم و با آنها كتاب (آسمانى) و ميزان (شناسایى حق و قوانين عادلانه را) نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند.» (حدید: 25)

 بی‌شک این مهم به برکت ظهور امام مهدی(ع) و تأسیس نظام جهانی مهدوی که دارای یاران فداکار و کارگزاران باایمان که دارای روحیه عالی و بانشاط همراه با شاخصه مقاومت و پایداری بوده، به‌وقوع می‌پیوندد. درباره عدالت‌گستری امام مهدی(ع) روایات فراوانی در منابع اهل سنت (ابن‌حنبل، 1409ق، ص61) و شیعه (صافی گلپایگانی، 1421ق، ص598)  آمده که برخی درباره آن ادعای تواتر کرده‌اند. (گنجی شافعی، 1421ق، ص67؛ عسقلانی، 1406ق، ج6، ص493) بی‌شک عدالت‌گستری امام مهدی مقطعی و در جغرافیای محدود‌ نمی‌باشد، بلکه براساس داده‌های روایی، عدالت مهدوی در حوزه‌های فردی و اجتماعی و در حوزه اجتماعی در ابعاد مختلف نظیر بعد سیاسی، اقتصادی و... جاری و ساری بوده و به‌طور کل، عدالت در حوزه تعاملات جهانی میان تعامل انسان با خدا، تعامل انسان با انسان و تعامل  انسان با طبیعت به وقوع می‌پیوندد.

روایات عدالت‌گستری امام مهدی(ع) در منابع شیعه و اهل سنت فراوان نقل شده و درکتاب منتخب الاثر تعداد آن 129 عدد اعلان شده است (صافی گلپایگانی، 1421ق، ص598) که به‌عنوان نمونه در اینجا به مواردی اشاره می‌شود.

امام صادق(ع) می‌فرماید: «أَمَا وَ اللَّهِ لَيَدْخُلَنَّ عَلَيْهِمْ عَدْلُهُ‏ جَوْفَ بُيُوتِهِمْ كَمَا يَدْخُلُ الْحَرُّ وَ الْقُر؛ آگاه باشيد به خدا قسم عدل قائم (چندان گسترش مي­يابد كه) مانند سرما و گرما به داخل خانه‏هاى مردم نفود مى‏كند». (نعمانی، 1397ق، ص297) امام رضا(ع) می‌فرماید: «وَضَعَ مِيزَانَ الْعَدْلِ بَيْنَ‏ النَّاسِ‏ فَلَا يَظْلِمُ‏ أَحَدٌ أَحَداً؛ هنگامی که مهدی ظهور کند در میان مردم‌ ترازوی عدالت مستقر می‌کند به‌طوری که هیچ فردی به فرد دیگر ظلم روا‌ نمی‌دارد».(اربلی، 1381، ج2، ص525) این دو روایت افزون‌بر اشاره به قطعیت رخداد عدالت در دوران عصر ظهور، به فراگیری آن نیز اشاره دارند، زیرا در روایت اول، امام صادق(ع)، فراگیری عدالت مهدوی را در قالب واژگانی چون «الحر و القر» بیان کرده و در روایت دوم، امام رضا(ع) این فراگیری را در بیان نفی ظلم به صورت مطلق ادا شده است.

چنانچه در ابتداء این بحث بیان گردید، کارکرد حکومت جهانی مهدوی که با مقاومت امام مهدی(ع) و یارانش شکل گرفته، متعدد و متنوع است که در اینجا به جهت پرهیز از طولانی شدن مقاله تنها به سه مورد اشاره شد.

نتیجه‌گیری

پیروزی حق بر باطل از منظر قرآن در بستر تقابل حق و باطل شکل گرفته و با شاخصه مقاومت تداوم و استمرارش تضمین می‌شود. قرآن در آیات بی‌شماری به تقابل و کشمکش حق و باطل در انواع مختلفی نظیر تقابل صلاح و فساد، تقابل خیر و شر، تقابل فضلیت و رذیلت، و تقابل عدل و ظلم، تقابل نور و ظلمت پرداخته و با نگرش ماهیت شناختی می‌توان آن را به اقسامی نظیر تقابل فردی و اجتماعی، تقابل تکوینی و تشریعی تقسیم نمود و از نظر رویکرد شناختی به ابعادی نظیر تقابل حق و باطل در بعد سیاسی، تقابل حق و باطل در بعد اقتصادی، تقابل حق و باطل در بعد اعتقادی، تقابل حق و باطل در بعد دینی متنوع می‌شود در میان انواع، اقسام و ابعاد تقابل حق و باطل مهم‌ترین و کاربردی‌ترین آنها تقابل اجتماعی با رویکرد سیاسی است که به معنای قرار گرفتن و صف‌آرایی کردن دو جبهه حق و باطل در برابر یکدیگر است. این دو جبهه از دیرباز از ابتدای آفرینش تا فرجام تاریخ بشریت به مصاف هم رفته و دائما در حال رودرروی و مبارزه می‌باشند تا به سرنوشت محتوم خود که یکی پیروزی و دیگر نابودی است برسند عصر ظهور که موطن آخرین و گسترده‌ترین جنگ خیر و شر میان سپاهیان اسلام به فرماندهی منجی و سپاهیان کفر به سرکردگی شیطان، دجال و سفیانی است برای همیشه پرونده این تقابل و مبارزه به نفع جبهه حق و حق پرستان بسته شده و برای همیشه پیروزی دائمی نصیب انسان‌های خوب و نابودی ابدی برای انسان‌های شرور رقم می‌خورد. عوامل مختلفی در خلق این برایند مطلوب نقش ایفا کرده و پیروزی را برای این مصاف به ارمغان آورده‌اند نظیر ایمان منجی و یارانش، تقوای منجی و اصحابش، همدلی منجی و پیروانش، انتظام منجی و سربازانش که از جمله شاخصه‌های مهم که نقش اساسی در شکل‌گیری غلبه حق بر باطل و پیروزی سپاه منجی دارد شاخصه استواری، مقاومت همراه با صبر و بردباری است که این شاخصه علاوه بر اصل پیروزی، تداوم و استمرار آن را نیز بر عهده دارد. یعنی هم پیروزی و هم تداوم پیروزی بر شاخصه مقاومت استوار است.

منابع

1.قرآن

2.ابن‌حنبل، احمد (1409ق)، احادیث المهدی(ع) من مسند احمدبن حنبل، چ5، قم: دفتر انتشارات اسلامی.

3.ابن‌منظور، محمد (1416ق)، لسان العرب، بيروت: داراحياء التراث العربى، مؤسسة التاريخ العربى.

4.اربلی، علی(1381ق)، کشف الغمه، تصحیح سید‌هاشم رسولی محلاتی، تبریز: بنی‌هاشمی.

5.راغب اصفهانی، حسین (1412ق)، المفردات في غريب القرآن،‏ بیروت: دارالعلم‏.

6.بحرانی، سید‌هاشم (1376)، البرهان فی تفسیر القرآن، قم: موسسه بعثه.

7.بستانی، فواد افرام (1375)، فرهنگ ابجدی، چ2، قم: دفتر انتشارات اسلامی.

8.حرعاملی، محمد (1425ق)، اثبات الهداه، بیروت: اعلمی.

9.خزاز رازی، علی(1401ق)، کفایه الاثر، مصحح عبداللطیف حسینی کوهکمری، قم: بیدار.

10.                    زبيدي، محمد مرتضي (1414ق)، تاج العروس، تحقيق علي شيري، بیروت: دارالفكر.

11.                    صافی گلپایگانی، لطف الله (1421ق)، منتخب الاثر، قم: موسسه السید المعصومه(س).

12.                    صدوق، محمد (1395ق)، کمال الدین و تمام النعمه، مصحح علی اکبر غفاری، تهران: اسلامیه.

13.                    طباطبایی، سیدمحمدحسین (1417ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، چ5، قم: جامعه مدرسین.

14.                    طبرسی، احمد (1390ق)، اعلام الوری، چ3، تهران: اسلامیه.

15.                    طریحی، فخرالدین (1375)، مجمع البحرین، تهران: انتشارات مرتضی.

16.                    طوسی، محمد (1411ق)، الغیبه، قم: دارالمعارف الاسلامیه.

17.                    عسقلانی، ابن حجر (1406ق)، لسان المیزان، بیروت: موسسه الاعلمی للمطبوعات.

18.                    فراهیدی، خلیل (1414ق)، کتاب العین، قم: اسوه.

19.                    قمی، علی بن ابراهیم(1404ق)، تفسیر قمی، مصحح طیب موسوی جزائری، چ3، قم: دارالکتاب.

20.                    گنجی شافعی، محمد (1421ق)، البیان فی اخبار صاحب الزمان، بیروت: دار المحجة البیضاء.

21.                    مجلسی، محمدباقر (1403ق)، بحار الانوار، بیروت: دار إحياء التراث العربي‏.

22.                    مفید، محمد (1413ق)، ارشاد، قم: کنگره شیخ مفید.

23.                    مهدی‌پور، علی اکبر (1384)، او خواهد آمد، چ12، قم: رسالت.

24.                    ناصری، محمدامیر (1427ق)، الامام المهدی (ع) فی احادیث المشترک بین السنه و الشیعه، تهران: المجمع العالمی للتقریب بین المذاهب الاسلامی.

25.                    نعمانی، محمد (1397ق)، الغیبه، مصحح علی‌اکبر غفاری، تهران: نشر صدوق.

26.                      ايراني طرفي، عبدالمحمد (1384)، المعجم الابيض فرهنگ ابجدي لغات قرآن کريم، قم: ائمه عليهم السلام.

مقالات مشابه