فرهنگ قانونمداری در اندیشه های قرآنی امام خمینی (ره) و بررسی مستندات آن

پدیدآورسیدرضا مؤدب

نشریهمجله تحقیقات علوم قرآن و حدیث

شماره نشریه2

تاریخ انتشار1390/01/15

منبع مقاله

share 641 بازدید
فرهنگ قانونمداری در اندیشه های قرآنی امام خمینی (ره) و بررسی مستندات آن

سیدرضا مؤدب

چکیده :

قانون رهگشای تزاحم منافع بشری بوده و هست، خصوصا که اگر قانون از نوع بهترین‏ها، یعنی کتاب دینی قرآن باشد. امام خمینی (ره)، بر آن است که فرهنگ پایبندی بر قانون الهی، موجب سیادت و کمال مسلمین است و تخلف از آن به جهت عدم تزکیه انسان‏ها، سبب اختلاف و شکست مسلمین شده است. در این مقاله به تبیین دیدگاه امام خمینی (ره) در خصوص منزلت قانون و پایبندی بر آن، و مستندات قرآنی آن پرداخته‏ایم.

کلمات کلیدی :

قانون، فرهنگ نظم، تعالی و کمال، تخلف.

مقدمه

امام خمینی (ره)، برترین شخصیت قرن بیستم اندیشه‏های بلند و متعالی انسانی دارد. شخصیتی که با توکل بر خدا، رژیم سلطنتی را ویران کرد و در عصر غیبت در کشور ایران حکومت اسلامی را بنیان نهاد و شعاع آن جهان اسلام را نیز فرا گرفت. ایشان نهادهای قانونیِ نظام جمهوری اسلامی را سامان دادند و زمینه‏های تعالی فرهنگ و تمدن دینی را فراهم آوردند و از این رهگذر راه معرفت الهی را برای بشر امروزی نمایان کردند. اکنون می‏بایست محققان و پژوهشگران دینی اندیشه‏های تابناک و قرآنی ایشان را در خصوص فرهنگ قانون و قانونمندی بررسی و مستندات آن را بیان کنند.
حضرت امام (ره)، تشکیل حکومت اسلامی را ضروری و موجب اصلاح جامعه و رسیدن به رشد و کمال و سعادت انسان می‏داند و لذا خداوند متعال، در کنار نزول قرآن و احکام شرع، حکومت و دستگاه اجرا و اداره آن را معین کرده است. پیامبر اسلام (ص) هم افزون بر ابلاغ وحی و بیان و تفسیر آن، تشکیلات اجرایی و نظامات سیاسی آن را نهادینه نموده است. ازنظر امام خمینی (ره)، فلسفه حکومت، برای فراهم آوردن زمینه‏های اجرایی قانون است و این امری فراگیر در تمامی نظامات و فرهنگ‏های اجتماعی است، زیرا قانون‏گذاری به تنهایی سعادت بشر را تأمین نمی‏کند و پس از تشریع قانون، بایستی مجریان آگاه، بسترهای اجرایی آن را فراهم آورند و این مهم مختص به زمان و مکان خاصی نیست و در این زمینه می‏فرماید:
به ضرورت شرع و عقل آن‏چه در دوره حیات رسول اکرم (ص) و زمان امیرالمؤمنین (ع) لازم بوده، یعنی حکومت و دستگاه اجرا و اداره پس از ایشان و در زمان ما نیز لازم است (خمینی [بی‏تا]: 26).
با مطالعه کلام و گفتار امام خمینی (ره)، می‏توان گفت که ایشان در مورد منزلتِ قانون، کاملترین کتاب قانون، فرهنگِ پایبندی به آن، آثار و پیامدهای عمل بر آن، به مباحث ذیل توجه می‏کنند:

1. قرآن بهترین کتاب قانون

از منظر امام خمینی (ره) قرآن برترین و کاملترین کتاب قانون و حاوی همه نیازهای بشر است و مشتمل بر همه چیز است؛ زیرا قرآن،کتاب انسان‏سازی است و در جهت بیانِ راه و روش تربیت و تعلیم انسان در آن از هیچ امری دریغ نشده و به تبیین آن‏ها پرداخته شده است؛ همان‏طور که در قرآن کریم آمده است: و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکلّ شی‏ء (نحل: 89)، یعنی ما این کتاب آسمانی را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز است.
عبارت تبیانا لکلّ شی‏ء ، یعنی، تبیانِ همه چیز که نشان‏دهنده آن است که قرآن متضمن همه مطالب و برترین کتاب قانون است و روشن است که تبیان بودن قرآن برای همه چیز، می‏باید با توجه به هدف نزول آن باشد که همان «تربیت و گسترش انسان‏سازی» است. از این جهت در قرآن برای رسیدن به آن هدفِ مقدس، تمام تمهیدات ضروری برای پیمودن این مسیر، بیان شده است. مفسّر معاصر مرحوم علامه محمدحسین طباطبائی در باب این آیه شریفه می‏فرماید:
تبیان، همان بیان است و هنگامی که قرآن، کتاب هدایت است، پس مقصود از تبیان بودن آن برای همه چیز، آن است که هرچه را در مسیر هدایت انسان بوده است، بدان پرداخته و آن را بیان داشته، مانند، معارفِ حقیقی مربوط به مبدأ و معاد، اخلاق فاضله، شرایع الهیه، قصص و مواعظ (طباطبائی 1393 : ج 12، 324).
از این‏رو، در نگاه امام خمینی (ره)، قرآن غنی‏ترین کتاب قانون است، قانونی که صرفا منشأ الهی دارد و لذا از هرگونه تغییر و آسیبی، مصون مانده است (خمینی 1377 : 72) . اعتبار و حجیت قرآن، در الهی بودن آن است؛ و بدین جهت قرآن سفره گسترده‏ای برای هدایت همه انسان‏هاست، از شرق تا غرب، از گذشته و حال و آینده تا روز قیامت، کتابی که تمام افراد بشر می‏توانند از آن بهره‏مند شوند. لذا، تنها هدایت‏یافتگان از این سفره پربرکت، راه سعادت را درمی‏یابند و آنان که از این کتاب گرانسنگ، خود را دور نگه داشته‏اند، سرنوشتی تاریک، برای خویش، ترسیم کرده‏اند. امام خمینی (ره)، قرآن را نور هدایت می‏داند و برای آنان که از این نور الهی بهره‏ای نبرده‏اند و در ظلمت‏خانه به سر می‏برند، تأسف می‏خورد و در این مورد می‏فرماید:
ای قرآن! ای تحفه آسمانی و ای هدیه رحمانی! تو را خدای جهان برای زنده کردن دل‏های ما و باز کردن گوش و چشم ما فرستاد. تو نور هدایت و راهنمای سعادت ما هستی، تو ما را از منزل حیوانی می‏خواهی به اوج انسانی برسانی... أسفا که قانون‏های تو در جهان عملی نشد تا همین ظلمتخانه و جایگاه مشتی وحشیان و
درندگان که خود را متمدنین جهان می‏دانند، رشک برین شود و عروس سعادت در همین جهان در آغوش همه درآید (خمینی 1364 : ج 21، 324).

2. ضرورت پایبندی به قوانین قرآن

حضرت امام خمینی (ره) با توجه به اینکه قرآن را برترین کتاب قانون می‏داند، معتقد است که تمامی قوانین حکومت‏ها در صورتی که متخذ از قرآن باشد، ارزشمند است و می‏باید بر آن‏ها پایبند بود. از نظرگاه امام، قانون اساسی و تمامی قوانینی که ناشی از احکام اسلام باشد، اعتبار و ارزش دارد و بر همه مسلمانان واجب است که در عمل به آن و رعایت آن کوشا و جدّی باشند. از این‏رو، امام پایبندی به قانون اسلام را امری ضروری و آن را وظیفه‏ای الهی می‏داند؛ و: خود به منزله اسوه، التزام عملی به قانون داشت و معتقد بود در حکومت اسلامی، همه باید پایبند به قانون اسلام باشند:
ما هیچ حکومتی را جز حکومت اللّه نمی‏توانیم بپذیریم و هیچ دستگاهی را که برخلاف قوانین اسلام باشد، نمی‏توانیم بپذیریم و هیچ رأی را که برخلاف رأی اسلام باشد، نمی‏توانیم بپذیریم. ما تابع قانون اسلام هستیم (خمینی 1364: ج 7، 202).
حضرت امام (ره) علّت پایبندی به قانون در حکومت اسلامی را، در آن می‏دانستند که قوانین اسلامی متخّذ، از وحی آسمانی، اعم از قرآن و حدیث است که از سوی خالق انسان نازل شده که او و کلامش، برتر و در مرتبه علیاست. لذا خداوند در قرآن می‏فرماید: کلمة اللّه هی العلیا (توبه: 40)، یعنی سخن خدا، بالا و پیروز است. مفسر گرانقدر، طبرسی در باب این آیه شریفه می‏فرماید: مقصود از کلمه اللّه، همان توحید است (طبرسی 1368: ج 5، 48)، در آیه مذکور مقصود از «کلمه توحید» در برابر «کلمه شرک»، همان یگانه‏پرستی است که منشأ و آغاز تمامی احکام اسلام است.

3. سیادت مسلمانان در پناه عمل به قرآن

حضرت امام (ره)، ضعف، سستی و رکود مسلمانان در جهان کنونی به‏ویژه در برابرقدرت‏های استکباری را در آن می‏داند که به قانون و احکام اسلامی در همه کشورهای اسلامی عمل نمی‏شود. و معتقد است که اگر مسلمانان عالَم، بر احکام قرآن و حکومت اسلامی عمل کنند، سیادت آنان قطعی خواهد شد. اگر امروز جامعه اسلامی یا حتی اشخاص حرمتی ندارند و از سیادت بی‏بهره‏اند، حاصل عمل نکردن آن‏ها به قانون و مقررات اسلامی و سستی آنان در عمل به قوانین قرآن است، چنان‏که خداوند در قرآن می‏فرماید: و أطیعوا اللهَ و رسولَه و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهَبَ ریحُکُم (انفال: 46) اطاعت فرمان خدا و پیامبرش را بنمایید و نزاع و کشمکش مکنید تا سست نشوید و قدرت و شوکت شما از میان نرود.
ایشان خطاب به یکی از حاکمان اسلامی می‏فرماید:
اسلام امروز مهجور است، احکام قرآن مهجور است. قرآن باید در تمام شؤون زندگی ما حاضر باشد. قرآن وقتی می‏فرماید: و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لا تفرّقوا (آل‏عمران: 103) و می‏فرماید: و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم (انفال: 46) این‏طور احکام مترقّی سیاسی، که اگر بدان عمل شود، سیادت عالم، مال شماست (خمینی 1364: ج 16، 39).
و در مورد دیگری می‏فرماید:
دوری دُول اسلامی از قرآن کریم، ملت اسلام را با این وضع سیاهِ نکبت‏بار مواجه ساخته و سرنوشت ملت‏های مسلمان و کشورهای اسلامی را دستخوش سیاست سازشکاران قرار داده است (همان: ج 1، ص 186).

4. تخلّف از قانون به علّت عدم تزکیه انسان‏ها

حضرت امام (ره) در بیان علّت تخلّف از قانون، می‏گوید که اگر در حکومت اسلامی، افراد اهل تزکیه نباشند و خود را ملتزم به رعایت قانون ندانند، طغیان و سرکشی و تخلّف از قانون در جامعه پدید می‏آید؛ هر فردی خود را محور خواهد دانست و براساس تمایلات خویش، عمل خواهد کرد و متخلّفان از قانون، دست به طغیان می‏زنند و خود را در ورطه هلاکت می‏اندازند؛ امّا انسانی که اهل تزکیه باشد و خود را مکلّف به رعایت قانون بداند، بر خود اجازه نمی‏دهد، در برابر قانون تخلّف و سرکشی و مقاومت کند و همواره بر رعایت قانون پایبند است، گرچه که به ظاهر، اجرای قانون برآنان خوش و سودمند نباشد. لذا امام خمینی به این آیه شریفه استشهاد می‏کند کلاّ إنّ الانسان لیطغی، أن رآه استغنی (علق: 7-6) یعنی، به یقین انسان طغیان می‏کند از اینکه خود را بی‏نیاز ببیند. علامه طبرسی در باب این آیه شریفه می‏فرماید: مقصود آن است که انسان نسبت به حدود و قوانینی که خداوند برای او معین کرده، بی‏اعتنا باشد و از حدّ خویش تجاوز کند و کسی، بر چنین طغیانی تن می‏دهد که خود را، بی‏نیاز از خداوند بداند (طبرسی 1368 :ج 10، 782).
امام خمینی (ره) «نفس امّاره» را زمینه‏ساز طغیان بشر می‏داند که او را به‏سوی بدی‏ها و تخلّف از قانون الهی، سوق می‏دهد و آن را حاصل عدم تزکیه بشر می‏داند و می‏فرماید:
همه اختلافاتی که در بشر هست برای این است که تزکیه نشده است. غایت بعثت این است که تزکیه کند مردم را، تا به واسطه تزکیه، هم تعلّم حکمت کند و هم تعلّم قرآن، اگر (انسان) چنان تزکیه بشود، طغیان پیش نمی‏آید. اختلافات (بی‏قانونی‏ها) که در بین بشر هست، ریشه‏اش، این طغیانی است که در نفس‏هاست (خمینی 1364: ج 14، 254).

5. اختلاف و شکست در سایه بی‏نظمی و بی‏قانونی

حضرت امام (ره) معتقد است، در هر جامعه‏ای، نظم و قانون، و فرهنگ عمل بدان، سنگ زیربنای آن جامعه، شمرده شده است. قانون محور توافق و همدلی است؛ پیروزی و موفقیت هر ملتی در سایه توجه به قانون است وگرنه هر کسی که به قانون تن در ندهد، دچار اختلاف می‏شود و در نهایت موجب شکست او خواهد شد؛ از این‏رو، چه در حال و چه در گذشته، در هر کشور اسلامی، در هر شکستی که برای آنان اتفاق افتاده، می‏توان سایه شوم بی‏نظمی و بی‏قانونی را دید.
در جنگ‏های صدر اسلام در هر مورد که مسلمانان گوش به فرمان پیامبر (ص) بودند، و کلام رسول اکرم (ص) را به‏سان قانون الهی، محترم می‏شمردند، پیروزی از آنِ آنان بود و هر جا به مانند نبرد احد، بی‏نظمی و تخلّف از قانون، پیش می‏آمد، زمینه‏های شکست فراهم می‏شد. ایشان، با استشهاد بر این آیه شریفه، می‏فرمایند که اطیعوا اللّه و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم (انفال: 46) یعنی اطاعت فرمان خدا و پیامبرش را بنمایید و نزاع و کشمکش مکنید تا سست نشوید و قدرت و شوکت شما از میان نرود. اطاعت خدا و رسول، از مهمترین قوانین اسلامی است چرا که با اطاعت نکردن از خدا و رسول، راه ذلّت و شکست هموار می‏شود.
در شأن نزول آیه مذکور که مربوط به جنگ بدر است آمده است که عبارت لا تنازعوا ، یعنی از نزاع و اختلاف بپرهیزید تا در برابر دشمن، سست مباشید؛ زیرا اختلاف و در نتیجه، پایبند نبودن شما به فرامین رسول (ص)، موجب شکست شما خواهد شد. عبارت تذهب ریحکم یعنی صولت، هیبت و عظمت شما از بین خواهد رفت. کلمه «ریح»، به معنی باد است و اشاره لطیفی است بر اینکه اگر براثر نزاع با یکدیگر سست شوید، آن‏قدر سبک می‏شوید که باد شما را خواهد برد و مقصود آن است که قدرت شما از بین خواهد رفت. (طبرسی 1368: ج 4، 842) حضرت امام (ره)، اختلاف و شکست در سبب بی‏قانونی را تنها منحصر به میدان جنگ نمی‏داند و آن را به تمام امور زندگی، جاری می‏داند و می‏فرماید:
اختلاف و نزاع، (بی‏قانونی) شما را به شکست می‏رساند. عزیزان من اگر اسلام را می‏خواهید و کشور را... به فرمان خداوند متعال گوش دهید (خمینی 1364: ج 19، 188).

6. نظم و رعایت قانون، سبب اتّحاد و همبستگی

امام خمینی (ره) از جمله پیامدهای ارزشمندِ رعایت قانون را، اتّحاد و دوستی می‏داند که ملل مسلمان در طول تاریخ در غالب موارد از آن دور مانده است. از منظر ایشان، نظم وفرهنگ رعایت قانون، بسترساز یگانگی جامعه و ملل مسلمان می‏شود و اگر نظم و قانونی در جامعه نباشد، جامعه توحیدی نخواهد شد و به اهداف خود نخواهد رسید:
اگر نباشد نظم، جامعه از توحیدیت بیرون می‏رود، جامعه توحیدی، جامعه‏ای است که همه، کار خودشان را انجام می‏دهند. روی نظام، و همه مقصدشان یکی است (همان 1364: ص 149).
ایشان رعایت قانون و نظم، در همه زمینه‏ها را موجب برابری، برادری و اتحاد می‏دانند که خداوند در قرآن، همه مسلمانان را بر آن امر فرموده است: و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لا تفرّقوا و اذکروا نعمت اللّه علیکم اذ کنتم أعداءً فألّف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته إِخوانا ، (آل عمران: 103) یعنی همگی به ریسمان خدا (قرآن و اسلام) چنگ زنید و پراکنده نشوید، و نعمت بزرگ خدا را بر خود به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دل‏های شما، الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او برادر شدید.
حضرت امام (ره)، قانونِ حکومت اسلامی را سبب‏ساز اتحاد و برادری می‏داند که هر کس براساس قانون، به حق خود خواهد رسید و به حق دیگری تجاوز نخواهد کرد. در اختلاف‏ها، محور می‏باید قانون باشد. همچنان که در تزاحم منافع و اختلاف سلیقه‏ها، قانون راه نجات خواهد بود. نظام جمهوری اسلامی در سایه محوریت قانون در بین مسئولان و مردم حفظ خواهد شد:
باید همان‏طور که قانون اسلامی مقرر کرده است و ملّت به آن رأی داده، باید همان‏طور عمل شود و اسباب این نشود که هر طایفه‏ای برای خودشان یک حکومتی داشته باشد و یک کاری را برخلاف مقررات بکنند... قرآن همه شما را برادر خوانده است؛ قرآن عقد اخوّت بین همه شما بسته است (خمینی 1364 : ج 13، 27).
و در موردی دیگر می‏فرمایند:
شما می‏خواهید یک مملکتی را حفظ کنید... این کار تا آن که نظام، منسجم نباشد، ممکن نیست (همان: 16).

7. یادآوری قانون، برخاسته از ضرورت امر به معروف و نهی‏از منکر

حضرت امام (ره) امر به معروف و نهی از منکر را از جمله امتیازات جامعه اسلامی می‏داند که در آیات قرآن بدان سفارش مؤکّد شده و آن را از ضرورت‏های انکارناپذیر جامعه اسلامی و شادابی جامعه اسلامی را در تحقّق این فریضه گرانقدر می‏داند؛ از این‏رو، یادآوری قانون را برای متخلفان در جامعه اسلامی، برخاسته از ضرورت اجرای امر به معروف و نهی از منکر تلقی و بر این آیه شریفه، استشهاد می‏کند که: ولتکن منکم أمّة یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و أولئک هم المفلحون (آل عمران: 104)، یعنی باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند و آن‏ها همان رستگارانند. علامه طباطبائی، در باب این آیه شریفه می‏فرماید:
معلومات انسانی که برای او ذخیره شده، اگر برای او یادآوری نشود، بسا به فراموشی سپرده می‏شود و با یادآوری و عمل بر آن‏هاست که آن‏ها حفظ خواهند شد و طبیعی است که عمل انسان در هر حال بر مدار علم است. با غفلت و فراموشی آن‏ها، عمل به آن‏ها هم سست و رو به فساد خواهد رفت؛ از این جهت در جامعه اسلامی همواره باید بر آن‏ها تأکید داشت (طباطبائی 1393: ج 3، 372).
از این‏رو، یادآوری قانون و تذکر مناسب و شایسته آن، امری معقول و مشروع، و در مواردی واجب و ضروری است. حضرت امام (ره) در این خصوص می‏فرماید:
امر به معروف و نهی از منکر بر همه ملّت واجب است. اگر یکی خلافی کرد، باید او را نهی کنند؛ باید او را بازدارید (خمینی 1364: ج 13، 60).

8. کمال و تعالی در سایه عمل به قانون اسلامی

امام خمینی (ره) معتقد بود که از والاترین اثرهای قانونمداری، در حکومت اسلامی، آن است که جامعه در سایه عمل به قانون به‏سمت کمال و فرهنگ متعالی سوق داده می‏شود. اجرای قانون اسلامی، بستری سازگار برای پرورش استعدادهای انسان‏هاست تا آنان در جهت اهداف انسانی به رشد خود برسند؛ رشد هر جامعه، براساس نظم و رعایت مقررات است؛ رشد و عدالت، رابطه دو سویه دارند که در سایه اجرای قوانین اسلامی و رعایت نظم و قانون محقّق می‏شوند و در این خصوص می‏گوید:
آنچه می‏خواهم عرض کنم به شما... این است که توجه کنید یک وقت برخلاف قواعد اسلام رفتار نکنید، هر اجتماعی با انتظامات می‏تواند رشد کند (همان: ج 6، 256).
امام راحل همواره همگان را بر اجرای صحیح وظایف قانونی خود توصیه می‏کرد تا نظام اسلامی به رشد مطلوب خود برسد و از هرگونه هرج‏ومرج، تداخل وظایف در یکدیگر و ظلم، کاسته شود و می‏فرمود:
اگر همه افراد مملکت، آن کاری که دستشان هست، بنا بگذارند که خوب انجام بدهند، این مملکت، یک مملکت الهی عالی می‏شود و اگر بنا باشد که این کار خودش (یعنی به سود خودش) را می‏خواهد انجام بدهد، به کار دیگری هم دخالت کند، (مانند اینکه) این قاضی است، بخواهد قوه مجریه هم باشد... این هرج‏ومرج است (همان: ج 13، 17).

9. ضرورت اجرای قانون، در گستره عام

حضرت امام (ره)، همواره بر آن تأکید داشت که وقتی افراد جامعه می‏توانند در سایه فرهنگِ اجرای قانون به رشد و تعالی و کمال برسند، که اجرای قانون در گستره عام آن و در همه موارد و هماهنگ با یکدیگر باشد و تمامی افراد از مسئولان و مردم مؤظف باشند بر آن عمل کنند و همچنان می‏باید اجرای قانون در همه موارد و همه قلمروهای زندگی باشد؛ لذا اگر در جامعه به برخی از قوانین عمل شود و برخی رها شود، آن هدف متعالی حاصل نخواهد شد، گرچه ممکن است، مراتبی از آن تحقّق یافته باشد. ایشان در این مورد به این آیه شریفه انّ الذّین یکفرون بالله و رسله و یریدون أن یُفرقّوا بین الله و رسله و یقولون نؤمن ببعض و نکفر ببعض و یریدون أن یتخذوا بین ذلک سبیلاً * أولئک هم الکافرون حقّا ، (نساء: 151-150) یعنی کسانی که خدا و پیامبران او را انکار می‏کنند و می‏خواهند میان خدا و پیامبرانش تبعیض قائل شوند و می‏گویند به بعضی ایمان می‏آوریم و بعضی را انکار می‏کنیم و می‏خواهند در میان این دو، راهی برای خود انتخاب کنند، آنان کافران حقیقی‏اند؛ و لذا در ادامه این گفتار می‏فرماید:
در همه شؤون انسانی، اسلام و قرآن باید وارد بشود، لکن بعضش باشد و بعضش نباشد، اشکال دارد (همان: 1364: ج 13، 17).
علامه محمد جواد مغنیه، در باب این آیه شریفه می‏فرماید: در دین اسلام، ایمان تجزیه‏پذیر و تفکیک‏پذیر نیست و دارای حقیقت واحد و نسبت به همه احکام است و هرکس به خدا ایمان آورده، لازم است تا به انبیا نیز بدون استثناء ایمان آورد و هرکس نبوت یکی از آن‏ها را انکار یا حکمی از احکام خداوند متعال را انکار کند، در حالی که می‏داند حکم الهی است، او به حکم عقل، کافر است. (مغنیه [بی‏تا] : ص 128).

10. حرمت تخلّف از قانون

حضرت امام خمینی (ره) در باب اهمیت قانون و منزلت بلند و استوار آن، همواره تأکید می‏کند و تخلّف از آن را حرام و خلاف شرع می‏داند. از نظرگاه امام در حکومت اسلامی، همه قوانین محترم و همه افراد می‏باید مواظب باشند تا تخلّف از قانون نکنند، حتی اگر قانون و مقرراتِ راهنمایی و رانندگی باشد و در این جهت تفاوتی بین قوانین نیست و می‏فرماید:
هم جهاد سازندگی باید مقررات را حفظ کند و هم کسان دیگر... باید هر نهادی روی همان مقرراتی که دارد عمل بکند... برخلاف مقررات، خلاف شرع است. (خمینی 1364: ج 6، 89)
و همین‏طور می‏فرماید:
اسلام دستور داده که همه باهم، تمام اقشار باهم، با اعتصام به حبل‏اللّه، پیش بروند، تخلّف از این دستور حرام و گناه است. (همان‏جا) حضرت امام (ره)، حفظِ نظام را در گرو عمل به قانون، و تخلّف از مقررات نظام اسلامی را نادرست می‏داند و به آیه شریفه استشهاد می‏کند که یا أیّها الذینَ آمنوا کونوا قوّامین بالقسطِ ، (نساء: 135) ای کسانی که ایمان آورده‏اید، کاملاً قیام به عدالت کنید. علامه طبرسی در باب آیه مذکور می‏گوید: خداوند از انسان‏های مؤمن خواسته که همواره، خواهان قسط و عدالت باشند و این را جزء عادات خویش بدانند، چه در قول و چه در عمل. (طبرسی 1368: ج 2، 189) از این‏رو، حضرت امام خمینی (ره)، همواره بر حفظِ نظام، تأکید می‏کند و می‏فرماید: حفظِ نظام از واجبات شرعیه است. (خمینی 1364: ج 7، 150) ایشان برای حفظِ نظام جمهوری اسلامی بر اجرای قانون تأکید دارند و می‏فرماید:
پس از رأی مجلس و انفاذ شورای نگهبان، هیچ مقامی حق ردّ آن را ندارد و دولت در اجرای آن باید بدون هیچ ملاحظه‏ای اقدام کند (همان 1364: ج 17، 202).
و در موردی دیگر می‏فرماید:
البته باید همه امور، بر نظام و نظم باشد... حفظ نظم از واجبات الهی است. باید در قوه قضاییه هم این نظم، محفوظ باشد. یعنی این‏طور نباشد که قاضی یک روز بخواهد بیاید و یک روز دیگر هم نخواهد بیاید... باید یک مملکتی همه چیزش نظام داشته باشد (همان: ج 13، 15).

11. نتیجه

حضرت امام (ره)، رهبری عزیز و مقتدر بود که نخست خود بر قانون و فرهنگ عمل بدان، پایبند و سپس دیگران را بر آن توصیه فراوان می‏کرد. و بر همین اساس، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در پرتو رهبری‏های حکیمانه و فداکاری ایثارگران عزیز، بنیان نهاده شد. ایشان براساس اندیشه‏های قرآنی خود، بر آن بوده که قرآن، بهترین قانون است و پایبندی بر رعایت آن، موجب سیادت مسلمین است؛ همچنان که اختلاف و شکست نیز در سایه بی‏نظمی و رعایت نکردن قوانین شکل می‏گیرد؛ تخلف از قانون نیز ناشی از عدم تزکیه درونی انسان‏هاست و می‏باید براساس ضرورت امر به معروف، بر یادآوری قانون، اهتمام ورزید.

منابع و مآخذ

خمینی روح‏اللّه، (1364) صحیفه نور، مجموعه رهنمودهای امام خمینی، ج 9، 11، 13، 16، 21، تهران، مرکز مدارک انقلاب اسلامی.
ـــــــــ ، [بی‏تا] ولایت فقیه، تهران، انتشارات سید جمال.
ـــــــــ ، (1377) تبیان، دفتر سیزدهم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
طباطبائی، محمد حسین، (1393 ق) المیزان فی تفسیر القرآن ج 12، بیروت، مؤسسه الاعلمی.
طبرسی، فضل‏بن حسن، (1368) مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفة.
مغنیه، محمد جواد، [بی‏تا] التفسیر المبین، بی‏جا.